در گفتوگوی دنیای اقتصاد با رییس اداره نظارت بر بورسها و بازارها مطرح شد
اخطار «سازمان» به شایعهسازان بورس
گروه بورس- زهرا مجتهد- علیرضا کدیور: رییس اداره نظارت بر بورسها و بازارها به اغواکنندگان بازار در زمینه شایعات اخطار داد. محمودرضا خواجهنصیری با اعلام این مطلب تصریح کرد: سازمان بورس با بررسیهای انجام شده روی شایعات بازار به افرادی که خطمشی میدهند و شایعات را جریانسازی میکنند، اخطار میدهد. وی طی گفتوگویی مفصل به عکسالعمل بازار در مقابل شایعات و تشکیل صفهای خرید و فروش کاذب در همین راستا اشاره کرد، سناریوهایی که از سوی خواجهنصیری نوعی جریانسازی خبری تلقی میشود.
در ادامه گروه بورس دنیای اقتصاد گفتوگویی اختصاصی را انجام داده است.
در این گفتوگو که حدود یک ساعت و نیم به طول انجامید، رییس اداره نظارت بر بورسها و بازارها از تغییر و تدوین برخی دستورالعملها و آییننامههای بازار با توجه به تجربیاتی که از بهرهگیری آنها در بازار به دست آمده است، خبر داد. مشروح گفتوگو را در ادامه میخوانید.
چرا سازمان عواملی مانند حجم مبنا، «ددد» و دامنه نوسان و... را برای از بین بردن یا کم کردن رانتها در بازار حذف نمیکند؟
بورس به لحاظ کم عمق بودن، بسیار آسیبپذیر است. بورس ما بر اساس تحلیل عمل نمیکند و پایه و مبنای حرکت بورس بر رانت اتکا دارد. مشکل اصلی بورس، نبود تحلیل است. به هر رو بازار کشش حذف حجم مبنا، معاملات «ددد» یا دامنه نوسان را ندارد و چنانچه این پارامترهای حفاظتی حذف شوند، امکان لطمه به بازار و همچنین سهامداران وجود دارد. من فکر میکنم که تفکری سالها بر بورس ایران حاکم بوده و آثار این تفکر تاکنون هم بر بازار سایه افکنده است. با نگاهی به گذشته، سالهای ریاست دکتر میرمطهری بر سازمان بورس، محدودیتهایی بر پایه درصد نوسان و P/E روی بازار اعمال شد.
کمکم میان درصد نوسان و P/E رابطه ایجاد شد و فرمول پیدا کرد و قالب منطقی به خود گرفت. از سال ۸۰ تا الان بارها و بارها رویههای مختلفی را به کار گرفتیم حتی در مقطعی نیز بازار را باز کردیم (در سال ۸۲ این اتفاق افتاد که به عنوان نمونه قیمت هر سهم یک شرکت خاص از ۲۷۰۰ تومان به ۹هزارتومان نزدیک شد). پس از آن با تعیین سقفی موضوع دامنه نوسان به میان آمد. این تمهیدات به دلیل کم عمق بودن بازار، نداشتن شرکت بزرگ، پایین بودن سهام شناور آزاد، نبود سهامدار حرفهای و تحلیلگر قوی و صندوق سرمایهگذاری مشترک در نظر گرفته شد.
الان هم در سطح مطلوب در بورس چنین مواردی مشاهده نمیشود؟
درست است، اما اگر این شرایط را در حال حاضر تغییر بدهیم سوال اینجا است که با رفع موانع یاد شده مشکلات حل میشود؟ از این حرکت مطمئن نیستیم. کنترل، نظارت، دامنه نوسان و … به خاطر حفاظت از بازار است.
تا چه زمانی این حفاظت قرار است که اعمال شود؟ آیا روشهای حفاظت به کار گرفته شده، خود مانع از حرکت روان بازار نیستند؟ ما باید اینها را اصلاح کنیم، البته به دلیل حضور شرکتهای بزرگی مثل مخابرات و فولاد و در حقیقت موارد مختلفی از این قبیل، تا سطح معینی میتوانیم دامنه نوسان را افزایش دهیم چه بسا که این پارامتر از ۳ درصد به ۵/۳درصد تغییر کرد.
من معتقدم که به عنوان نهاد تصمیمگیر در بازار قادریم که همراستا با رشد و بلوغ بازار، به برداشتن محدودیتها اقدام کنیم.
این کار را به مرور انجام میدهید؟
معلوم نیست، ولی تا زمانی که احساس کنیم بازار آمادگی چنین تغییر ساختاری را ندارد، ممکن است که انجام ندهیم.
به نظر شما دامنه نوسان لازم است؟
دامنه نوسان لازم است زیرا نبود این پارامتر، ریسک را افزایش میدهد. البته نمیگویم که الزامی است، اما صرفا محدودیت دامنه نوسان یک سپر حفاظتی و حمایتی در مقابل سرمایه سهامداران است.
