یادداشتهای یک بازاریاب(۹)
کارآفرینان و تولیدکنندگان در جامعه ما چه نقشی دارند؟
شاید شما هم دیده باشید در برخی از بازیهای فوتبال(خصوصا بازیهای تیمهای پیشرفته و مطرح) وقتی گلی به ثمر میرسد بازیکنان تیمی که گل زده است به سمت بازیکنی که پاس گل داده است (نه بازیکنی که گل زده است) میدوند و او را در آغوشگرفته و تشویق میکنند؛ در حالی که در برخی از تیمهای دیگر بیشتر بازیکنی که ضربه نهایی را زده است مورد تشویق قرار میگیرد.
نویسنده: رحیم قاسمی
شاید شما هم دیده باشید در برخی از بازیهای فوتبال(خصوصا بازیهای تیمهای پیشرفته و مطرح) وقتی گلی به ثمر میرسد بازیکنان تیمی که گل زده است به سمت بازیکنی که پاس گل داده است (نه بازیکنی که گل زده است) میدوند و او را در آغوشگرفته و تشویق میکنند؛ در حالی که در برخی از تیمهای دیگر بیشتر بازیکنی که ضربه نهایی را زده است مورد تشویق قرار میگیرد. علت تفاوت عکسالعمل بازیکنان دو تیم در مقابل یک رویداد مشابه تفاوت نگرش آنهاست.
نگرش اول گل بهدست آمده را حاصل یک کار تیمی و برنامهریزی شده میداند و به همین خاطر کسی را تشویق میکنند که در خدمت تیم بوده است و تشویق چنین عملی منجر به توسعه کار تیمی و موفقیت بیشتر کل تیم میگردد؛ در حالی که نگرش دوم منجر خواهد شد بازیکنان ترجیح دهند خودشان گل بزنند و کمتر در خدمت تیم باشند و در نهایت کل تیم متضرر می شود.
رفتاری که در یک تیم فوتبال نشان داده می شود نمونهای از رفتار جامعهای است که تیم به آن تعلق دارد.
در جامعه تیمی که پاسدهنده گل منزلت بیشتری نسبت به گل زننده دارد فرهنگسازان آن جامعه نقش و اهمیت پاسدهنده را در یک تیم بیشتر مورد توجه قرار دادهاند، همینطور است در مورد سایر نقشها و شخصیتهایی که در یک جامعه وجود دارند مسلما در جامعهای که ارزش و اهمیت یک نقش(استاد دانشگاه، معلم، پلیس، قاضی و..) بیشتر مورد توجه قرار گیرد مردم آن جامعه نیز تمایل بیشتری به این افراد خواهند داشت و در نتیجه هر شخصیتی که در جامعه محبوبتر باشد علاقهمندان زیادی (خصوصا نوجوانان و جوانان) در رویای خود رسیدن به آن درجه از شخصیت و محبوبیت را آرزو خواهند کرد.
به همین سبب در برخی از کشورهای پیشرفته دنیا با توجه به نقش و اهمیت افراد و شخصیتها در پیشرفت آن جامعه، فرهنگسازان آن جامعه تلاش میکنند تااهمیت و نقش این افراد را (بهطور مثال کارآفرینان، صنعتگران، معلمان، پلیس، قضات و...) نزد مردم بیشتر نمایان سازند تا مردم ارزش بیشتری برای آنان قائل شده و... .
حال سوال این است در کشور ما فرهنگسازان جامعه ما (خصوصا رسانهها) چنین افرادی را چگونه به ما معرفی میکنند و ارزش و اهمیت کار آنها را چگونه به ما نشان میدهند.
بهطور مثال با توجه به اهمیت و نقش تولید، صنعت، کارآفرینی و تجارت در شرایط اقتصادی فعلی، چند در صد از مردم ما از طریق رسانههای مختلف فرهنگساز(از جمله تلویزیون) مدیران برتر صنعت و کارآفرینان را میشناسند؟ چنددرصد از ما میدانیم که مدیران بزرگترین شرکتهای صادرکننده چه کسانی هستند؟ چنددرصد از نوجوانان ما دوست دارند تیپشان شبیه فلان مدیر برتر صنعت و تجارت باشد؟
پاسخ روشن است مطمئنا در میان جوانان و نوجوانان ما تعداد کسانی که دوست دارند(بهطور مثال) یک هنرپیشه معروف باشند بسیار بیشتر از کسانی است که دوست دارند یک کارآفرین، صنعتگر یا یک بازرگان باشند زیرا ارزش و اهمیت کار یک هنرمند تلویزیون یا سینما بیشتر به ما نشان داده شده است تا یک کارآفرین و صنعتگر؟!
بسیاری از مجلات ما تصویر روی جلدشان متعلق به هنرپیشهها، خوانندهها و... است و در بیشتر برنامههای زنده تلویزیونی آنها هستند که گل سر سبد برنامهها هستند کسی با یک کارآفرین، سرمایهگذار، تولیدکننده و تاجر کاری ندارد.
بلافاصله پس از پخش یک سریال تلویزیونی دستاندرکاران ساخت سریال و هنرپیشهها در برنامههای مختلف تلویزیونی از موفقیت خود سخن میگویند و برنامههای آینده خود را برای مردم بازگو میکنند ولی کسی خبر ندارد تولیدکننده بیچارهای که در گوشهای از این مملکت و به دور از هیاهو و جنجال و ادعا و در سختترین شرایط اقتصادی توانسته است اشتغالزایی کرده و محصولات خود را در شرایط رقابتی نابرابر به آن سوی مرزها صادر کند کیست و کار او چه ارزشی برای این مردم دارد؟
بر اساس یک سنت دیرینه در اکثر فیلمهای ما کارآفرینان (کارخانه دارها) افرا بی دین و ایمان وگردن کلفتی نشان داده میشوند که تا سرشان را زمین میگذارند فرزندان آنها برای بهدست آوردن سهم بیشتری از ارث به هر جنایتی دست میزنند. مسلما ارائه چنین تصاویری از افراد موثر در توسعه و پیشرفت کشور به ضرر و زیان آینده جامعه ماست.
قبول کنیم که تفاوت رویای یک نوجوان مقیم یک کشور توسعه یافته که دوست دارد در آینده شبیه بیل گیتس (صاحب کمپانی مایکروسافت) باشد با یک نوجوان ایرانی که اصلا کارآفرینان کشورش را نمیشناسد در آینده توسعه میهنمان موثر است.
حقیر منکر اهمیت و ارزش کار یک هنرپیشه یا یک هنرمند در توسعه فرهنگ یک کشور نیستم ولی مردم باید ارزش و اهمیت کار یک مدیر کارآفرین، سرمایه دار تولیدکننده و یک مدیر متخصص و با تجربه را در رشد و توسعه یک کشور بدانند.
بدیهی است با ارزش قائل شدن به این شخصیتها هم موجبات دلگرمی چنین افرادی را فراهم خواهیم ساخت و هم نوجوانان ما درک خواهند کرد آینده آنها فقط درگرو هنرپیشه و خواننده معروفی شدن نیست بلکه برای کمک به رشد و توسعه کشور میتوان یک کارآفرین، تولیدکننده و صنعتگر معروف و مشهور شد.
info@rghasemi.com
ارسال نظر