نگاهی به شاخص قیمت گروه سلامت در بورس نیویورک
زینب واعظ مهدوی **
بررسی ابعاد گوناگون بازارهای بینالمللی به عنوان بازارهایی توسعهیافته و تجربه آموخته طی دهها سال فعالیت امری غیرقابل اجتناب است.
زینب واعظ مهدوی **
بررسی ابعاد گوناگون بازارهای بینالمللی به عنوان بازارهایی توسعهیافته و تجربه آموخته طی دهها سال فعالیت امری غیرقابل اجتناب است.
فرآیند آزادسازیهای اقتصادی و جهانی شدن و خروج اقتصاد از مرزهای جغرافیایی کشورها فضای تحلیل را نیز به طور جدی تحت تاثیر قرار داده است. تاثیر کشورها، در معادلات بینالمللی پیوستگی فراوانی با قدرت اقتصادی آنها پیدا کرده است.
بازارهای منطقهای از حوزههای جغرافیایی پراهمیتتر شدهاند و اتحادهای بینالمللی بر اساس منافع اقتصادی در حال شکلگیری است. در ادبیات تجارت و بازرگانی اصطلاح شرکتهای «چند ملیتی» جای خود را به شرکتهای «فراملیتی» داده است. در این فضا صحبت از شرکتهایی است که ارزش آنها بعضا با تولید ناخالص داخلی چند کشور برابری میکند. شاخص بررسی شده در این مقاله نمایانگر تغییرات قیمتی ۱۰۹ شرکت گروه بهداشت و سلامت به ارزش ۱۶۱۸میلیارد دلار (۱۵ژانویه ۲۰۱۰-۲۵ دی ۱۳۸۸) است، ارزشی نزدیک به ۱۱درصد ارزش بازار نیویورک در آن روز. شاخص گروه بهداشت و سلامت یکی از شاخصهای اصلی محاسبه شده در بازار نیویورک است. اقتصاد سلامت و مباحث مرتبط با آن از موضوعات جدی مورد بحث در ادبیات توسعه است. به جاست قبل از ورود به تجزیه و تحلیل شاخص گروه سلامت بازار نیویورک اشارهای به این موضوع و ارتباط ساختاری آن با شرکتهای مرتبط با این حوزه داشته باشیم.
حوزه شرکتها و کمپانیهای بزرگ و فعال در زمینه تولید و عرضه کالای سلامت از جمله عواملی است که نقش غیرقابل انکاری در فراهم کردن شرایط برای جذب سرمایه و ایجاد فضای مناسب برای کسب و کار، سودآوری در بازار مربوطه و در نهایت رشد بخش سلامت در کشورهای توسعه یافته دارد. سلامت و بازار کالاهای مربوط به آن به عنوان کالا و بازاری ضروری شناخته شدهاند، بنابراین هم در کشورهای در حال توسعه و هم کشورهای توسعه یافته چنین بازاری از رونق بالایی برخوردار است، اما آنچه کارآیی و بهرهوری بازار سلامت و کالاها و تجهیزات پزشکی و بهداشتی را در کشورهای توسعه یافته افزایش داده و موجب سامان ساز و کار بازار گشته، حضور و رشد شرکتهای تولیدکننده در ا ین بخش است که مدیریت صحیح و توجه ویژه به بازار، موجبات رشد روز افزون آنها را فراهم کرده است، ضمن اینکه چه در کشور آمریکا (که بیشترین هزینه را روی بخش سلامت در بین سایر کشورها انجام میدهد) چه کانادا (که رتبه دوم را در این زمینه دارا است) و چه سایر کشورهای صنعتی، بخش سلامت بر خلاف سایر بخشها همواره مورد نظارت، کنترل یا با توجه به شرایط تحت دخالت دولت قرار میگیرد، یعنی به طور کلی سیستم
بهداشتی درمانی در هیچ کشور دنیا سیستم کاملا آزاد نیست که توسط دولت رها شده باشد.
