یادداشت
نوشتن قرارداد برای روز فسخ
البته بهتر بود که این مطلب توسط یک وکیل مجرب یا حقوقدان نوشته میشد زیرا نوشتن قراردادها جزو تخصص آنها است و اینجانب معتقد هستم که هر شخصی در رشته تخصصی خود باید اظهارنظر کند.
گارو هوانسیان فر*
البته بهتر بود که این مطلب توسط یک وکیل مجرب یا حقوقدان نوشته میشد زیرا نوشتن قراردادها جزو تخصص آنها است و اینجانب معتقد هستم که هر شخصی در رشته تخصصی خود باید اظهارنظر کند. البته اظهارنظر در مورد مسائل حسابداری و حسابرسی جزو مواردی است که معمولا هرکس به خود این جرات را میدهد که درباره آنها اظهارنظر کند!
اینجانب با توجه به موارد یاد شده، نمیخواهم نظر قطعی در مورد قراردادها و نحوه تنظیم آنها بدهم زیرا در تخصص من نیست، ولی طی سالها کار حرفهای و نوشتن قراردادهای حسابرسی، رسیدگی خاص، طراحی سیستمهای مالی و...، به مواردی برخورد کردهام که برای تنظیم قراردادهای بعدی تجربههای خوبی شده و قسمتی از این تجربیات را میخواهم در این گفتار بیاورم.
در یک قرارداد باید کلیه مواردی را که ممکن است اتفاق بیفتد، حتیالامکان پیشبینی کرد و در آن گنجاند. در این رابطه میتوان از تجربیات قبلی و تجربیات دیگران استفاده کرد. تا جایی که میتوان پیشبینی کرد، باید کلیه موارد را در کلیه شرایط در نظر داشت و در قرارداد درج کرد. هیچ موردی را نباید از قرارداد جا انداخت زیرا در زمان بروز اختلاف، تنها چیزی که به آن مراجعه میشود، قرارداد است و صحبتهای شفاهی هیچ ارزشی ندارد. کلیه صحبتهای شفاهی مهم را هم باید در قرارداد گنجاند. درست است که در موقع عقد قرارداد، طرفین، رابطه بسیار خوب و مهربانانهای با یکدیگر دارند، ولی در صورت بروز اختلاف، کلیه تعارفات کنار گذاشته میشود و به تکتک کلمات قرارداد مراجعه میشود. حتی وجود یک «واو» یا نبود آن میتواند در صورت بروز اختلاف بین طرفین قرارداد، معنی پیدا کند و موضوع قرارداد را «به طور کامل» تغییر دهد.
بعضیها در موقع بستن قرارداد میگویند که فلان موضوع که واضح است و دیگر نیازی به آوردن آن در قرارداد نیست. بله، البته آن موضوع در آن زمان واضح و روشن است، ولی هنگام بروز اختلاف، همان موضوع به یک مطلب مهم و پیچیده تبدیل میشود.
قبل از امضای هر قرارداد، باید آن را چندین بار مطالعه کرد و بهتر است که بیش از یک نفر آن را مطالعه کند و موارد گنگ، مبهم و نامفهوم روشن شود. در قراردادهای مهم، بهتر است یا قرارداد توسط وکلای مجرب تنظیم شود یا اینکه پیش نویس قرارداد را به یک وکیل مجرب داد تا آن را مطالعه کند و نظر تخصصی خود را بیان کند.
