راهکارهای اولین دبیرکل بورس تهران برای رونق پایدار بازار سهام

فارس- اولین دبیرکل بورس در دوران پس از انقلاب با گذشت ۱۴ سال از زمان تصدی‌گری خود هنوز اخبار بازار سرمایه را با علاقه پیگیری می‌کند و برای رونق پایدار بازار سهام راهکارهایی را ارائه می‌دهد. گفت‌وگوی فارس با اله‌وردی رجایی سلماسی را در ادامه می‌خوانید. علت دوام نداشتن نقدینگی و پول مردم در بورس

آقای رجایی با گذشت ۱۴ سال از کناره‌گیری شما از سمت دبیرکلی سازمان قبلی بورس اوراق بهادار، آیا باز هم بازار سرمایه را پیگیری می‌کنید؟

بله، هر روز و هر هفته اخبار بورس و شرکت‌ها را از طریق پایگاه‌های اطلاع‌رسانی‌ها و بولتن‌های تحلیل پیگیری می‌کنم.

شرایط کنونی بازار سهام را چطور ارزیابی می‌کنید؟

اگر اخبار قدیمی بورس را بررسی کنید و خاطرتان باشد در گذشته زمانی هر که بازاری رونق ‌داشت مردم به سمت آن می‌رفتند. چرا که مردم همواره پولی را کم یا زیاد دارند و می‌خواهند از محل سرمایه‌گذاری بازدهی کسب کنند. هر جا هم بازدهی آن بیشتر باشد نقدینگی هم به آن سمت می‌رفت.

زمان قدیم مثل دو سال پیش نبود که پول به سمت مسکن برود. اغلب مردم در ارز، خودرو، طلا و سیم‌کارت و غیره سرمایه‌گذاری می‌کردند و بعد از چند ماه از زمان خرید اقدام به فروش می‌کردند. یادم هست زمانی دولت اقدام به عرضه ارز در بازار کرد و با این اتفاق بازدهی این بازار برای مقطعی از بین رفت. در نتیجه همه سرمایه‌های این بازار به سمت بورس حرکت کرد. عکس این رویه هم اتفاق افتاده و هرگاه دیگر بازارها بازدهی خوبی می‌داشتند، پول‌ها از بورس خارج می‌شد.

چرا نقدینگی و پول مردم در بورس دوام نمی‌آورد و برای رونق پایدار بازار سهام چه باید کرد؟

مهم‌ترین نکته برای حفظ رونق بورس این است که باید انگیزه سرمایه‌گذاران از طریق بازدهی مناسب افزایش یابد، چرا که برای مردم فقط بازدهی مهم است. درستش هم همین است. سرمایه‌گذار و مردم همیشه دنبال بازدهی می‌گردند. پس هرجا که امنیت و بازدهی باشد سرمایه‌ها به آن سمت حرکت می‌کنند. با این اوصاف اگر بورس و بازار سهام بتواند بازدهی بیشتری را برای سرمایه‌گذارایجاد کند می‌تواند منابع قابل‌توجهی را به خودش جذب کند. به نظر من هم الان موقعیت خوبی است برای بازار سرمایه. چون اولا بازار مسکن راکد شده و دوما نرخ سود بانکی نسبت به تورم پایین آمده. اگر بورس بتواند بالاتر از نرخ تورم یا در حد تورم بازدهی داشته باشد می‌تواند پول‌های بیشتری را جذب کند.

دوشرط برای حفظ رونق بورس

جذب سرمایه‌ها به بورس فقط به رونق و بازدهی آن مربوط است؟

خیر. امنیت بازار خیلی مهم است. چون پول فرار می‌کند و به هرجایی می‌رود.

منظورتان از امنیت بازار چیست؟

منظور از امنیت، عدم سوء‌استفاده مدیران از اطلاعات نهائی، شفافیت اطلاعات شرکت‌ها و ارائه همزنان آن به سهامداران است.

در کنار این نوع امنیت، امنیت‌ سیاسی هم باید وجود داشته باشد. یعنی باید سرمایه‌گذار خارجی داشته باشیم و این افراد بتوانند به راحتی سرمایه‌گذاری کنند. آحاد مختلف جامعه کشور هم نباید از سرمایه‌گذاری در بورس بترسند. خوشبختانه در این مدت هم دیدیم که برخی که درآمد مشروع داشته‌اند هیچ نگرانی از سرمایه‌گذاری در بورس ندارند.اینکه بازار سرمایه ما تاکنون عمق پیدا نکرده به خاطر این است که مواردی را که مطرح کردم رعایت نشده است.

شرایط دیگر رونق بازار سهام چیست؟

همواره گفته‌ایم بازار سهام باید عمق داشته باشد. این یعنی چه؟ یعنی اینکه هر موقع خواستیم سهام برای خرید وجود داشته باشد. هر زمان هم که خواستیم بفروشیم افرادی باشند که سهام را از ما خریداری کنند. این دو مورد متاسفانه در مقاطع بسیار کوتاهی دربورس ایران وجود داشت. این مسئله مهمی است که خریدار بداند در زمان فروش هم کسانی حاضر به خرید هستند.این به آن معنی است نقدینگی وجود داشته باشد.