افزایش نقش کمپانیهای بزرگ در تعیین استانداردها در کنار نقش دولتها و اهمیت بیشتر به نام شرکتها به جای نام کشورها در تولید تجهیزات پزشکی و دارویی مواردی است که نقش تعیینکننده این شرکتها را نشان میدهد و بنابراین هرگز از نظر سرمایهگذاری، میزان تولید، نحوه بازاریابی و تحقیق و توسعه نمیتوان شرکتهای بزرگ جهانی را با شرکتهای تولیدکننده مشابه در کشورهای در حال توسعه مقایسه نمود به عنوان مثال در سال ۲۰۰۵ تقریبا ۵۳درصد داروهای تولیدی جهان توسط ۱۰ شرکت برتر تامین شده است.
کارکرد مهم این شرکتها رقابت شدید برای حفظ بازار و در نتیجه افزایش کارآیی است. رقابتی شدن قیمتها از دیگر نتایج حضور کمپانیهای بزرگ در بازار سلامت کشورهای پیشرفته است که منجر به کاهش قیمت تمام شده محصولات و ایجاد تعادل در بازار جهانی میشود.
وابستگی رو به افزایش حرفه پزشکی به فناوریها و توسعه و گسترش شرکتها و کمپانیهای تولید تجهیزات و فناوریهای مربوطه، به عنوان عاملی هشدار دهنده موجب بقای شرکتهایی میشود که نقش علمی و حرفهای خاصی در ارزیابی فناوریها دارند، برای مثال در تولید تجهیزات پزشکی که یکی از شاخههای فعالیت شرکتهای معتبر در زمینه تولید کالاهای بازار سلامت است بهبود فناوریهای تولید وسایل یکبار مصرف و توسعه کاربرد آنها به تمامی حوزههای وسایل پزشکی به همراه توسعه فناوریهای مرتبط در کاهش هزینههای ساخت این تجهیزات همچون توسعه فناوری نانو از نتایج توسعه و سرمایهگذاری مفید در بخش بازار سلامت است.
سرمایهگذاری در سلامت موضوعی فراتر از حوزه بهداشت و درمان است و با توجه به فراگیری مجموعهای از شاخصهای اقتصادی و اجتماعی توسط شاخصهای سلامتی، نمیتوان نقش عوامل تاثیرگذار در سرمایهگذاری بر روی این بخش را نادیده گرفت.
شاخصها در بازار بورس به مثابه «دماسنج» هستند. تغییرات آنها با توجه به عوامل تاثیرگذار بر این نوسانات، وضعیت و نمای کلی بازار را نشان میدهد. با توجه به اهمیت بازار سرمایه در فضای اقتصاد کشورها این نماد نقش بسزایی ایفا میکند. همان گونه که عنوان شد نقش شرکتهای بزرگ در تولید ناخالص کشورها و رونق یا رکود وضعیت اقتصادی آنها اهمیت بازارهای سرمایه را به عنوان محل تمرکز و دادوستد سهام این شرکتها نمایان میسازد.
این مهم در کشورهای در حال توسعه نمود بیشتری دارد به طور کلی در بازارهای تکامل یافته کشورهای توسعه یافته به دلیل حضور جدی شرکتهای بزرگ و فضای رقابتی دادوستد سهام در آنها شاخصی معنادارتر خواهند بود. میزان تاثیرپذیری و ارتباط شاخصهای بورس با وضعیت کلان اقتصاد کشورها نشاندهنده سلامت و صحت عملکرد بازارهای سرمایه است و این موضوع خود مقدمهای برای توسعه عاقلانه بازار سرمایه خواهد شد. به طور واضح باید گفت به هر اندازه عوامل غیراقتصادی و دستوری در بازار سرمایه کمتر باشد سلامت بازار بیشتر خواهد بود و این سلامت اعتماد سرمایه را به دنبال خود خواهد داشت. جذب سرمایه و افزایش نقدینگی جذب شده در بازار سرمایه سبب رونق این بازار و در واقع رونق شرکتهای فعال در آن و بالطبع رونق اوضاع اقتصادی خواهد شد. سیاستگذارانی که احساس میکنند با عوامل دستوری یا سیاستهای تکلیفی میتوانند وضعیت بازار سرمایه کشور خود را بهبود بخشند از واقعیت «هوشمندی سرمایه» بیاطلاعند. این سیاستها اگر چه ممکن است به طور موقت شوکهایی در بازار ایجاد کرده و تا حدودی شاخصها را تعدیل کند اما هوشمندی سرمایه را دچار تردید نمیکند و عملا سرمایههای موثر
در عرصه اقتصاد ریسک فضای غیراقتصادی یا اقتصاد سیاسی را تحمل نمیکنند.