منظور شما حفاظت از شاخص کل است؟
خیر، این موضوع شاید یک تلقی باشد. این حساسیتها در مورد شاخص طی سال گذشته به شدت کاهش پیدا کرده و بالطبع، شاخص تنها یک نماگر تلقی میشود.
من با نظر شما موافق نیستم، این حساسیت نسبت به شاخص و عدد آن همچنان وجود دارد؟
من در سیستم نظارتی بازار فعالیت میکنم و در یک سال گذشته این حساسیتها در مورد شاخص کاهش پیدا کرده است و مدتها است که این سوال از من پرسیده نمیشود که چرا شاخص طی یک روز خاص رشد یا افت شدیدی کرده است. در حقیقت ما در این بخش از سازمان در مقابل افزایش زیاد یا کاهش زیاد شاخص عکسالعمل نشان میدهیم، به طوری که وقتی بازار خیلی مثبت میشود، به شدت نسبت به حرکت یک باره شاخص حساس میشویم. قطعا شاخص را مثل یک نماگر میبینیم. اما به هر حال سازمان بورس طبق قانون اوراق بهادار باید از حقوق سهامداران دفاع کند و در عین حال بحث شفافیت را نیز مد نظر قرار دهد. سازمان به دنبال مانور دادن بر روی شاخص نیست.
اما روزی که شاخص به ۱۴هزار واحد رسید، این موضوع روی تمامی کانالهای تلویزیونی و روزنامهها بسیار مطرح شد؟ و این خود نوعی مانور است؟
شاخص به لحاظ اقتصادی یک نماگر است، اما اینکه روی شاخص مانور بدهیم و به بزرگنمایی عدد آن بپردازیم، ما چنین ادعایی را نمیکنیم و نکردهایم.
چرا در بورس ما که شاخص بیانگر سطح عمومی قیمتها است و وضعیت سهام شرکتها را نمایان میسازد و در عین حال دماسنج اقتصاد نیست، عدد شاخص مهم تلقی میشود؟ و سازمان هم عملا شاخص را به عنوان یک متغیر عملکرد خود مطرح میکند؟
به هیچ وجه چنین نیست. اساسا سادهترین کار این است که محدودیتها را برداریم. این خود چالشی است که سازمان بورس با آن درگیر است که آیا بالاخره بلوغ سرمایهگذاران را باور کنیم و محدودیتها را برداریم؟ باز هم تاکید میکنم سازمان به دنبال حفاظت از سرمایهگذاران است نه ایجاد هیجان.
شاید این محافظهکاری شما در سازمان به دلیل نداشتن وحدت رویهاست، به طور مثال اگر شاخص بالا برود از این افزایش استقبال میشود ولی اگر با افت مواجه شود، منفی تلقی میشود پس اینجا به این نتیجه میتوان رسید که آرمانیترین حالت این است که محدودیتها را برداریم. نظر شما چیست؟
اساسا تفکر سازمان هم رو به افزایش و باز کردن است. چه بسا سازمان طی ماههای اخیر دامنه نوسان را از ۳ به ۵/۳ افزایش داد. به هر رو تفکر ما رو به بالا است و به مرور زمان این دامنه افزایش بیشتری پیدا خواهد کرد.
اما سازمان با دامنه ۷ یا ۸ مخالف است؟
سازمان مخالف است، اگر موافق بود در همان زمانی که دامنه را نیم درصد افزایش داد، عدد هفت را اعلام میکرد.
پس چرا ۳ را به ۵/۳ افزایش دادید؟
به این دلیل که برداشتن محدودیتها باید متناسب با بلوغ بازار باشد. با بلوغ بازار محدودیتها نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
نظر شما نسبت به این موضوع که سازمان اغلب تصمیمات خود را بر پایه سعی و خطا اخذ میکند، چیست؟
نحوه تصمیمسازی در تمام دنیا متفاوت است. هیچ گزارشی در بورسیهای دیگر وجود ندارد که مطابق یک شیوه خاص در مورد بحثهای زیرساختی بتوان عمل کرد. در بحث مربوط به زیرساختها حداقل باید زیرساختهایی که به یکدیگر شباهت دارند را انتخاب کرد.
یک نمونه جدیدی که شما در حال آزمایش آن در بازار هستید حراج تکقیمتی (آکشن) است، آیا شیوه جدید بازگشایی نمادها تا الان بازتاب مطلوبی داشته است؟
با توجه به اینکه طرح آکشن تنها دو ماه است که به اجرا درآمده نمیتوان در مورد آن اظهارنظری داد. در حال حاضر با این روش کارگزاران نیم ساعت فرصت دارند که روی سفارشها ارزیابی انجام دهند.
