بازتاب
نقدی بر «دستورالعمل کنترلهای داخلی، مسوولیت شرکتها و حسابرسان»
چندی پیش نوشتاری با عنوان «دستورالعمل کنترلهای داخلی، مسوولیت شرکتها و حسابرسان» به قلم رضا حصارزاده در صفحه بورس روزنامه دنیای اقتصاد مورخ ۲۱/۴/۱۳۹۱ منتشر شد که نگارنده محترم آن در بخشی از نوشتار با عنوان «مسوولیت حسابرسان مستقل» تکالیفی به شرح زیر برای حسابداران رسمی مشخص کردهاند:
«تا قبل از ابلاغ دستورالعمل (کنترلهای داخلی)، حسابرسان مستقل ممکن بود تشخیص دهند که اظهار نظر خود نسبت به صورتهای مالی را بر مبنای آزمونهای محتوا بنا نمایند و کمتر معطوف کنترل داخلی شوند لیکن بعد از ابلاغ دستورالعمل، حسابرسان حتما باید به آن میزان کنترلهای داخلی را بررسی نمایند که بتوانند نسبت به آن، اظهارنظر نمایند.
عباس وفادار*
چندی پیش نوشتاری با عنوان «دستورالعمل کنترلهای داخلی، مسوولیت شرکتها و حسابرسان» به قلم رضا حصارزاده در صفحه بورس روزنامه دنیای اقتصاد مورخ ۲۱/۴/۱۳۹۱ منتشر شد که نگارنده محترم آن در بخشی از نوشتار با عنوان «مسوولیت حسابرسان مستقل» تکالیفی به شرح زیر برای حسابداران رسمی مشخص کردهاند:
«تا قبل از ابلاغ دستورالعمل (کنترلهای داخلی)، حسابرسان مستقل ممکن بود تشخیص دهند که اظهار نظر خود نسبت به صورتهای مالی را بر مبنای آزمونهای محتوا بنا نمایند و کمتر معطوف کنترل داخلی شوند لیکن بعد از ابلاغ دستورالعمل، حسابرسان حتما باید به آن میزان کنترلهای داخلی را بررسی نمایند که بتوانند نسبت به آن، اظهارنظر نمایند. این امر، هدف و دامنه کار حسابرسان را افزایش میدهد. لذا حسابرسان محترم نباید صرفا از نبود تحریفهایی که توسط آزمونهای محتوا کشف شده باشد (از عدم کشف تحریف توسط آزمونهای محتوا)، اثربخشی یک کنترل را نتیجهگیری نمایند. هرچند، نبود تحریفهایی که توسط آزمونهای محتوا کشف شده باشد (عدم کشف توسط آزمونهای محتوا)، باید در ارزیابی خطر حسابرس به منظور شناسایی آزمونهای ضروری برای نتیجهگیری درباره اثربخشی یک کنترل در نظر گرفته شود.»
همانگونه که میدانیم اظهار نظر نسبت به مسائل حرفهای به خصوص در مواردی که وظایفی برای افراد حرفهای گوشزد میشود، مستلزم دقت و توجه کافی بر ادبیات علمی و استانداردی حاکم بر موضوع است و طبعا در غیر این صورت، طرح مطالب نتیجهای جز ایجاد سردرگمی نخواهد داشت. در خصوص موارد مطرح شده در بالا، توجه نگارنده محترم و نیز خوانندگان نوشتار را به موارد زیر جلب میکنم:
۱- حسابرسان اظهار نظر خود نسبت به صورتهای مالی را همواره بر مبنای آزمونهای محتوا بنا میکنند و در این مورد، به کارگیری قید «ممکن است» صحیح نیست.
۲- حسابرسان پس از ابلاغ دستورالعمل کنترلهای داخلی، در صورتی که حسابرسی صورتهای مالی و کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی را به طور یکپارچه انجام دهند، کنترلهای داخلی را به میزانی حسابرسی میکنند که بتوانند نسبت به اثربخشی آن اظهار نظر کنند. بدیهی است در غیر این صورت و در حسابرسی صورتهای مالی، نگاه حسابرس به کنترلهای داخلی کماکان در قالب شناخت از کنترلهای داخلی و آزمون آن به منظور تعیین میزان آزمونهای محتوا و نه به منظور اظهار نظر نسبت به کنترلهای داخلی است. در عین حال، در فرآیند حسابرسی کنترلهای داخلی، استفاده از کلمه «بررسی» صحیح نیست.
۳- حسابرسان هیچ گاه از نبود تحریف کشف نشده توسط آزمونهای محتوا، اثربخشی یک کنترل را نتیجهگیری نمیکنند، بلکه اثربخشی کنترلهای داخلی همواره از طریق آزمون کنترلها اثبات میشود.
* حسابدار رسمی، کارشناس رسمی دادگستری و مدرس دانشگاه
ارسال نظر