در بازار نیویورک نیز شاخصهای متنوعی تولید میشود. علاوه بر شاخص کل قیمت که نشاندهنده تغییرات قیمت شرکتهای فعال در این بازار است و حکم کلیترین شاخص هر بازار را نیز دارا است، شاخصهای دیگر بر اساس نیاز ذینفعان محاسبه و گزارش میشود. این نوشتار همانگونه که ذکر گردید سعی در بررسی شاخص گروه بهداشت و سلامت این بازار دارد.
از میان 1832 شرکت محاسبه شده در شاخص مرکب بازار نیویورک 109 شرکت به صنعت بهداشت و سلامت مرتبط هستند. شاخص گروه بهداشت و سلامت تغییرات قیمت این 109 شرکت را با ارزش 1618 میلیارد دلار نشان میدهد.
جدول1- پانزده شرکت اول این گروه 109 شرکتی از لحاظ ارزش بازار را نشان میدهد.
تحلیل مبسوط وضعیت کمپانیهای این گروه در پژوهشی به عنوان و مختصات خود قابل انجام است، اما در بررسی شاخص قیمت این گروه و برای آشنایی اجمالی با مختصات این شاخص، بررسی ۱۵ شرکت برتر این گروه ضروری و پراهمیت است.
جدول یک بر اساس رتبه درآمدی مرتب گردیده است. شرکت united health group در سال 2008 درآمدی معادل 81میلیارد دلار کسب کرده است. این رقم در حالی معنای بیشتری پیدا میکند که بدانیم کل درآمد حاصل از فروش نفت در سال 1387 در کشور ما نیز
(سال معادل تقریبی ۲۰۰۸) در این حدود بوده است. این شرکت بر اساس «استاندارد تقسیمبندی صنایع در بازار نیویورک» در گروه ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشت و درمان قرار دارد. این گروه صاحبان و گردانندگان سازمانهای تعمیر و نگهداری بهداشتی، بیمارستانها، درمانگاهها و غیره را تشکیل میدهد که در بخش تحلیل صنعت به طور کامل به آن خواهیم پرداخت. جمع داراییهای این شرکت در پایان سال ۲۰۰۸ بالغ بر ۵۵میلیارد دلار بوده است.
با نگاه به گزارش «گردش وجوه نقد» این شرکت در سال 2008 مشاهده میشود وجه نقد موجود در این شرکت در آغاز سال 2008 میلادی (دی 86) برابر با 8/8میلیارد دلار بوده است این در حالی است که کل بودجه عمومی بخش بهداشت و درمان کشور ما ایران در سال 1387 تنها نزدیک به 4/3میلیارد دلار بوده است.
پرداختن و برخورد با این قبیل تناسبات یا بیتناسبیها اولین موضوعی را که در ذهن متبادر میسازد بحث قدرت شرکتهای فراملیتی و تاثیر آنها در موازنات و معادلات نظام سیاسی- اقتصادی بینالمللی است.
به جدول یک باز میگردیم. مجموع درآمد این 15 شرکت در سال 2008 میلادی 6/586میلیارد دلار و سود خالص این 15 شرکت 76میلیارد دلار بوده است.
نسبت بازده فروش یکی از نسبتهای اصلی در تحلیل سودآوری بنگاه است که این نسبت از تقسیم سود خالص شرکت به مجموع درآمد آن طی یک سال مالی به دست میآید. میانگین این نسبت برای ۱۵ شرکت برابر با ۱۳درصد است. این بازده فروش نسبت به گروهصنعتهای دیگر بسیار مطلوب است. برخی از میانگینهای نسبت بازده فروش به شرح ذیل است؛ شرکتهای انتخاب شده از لیست ۵۰۰ شرکت برتر دنیا در سال ۲۰۰۸ اخذ شده است.
3 /2درصد= میانگین بازدهی فروش 19 شرکت برتر گروه خودروسازی
۵درصد= میانگین بازده فروش ۴۹ شرکت برتر گروه پالایش نفت
5درصد= میانگین بازده فروش 20 شرکت برتر گروه فلزات اساسی
۱۸درصد= میانگین بازده فروش ۱۲ شرکت برتر گروه داروسازی
3درصد= میانگین بازده فروش 8 شرکت برتر گروه خدمات و تجهیزات بهداشت و سلامت.