در محدودیت قبلی بازار میتوانست در اولین قیمت بازگشایی خود را اصلاح کند، اما با این شیوه جدید امکان ندارد؟
به عنوان مثال اگر سفارش خرید ۵۰۰تومانی در ابتدا وارد سیستم شود، تا نیم ساعت بعد به قدری orderهای جدید وارد میشوند که خود به خود قیمت نادرست را اصلاح میکند و اساسا معاملهای روی قیمت با خطای بالا صورت نمیگیرد.
بازار نیازمند «کفیل»
اما با این شیوه امکان دستکاری وجود دارد؟
امکان دستکاری هست، اما هزینه دستکاری را کمتر کردیم. به این صورت که مشکلات را شناسایی کرده و تا جایی که توانستیم به رفع آنها پرداختهایم. اغلب کارگزاران مشکل انفورماتیک دارند و همین موضوع رانت را افزایش میدهد. گاهی هم از سرعت کافی برای وارد کردن orderها برخوردار نیستند که این موضوع از توانایی رقابت آنها میکاهد. همین دسترسی محدود، رانت ایجاد میکند و بنابراین بحث سهم «سرخطی» ایجاد میشود.
ما معتقدیم که اگر بازار بر اساس تحلیل حرکت کند، این مسائل کمتر میشود و بنابراین هنگامی که قدرت تحلیل در بازار وجود ندارد، کسی باید برای بازار تعیین تکلیف کند.
پس شما به اینکه بازار بر مبنای تحلیل حرکت نمیکند معتقدید، پس چرا سازمان رانتها را حذف یا کمتر نمیکند؟
در آییننامه اخیر پیشنهادهایی ارائه شده که به همین موضوع باز میگردد. به طور مثال در مورد معاملات عمده برای فروشنده نیز تعهداتی قائل شدیم و موانعی برای انصراف دادن ایجاد کردیم. در سایر موارد امکاناتی را برای بهبود رویه گذاشتهایم، از جمله قیمتگذاریها و آکشن.
خرید سهام کنترلی با شدت بالا
بحث خرید سهم ایران خودرو و سایپا را چه طوری میبینید؟ اینکه این دو شرکت قصد دارد به صورت ضربدری به خرید سهام یکدیگر اقدام کنند؟ آیا سازمان خصوصیسازی در این باره منع قانونی در نظر گرفته است یا خیر؟
ممنوعیت قانونی ندارد و چنین اتفاقی به لحاظ کلان و با این شدت اولین بار است که رخ میدهد. تا به حال هیچ شرکتی سهام کنترلی در شرکت دیگر با این رویه نداشته است، البته شرکتهایی هستند که سهام زیرمجموعه و زیرمجموعه سهام اصلی را دارد اما به این شدت تا به حال وجود نداشته است. به طوری که ایران خودرو در سایپا و سایپا در ایران خودرو تلفیق شود، جریان جدیدی در بازار است. حتی مقرراتی هم نداریم که چگونه این اتفاق صورت گیرد یعنی معاملات با چه تقدم و تاخری انجام شود. همچنین سازمان خصوصیسازی هم تاکید کرده است که اگر اولی دومی را نخرید، دومی میتواند به خرید سهام اولی اقدام کند و در این زمینه هم مقرراتی وجود ندارد که دقیقا چه کسی میتواند بخرد و چه کسی نمیتواند خرید را
انجام دهد.
بنابراین خلا مقرراتی وجود دارد؟
بله، مگر اینکه شورای بورس تصمیمگیری کند.
نتیجه تلفیق چگونه است، موضع سازمان در این زمینه چیست؟
باید بررسی شود. در مورد Take Over کردن هم قوانینی نیست. حتی در مطالعات تطبیقی دنیا این موضوع که چه کسی بخرد یا نخرد، وجود ندارد.
دستکاری هست اما شایعات گسترده است
آیا در بازار موارد دستکاری را مشاهده کردهاید و در این صورت چه اقداماتی را صورت دادهاید؟
موارد دستکاری هست ولی جزئیات را نمیتوانم عنوان کنم، اما یک مفهوم جدید در بازار پیش آمده و پروندههایی هم در دست داریم. این پدیده مربوط به شایعات است و من اعتقاد دارم که بزرگترین مساله بازار همین امر است، به طوری که خود، عامل دستکاری است. توسعه «شایعات» با توسعهیافتگی همراستا است.
بر این اساس بارها و بارها به اغواکنندگان بازار اخطار دادیم. حتی تمام مصاحبههای انجام شده را آرشیو میکنیم و همه اینها مورد بررسی قرار میگیرند تا ببینیم که به هر یک از این موارد بازار چه نوع واکنشی نشان داده است.
آنهایی که راجع به سهام خاص گفتوگو میکنند یا هر سهمی را در بازار به خود ارتباط میدهند، اینها از نظر ما اغواکنندگان بازار هستند.
در این باره اقدامی کردهاید؟
اخطار دادن را شروع کردهایم. ما نسبت به شایعات به طور قطع واکنش نشان میدهیم.
ارسال نظر