تجربه تلخی که از یک قرارداد دارم، برایتان مینویسم. روزی یکی از دوستان قدیمی که در محلی مشغول به کار بود از موسسه ما دعوت به عمل آورد که به منظور عقد قراردادی در رابطه با یک کار نسبتا حسابرسی (نه حسابرسی کامل) نزد او برویم. دوستمان، نیمچه قراردادی به ما داد که آن را خودم و شرکای دیگر مطالعه کردیم ولی چیزی از آن قرارداد متوجه نشدیم! برای بار اول بود که چنین قراردادی میدیدیم. تمام بندهای آن مبهم بود. به دوستمان که در آن واحد کار میکرد عرض کردیم که موضوع برای ما روشن نیست. ایشان گفتند که شما به شهرستان... میروید و به واحد مورد نظر مراجعه میکنید و از هر حسابی (سرفصلی) دو تا سه سند را به صورت سطحی سندرسی میکنید تا مطمئن شوید که هر سرفصل، نشان دهنده ارقامی است که در آن سرفصل ثبت شده و به عبارت دیگر، اقلام ثبت شده در هر سرفصلی، دقیقا تحت سرفصل صحیح ثبت شده و اگر چنین نیست، آیا نیازی به حسابرسی است یا خیر. اگر نیازی به حسابرسی بود، بعد از آن قرارداد حسابرسی با شما منعقد خواهد شد و کار حسابرسی آن واحد را انجام میدهید. البته اینها توضیحات شفاهی دوستمان بود و خود قرارداد به هیچ وجه چنین نتیجهگیریای را نمیرساند. من به دوستمان گفتم که بهتر است کلیه این مواردی که میفرمایید، در متن قرارداد درج شود. دوستمان گفت که چه نیازی به آوردن این همه صحبتها در قرارداد است. در نهایت خود او کار را از ما تحویل میگیرد و او کاملا به آنچه که اظهار داشته، متعهد است. با تمام شک و شبههای که من و شرکای دیگر موسسه داشتیم، آن قرارداد را تنها بر اساس گفتهها و قولهای دوستمان امضا کردیم و به آن شهرستان رفتیم و کار را به همان صورتی که دوستمان به صورت شفاهی گفته بود انجام دادیم و پرونده را به تهران آوردیم تا تحویل دوستمان دهیم. متوجه شدیم که دوستمان از آن قسمت مربوطه به قسمت دیگری منتقل شده و شخص دیگری به جای ایشان باید کار را تحویل میگرفت. شخص جدید هم بدون توجه به گفتههای شفاهی دوستمان، طبق مفاد قرارداد پیش میرفت. شخص جدید گویا یک خصومت شخصی با حسابرسها داشت. مطلب را خلاصه کنم، با توجه به تعهدی که داشتیم (چک تضمینی موسسه حسابرسی ما نزد آن واحد بود)، بارها و بارها به آن شهرستان رفتیم (البته طبق قرارداد، هزینه رفت و برگشت، اقامت و غذا به عهده خود موسسه حسابرسی ما بود) تا اینکه به نحوی توانستیم کار را تحویل آن شخص دهیم. البته خودتان میتوانید حدس بزنید که چه ضرری در این کار متوجه موسسه ما شد. شاید بگویید که این عمل ما از سادگی ما بود. بله، شاید هم چنین باشد. حالا به هر علتی که بود، این موضوع درسی برای ما شد که در قراردادهای بعدی موسسه خود، کلیه جوانب را کاملا روشن کنیم و همه شرکا، هر قراردادی را به تنهایی مطالعه کنند و نظرات خود را بیان کنند. در قراردادهای خود سعی میکنیم کوچکترین مطلبی را نادیده نگیریم، البته تا جایی که امکان پیشبینی و حدس آن وجود داشته باشد.
وکیلی میگفت که بیشتر کسانی که از پلههای دادگستری بالا میروند و علیه هم دعوی دارند، روزی فامیل، دوست، آشنا، همکار و… بودند و بیشتر به هم اعتماد داشتند.
وکیل دیگری هم میگفت که اگر در مورد چیزی از ته دل موافق نیستی، هیچوقت از گفتن کلمه «نه» خجالت نکش. رودرواسی را کنار بگذار و «نه» را بگو و بعدا راحت باش. تعارف نداشته باشید. به نزدیکترین دوست و آشنای خود هم در صورت لزوم، کلمه «نه» را بگویید. گفتهای به این مضمون است: «پول را باید شمرد و قرارداد را باید مطالعه کرد.» بدون خواندن دقیق هر قراردادی یا سندی و درک کامل کلیه موارد آن، آن را امضا نکنید. در خواندن قرارداد هم هیچ عجلهای نداشته باشد. بله، قرارداد را باید برای روز طلاق نوشت. به عبارت دیگر، هر موردی که مدنظر طرفین قرارداد است، باید به صورت کتبی در قرارداد گنجانده شود. صحبتها و گفتهها و قولهای شفاهی را کاملا کنار بگذارید. این موارد هیچ ارزشی ندارند. یادتان باشد، در هنگام عروسی، داماد و عروس و خانوادههای آنها چقدر با هم خوب و مهربان هستند. روی سر هم نقل میریزند و همدیگر را گل باران میکنند و اما موقع طلاق. فکر کنم خودتان میتوانید حدس بزنید یا حتی شاهد بوده باشید که چه اتفاقاتی میافتد.
*حسابدار رسمی، عضو پیوسته انجمن حسابداران خبره مدیریت انگلستان
ارسال نظر