همانگونه که مشاهده میشود بازده فروش گروه داروسازی نسبت به سایر گروهها تفاوت فاحشی دارد. علت این امر را در تکنولوژی خاص این صنعت، انحصاری بودن علوم مربوطه و کلا ارتباط کامل تولیدات این گروه صنعت با پیشرفتهای علمی میتوان جستوجو نمود.
ارزش بازار هر شرکت ارتباط مستقیمی با بازده فروش آن دارد، بر همین اساس در جدول 1 مشاهده میشود شرکتهایی که بازده فروش بالاتری دارند رتبه برتری از لحاظ ارزش بازار دارا هستند 15شرکت بررسی شده در این جدول در لیست 1000 شرکت برتر آمریکا رتبههای 21 تا 219 را دارا هستند و در رتبهبندی 500 شرکت برتر دنیا رتبههای 71 تا 455 را به خود اختصاص دادهاند. این رتبهبندی بر اساس عملکرد سال 2008 این شرکتها انجام یافته و در تاریخ 20 جولای 2009 گزارش گردیده است.
جدول ۲ ویژگیهای اصلی شاخص را بیان میکند. از مجموع ۱۰۹شرکت گروه بهداشت و سلامت ۹۴ شرکت آمریکایی و ۱۵ شرکت مربوط به سایر کشورها است.
ارزش این 109 شرکت بالغ بر 1618 میلیارد دلار است. میانگین ارزش این گروه 8/14میلیارد دلار (ارزش کل تقسیم بر تعداد شرکت گروه) و میانه آماری آن 7/2میلیارد دلار است. این موضوع نشاندهنده وجود شرکتهایی با ارزش بالا در راس لیست این 109 شرکت است. بیشترین ارزش بازار مربوط به شرکت آمریکایی Johnson & Johnson با رقم 180میلیارد دلار و کمترین ارزش مربوط به شرکت 50میلیون دلاری Tongitang است. جالب است بدانید این شرکت فعالیت اصلی خود را تولید داروهای طب سنتی چین اعلام کرده است.
شرکتهای گروه بهداشت و سلامت بر اساس استاندارد و تفکیک صنایع در بازار نیویورک به ۵ بخش به شرح ذیل تقسیم شدهاند:
1 - صنعت داروسازی: شرکتهای تولیدکننده انواع داروها و واکسنها
۲ - صاحبان و ارائهدهندگان خدمات بهداشت و درمان: صاحبان و گردانندگان واحدهای خدماتی و نگهداری بهداشتی مانند بیمارستانها، درمانگاهها، کلینیکهای تخصصی، پرستاریهای خانگی، مراکز توانبخشی به استثنای خدمات دامپزشکی
3 - تجهیزات پزشکی: تولیدکنندگان و توزیعکنندگان تجهیزات پزشکی مانند دستگاههای اسکن پزشکی، MRI، پروتز، دستگاههای اشعه ایکس و سایر تجهیزات پزشکی از این قبیل
۴ - لوازم پزشکی: تولید و توزیعکنندگان لوازم مصرفی پزشکی مانند لنزهای تماسی، لوازم مربوط به مراقبتهای بهداشتی و کلیه لوازم یکبار مصرف پزشکی
5 - بیوتکنولوژی: شرکتهای فعال در زمینه تحقیق و توسعه مواد بیولوژی به منظور کشف داروها و موارد مرتبط به آن
بر اساس این تقسیمبندی همانگونه که در جدول ۲ دیده میشود بخش داروسازی با ۲۸ شرکت و ۸/۶۸درصد از ارزش گروه، بزرگترین بخش و صنعت بیوتکنولوژی به ۳ شرکت و ۱۸/۰درصد از ارزش گروه کمترین حجم را به خود اختصاص داده است. از لحاظ تقسیمبندی منطقه جغرافیایی ۹۴ شرکت آمریکایی با ارزش ۱۱۵۰میلیارد دلاری خود ۷۱درصد ارز گروه بهداشت و سلامت بازار نیویورک را به خود اختصاص دادهاند. کشورهای انگلیس و سوئیس به ترتیب با ۸/۱۱ و ۱/۸درصد رتبههای دوم و سوم را به خود اختصاص دادهاند. در مرور این شاخص ضروری است بدانیم که تغییرات این نماگر با احتساب سهام شناور آزاد هر شرکت محاسبه شده است، یعنی میزان سهام بلوکه شده و در اختیار اشخاص حقیقی و حقوقی که قابلیت سریعالمعامله بودن را دارند در محاسبات نوسانات شاخص لحاظ نگردیدهاند، اتفاقی که به واقعی بودن شاخص کمک چشمگیری میکند.
