گارو هوانسیان فر *

بعضی از شرکت‌ها به هیچ وجه عقیده‌ای به حسابرسی ندارند و اصولا هزینه حسابرسی برای آنها یک هزینه کاملا اضافی محسوب می‌شود. اغلب این نوع شرکت‌ها خانوادگی هستند و معتقدند که اعضای خانواده یا فامیل به همدیگر کاملا اعتماد دارند و بنابراین نیازی به حسابرسی حساب‌های خودنمی‌بینند. بعضی دیگر از این شرکت‌ها معتقدند که خود صاحبان شرکت در شرکت به طور تمام وقت حضور دارند و بنابراین هیچ اتفاق خاصی نمی‌تواند در آن شرکت‌ها بیفتد که از نظر صاحبان آن پوشیده و نادیده بماند، بنابراین حسابرسی امری بیهوده است. عده دیگری از شرکت‌ها خود هزینه حسابداری را یک هزینه کاملا اضافی می‌دانند و سعی می‌کنند از ارزان‌ترین حسابداران که اغلب آنها حسابداران سنتی هستند، تنها به منظور رفع تکلیف و جوابگویی به سازمان امور مالیاتی کشور، استفاده کنند. بنابراین، برای این نوع شرکت‌ها به هیچ وجه هزینه حسابرسی نمی‌تواند مورد قبول واقع شود. بعضی از شرکت‌ها هم هستند که اصولا لغت «حسابرسی» برای آنها آشنا نیست و فاقد هرگونه معنی و مفهوم است و هیچ وقت به فکر حسابرسی نمی‌افتند. برای این عده هم حتی یک ریال هزینه حسابرسی، خرج اضافی و بی‌ثمر است و آن را به معنی دور انداختن پول خود می‌دانند.

البته اگر این نوع شرکت‌ها که در بالا از آنها یاد شد، فواید حسابرسی را متوجه می‌شدند، حتما» می‌خواستند که شرکت‌های آنها هر ساله حسابرسی شود. ولی متاسفانه فوائد انجام حسابرسی برای آنها روشن نیست و بنابراین در مورد آن هم فکر نمی‌کنند.

حال با توجه به اجبار بعضی از شرکت‌ها به حسابرسی از طرف سازمان امور مالیاتی کشور، بانک‌ها یا سایر ارگان‌ها، این شرکت‌ها به انجام حسابرسی مجبور شده‌اند و نظر به اینکه به هیچ وجه خود آنها به گزارش حسابرس نیازی ندارند و آن‌ را تنها به منظور ارائه به سازمان‌ها و ارگان‌هایی که در بالا نام برده شد، انجام می‌دهند، مایلند که این کار را با نازل‌ترین قیمت و با نتیجه مطلوب (گزارش مقبول) انجام دهند و به وظیفه خود که به اجبار به آنها تحمیل شده، عمل کنند.

حال وظیفه حسابرس چیست؟ حسابرسان با شرکت‌هایی روبه‌رو هستند که هزینه حسابرسی برای آنها یک هزینه کاملا غیرضروری است و از روی جبر و اجبار به این عمل تن می‌دهند، کیفیت کار حسابرس به هیچ وجه برای آنها مهم نیست زیرا نیازی به حسابرسی ندارند و گزارش حسابرس را نخوانده تحویل سازمان‌هایی می‌دهند که از آنها درخواست گزارش یک حسابدار رسمی را کرده‌اند. حسابرس بعد از بررسی حجم کار، می‌خواهد قیمتی را پیشنهاد کند، البته توجه داشته باشید که این نوع شرکت‌ها از چندین موسسه حسابرسی برای دادن قیمت دعوت به عمل آورده‌اند و کار حسابرسی به موسسه‌ای داده می‌شود که پایین‌ترین قیمت را پیشنهاد کند. اخیرا از طرف یکی از شرکت‌هایی که در بالا اشاره شد، دعوت شده بودیم که برای حسابرسی صورت‌های مالی آنها پیشنهاد قیمت دهیم. چندین موسسه حسابرسی دیگر نیز برای دادن پیشنهاد قیمت دعوت شده بودند. با توجه به حجم کار و نرخ‌های مورد استفاده موسسه، قیمتی پیشنهاد دادیم که بتوانیم به قول معروف کار حسابرسی با کیفیت مطلوب و با رعایت استانداردهای حسابرسی انجام دهیم. موسسات دیگر نیز قیمت‌های پیشنهادی خود را به آن شرکت دادند. بالاترین قیمت پیشنهادی ۱۵‌میلیون‌تومان و پایین‌ترین قیمت پیشنهادی ۲‌میلیون‌تومان بود!!! حال اگر شما خواننده محترم در جایگاه صاحبکاران فوق بودید و با توجه به اینکه گزارش حسابرسی را تنها به منظور ارائه به اشخاص ثالث از شرکت نیاز داشتید (البته با اظهارنظر مقبول)، کدام یک از موسسات حسابرسی را انتخاب می‌کردید؟ به این مبلغ ۲‌میلیون‌تومان فقط و فقط می‌توان یک عنوان داد: «قیمت کار نکردن».