با بیان این نکته نمودار 1 را مورد بررسی قرار میدهیم این نمودار به عنوان شاخص گروه بهداشت و سلامت بازار نیویورک تغییرات قیمتی این گروه از ابتدای سال 2003 تا مقطع تهیه این مقاله یعنی 15 ژانویه 2010 را نشان میدهد. نمودار 3 نیز نمودار شمعی همین مقطع زمانی است. تغییرات این بازه زمانی در یک کندل در این نمودار دیده میشود.
در ۱ ژانویه ۲۰۰۳ این شاخص عدد ۵۱۵۲ را نشان میداده است. در زمان تهیه این مقاله (آخرین نقطه بررسی) شاخص به عدد ۶۶۱۰ رسیده است و تغییرات این بازه ۷ ساله به نوعی نوسانات این صنعت را نشان میدهد. با قرار دادن این نمودار در کنار نمودار ۲ که وضعیت کلی بازار نیویورک را نشان میدهد مشاهده میشود نوسانات این صنعت بدون تاثیر از وضعیت کلان اقتصاد نبوده است و روند رو به رشد این شاخص تا سال ۲۰۰۷ کاملا مشهود است. به موجب آغاز دوران رکود اقتصادی همان گونه که مشاهده میشود روند نزولی از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ به شدت ادامه مییابد، مارس سال ۲۰۰۹ را میتوان نقطه برگشت بازار دانست که اتفاقا با علائمی مبنی بر خروج از بحران اقتصاد آمریکا به تبع آن اقتصاد جهانی هماهنگی دارد.
نمودار 2 نیز که فضای کلی بازار نیویورک را نشان میدهد، موید این مطلب است که از منظر تحلیل منطقی و ریاضی نمودارها، این مطلب بر همه تحلیلگران ریاضی بازار مبرهن است که روند برگشتی بازار با شیب مطلوبی آغاز شده است. روند شاخص در حال شکست مقاومتهای مسیر صعودی است.
به نظر میرسد شاخص بازار نیویورک پس از ۵درصد رشد دیگر اگر بتواند یکی از خطهای مقاومتی خود را بشکند امکان رسیدن به وضعیت سالهای ۲۰۰۸-۲۰۰۷ برایش کاملا متصور است.
به طور مختصر میتوانیم بیان کنیم:
۱ - شرکتهای فراملی در زمینه بهداشت و سلامت با عاملیت آمریکایی سهم عمدهای از این بازار را به خود اختصاص دادهاند و بازده فعالیت آنها نسبت به صنایع دیگر بالاتر است.
2 - منطق حاکم بر صنعت بهداشت و سلامت منطبق با کلان وضعیت اقتصادی آمریکا است.
۳ - فراملی شدن و بزرگ شدن شرکتهای کشورهای توسعه یافته ارتباط مستقیمی با عقبماندگی کشورهای جنوب دارد. به طوری که شرکتهای مرتبط با این صنعت در کشورهای در حال توسعه به هیچ وجه با این کمپانیها قابلیت رقابت ندارند. در کشور ما ایران در بازار فرابورس تهران ۲۹ شرکت در صنعت «مواد و محصولات دارویی» حضور دارند. ارزش بازار این شرکتها در ۱۵ ژانویه ۲۰۱۰ برابر ۸/۱ میلیارد دلار است. رقمی حدود ۳درصد ارزش بورس تهران. پیشبینی فروش مجموع این ۲۹ شرکت برای سال ۱۳۸۸ برابر با ۳/۱میلیارد دلار پیشبینی سود آنها ۳۶۳ میلیون دلار اعلام شده است. آیا این اعداد و ارقام با گردشهای مالی شرکتهای فراملی تناسبی دارد؟؟؟
*پژوهشگر بازار سرمایه s.m.sadidi@gmail.com
**کارشناس ارشد اقتصاد
ارسال نظر