به عبارت دیگر، قیمتی که برای عدم انجام کار درخواست می‌شود و در متن چک مربوطه باید درج کرد: در وجه موسسه حسابرسی... (بدون مسوولیت) بابت کار انجام نشده و هیچ عنوان دیگری برازنده این قیمت‌شکنی نمی‌تواند باشد. از مهندس عمرانی شنیدم که کارگران ساختمانی که صبح‌ها در میادین می‌ایستند و منتظر یافتن کار هستند، برای خود نرخ ثابتی دارند و پایین تر از آن نرخ به هیچ وجه کار نمی‌کنند. طبق گفته همین مهندس، این کارگران زحمتکش برای خود یک اصطلاحی دارند که عبارت است از: «گردنم را بشکن ولی نرخم را نشکن». آفرین و صد آفرین بر این قشر زحمتکش جامعه که ارزش کار خود را می‌داند و برای کاری که انجام می‌دهد و برای شخصیت خودش ارزش بالایی قائل است. این مشکلی است که بیشتر موسسات حسابرسی که می‌خواهند حسابرسی را طبق استانداردهای حسابرسی و با کیفیت مطلوب انجام دهند، با آن روبه‌رو هستند. از نظر صاحبکار، استاندارد حسابرسی و کیفیت معنی ندارد و به قول بسیار عامیانه، البته با عرض معذرت از خوانندگان، کیفیت و استاندارد کیلویی چند؟ حال یک موسسه حسابرسی بنام موسسه حسابرسی X، می‌خواهد در این حرفه به صورت درست کار کند، حسابرسی را طبق استانداردهای حسابرسی انجام دهد و در نهایت گزارشی ارائه دهد که منعکس‌کننده حقایق، واقعیت‌ها و اشکالات احتمالی در صورت‌های مالی ارائه شده است، باشد. چگونه می‌تواند با این قیمت‌شکنی‌های غیر قابل تصور به کار حرفه‌ای خود ادامه دهد؟ سوال مشکلی است که‌امیدوارم شخصی یا سازمانی یا انجمن حرفه‌ای یا ... بتواند پاسخ آن را به نحوی که کاملا عملی باشد (نه تئوری و روی کاغذ)، بدهد. یک راهنمایی برای پاسخ به این سوال به خوانندگان و اشخاص ثالث می‌دهم که به هیچ وجه وقت خود را با مراجعه به کتاب‌های حسابرسی به زبان فارسی، انگلیسی، چینی و ... تلف نکنند. حداقل در کتاب‌هایی که اینجانب مطالعه کرده‌ام، چنین سوالی و پاسخ آن را مشاهده نکرده‌ام، حتی در سوالات امتحانی انجمن‌های حرفه‌ای معتبر دنیا که در سطح بسیار بالایی انجام می‌شود. با آرزوی موفقیت برای کسانی که بتوانند پاسخ این سوال را به صورت عملی بدهند.

*حسابدار رسمی - عضو پیوسته انجمن حسابداران خبره مدیریت انگلستان