اگر به طور ذاتی دو طرف خریدار و فروشنده وجود داشته باشند بازار سهام با رونق قابل‌توجهی مواجه می‌شود. رکودها هم ناشی از این است که افراد نمی‌توانند سهامشان را بفروشند. یا اینکه افراد پول دارند اما سهمی در بازار وجود ندارد. اینها باعث می‌شوند بورس جاذبه‌اش را از دست بدهد یا مردم انگیزه‌شان را برای خرید و فروش از دست بدهند.

برای رفع چنین موانعی چه راهکارهایی وجود دارد؟

خوشبختانه با تصویب قانون جدید بازار اوراق بهادار (مصوب اول آذر۸۴) بسیاری از این موانع برطرف شده و زمینه راه‌اندازی ابزارهای جدید در بازار فراهم شده است. آن موقع و در سال‌های بعد از انقلاب تا همین چند سال پیش بازار سازی و شرکت‌های سرمایه‌گذاری به این معنا و با این حجم نقدینگی وجود نداشتند. پول قابل اعتنایی هم وجود نداشت.

یادم می‌آید سال ۶۸ بود به شورای بورس پیشنهاد راه‌اندازی یک صندوق سرمایه‌گذاری دادیم که کارش فقط خرید و فروش سهام باشد تا به نوعی بازارسازی هم انجام شود. یعنی هر موقع بازار نیاز به عرضه سهام داشت از طریق این صندوق سهم عرضه شود و هرگاه که قیمت‌ها پایین بود و سهام خریداری نداشت اقدام به خرید سهام کند تا تعادل بازار حفظ شود. حال با توجه به این که بنگاه‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری زیادی ایجاد شده، می‌توان به تعادل بازار و افزایش عمق آن کمک کنند.

رشد قیمت‌ها خطرناک است

فکر می‌کنید محدوده نوسان قیمتی و حجم مبنا تا چه حد در نقد شوندگی سهام موثر است؟

در زمان گذشته حجم مبنا وجود نداشت. این اهرم از سال ۸۲ و به منظور واقعی کردن معاملات سهام و نوسان قیمتی به کار گرفته شد. در مورد محدوده نوسان هم می‌توان مکانیزمی را در نظر گرفت که در آن بالا و پایین شدن قیمت‌ها تابعی از حجم معاملات باشد. از طرف دیگر واقعیت نوسان قیمت‌ها این است که مسوولان از افزایش قیمت‌ها خوشحال‌اند اما از کاهش قیمت خوششان نمی‌آید.

یادم می‌آید قبل از سال ۷۵ که قیمت‌ها رشد می‌کرد به ما احترام زیادی گذاشتند اما بعد از سال ۷۵ که قیمت‌ها افت داشتند از آن احترام‌ها خبری نبود.

در حالی که به نظر من رشد قیمت‌ها و شاخص‌ها خطرناک است. باید در این مقطع اقدام به عرضه سهم کرد. نوسان قیمت هم باید محدوده‌ای داشته باشد.اما نمی دانم چرا باید این محدوده را مصنوعی به کار گرفت. هیچ بورسی این کار را نمی‌کند. بورس‌های دیگر با عرضه سهام مانع از رشد کاذب قیمت‌ها می‌شوند. درحالی که در بازار سهام ما چون عمق ندارد، محدوده نوسان قیمتی اعمال می‌شود.

مردم برای سرمایه‌گذاری در بورس به نتیجه نرسیده‌اند

به نظر شما با اجرای اصل۴۴ و تداوم ورود بیشتر شرکت‌ها به بورس آیا می‌توان به ایجاد تعادل در عرضه و تقاضا و قیمت واقعی سهام امیدوار بود؟

ببینید بورس باید برای مردم و مردمی باشد. نه اینکه شرکت‌ها و نهادهای شبه دولتی اقدام به خرید سهام شرکت‌ها از جمله شرکت‌های اصل۴۴ کنند.

پس چرا مردم کشور وارد بورس نمی‌شوند و از جمعیت ۷۰‌میلیون نفری فقط ۸/۲‌میلیون نفر سهامدارند؟

آن موقع می‌گفتیم باید آگاهی مردم بالا برود و همگان از چند و چون بورس مطلع شوند. در ۱۰ سال اخیر باید فرهنگ مردم خیلی بالاتر رفته باشد. حتی در ۲۰ مرکز استان نیز کالای منطقه‌ای ایجاد شده است. مردم باید بفهمند، بدانند و احساس کنند که عملا اگر سهام بخرند سود می‌کنند. اگر به این نتیجه برسند به طور طبیعی اقدام به سرمایه‌گذاری در بورس می‌کنند. اما عموم مردم به چنین نتیجه‌ای نرسیده‌اند. حتی برخی که در گذشته اقدام به خرید سهام کرده‌اند به دلیل عمق اندک بازار نتوانسته‌اند سهم‌شان را بفروشند. بنابراین از این بازار ذهنیت خوبی ندارند.

علاوه بر این‌ها ترس، پیچیدگی و وجود ریسک‌های گوناگون بورس هم می‌تواند مانع دیگری برای ورود مردم به بورس باشد. در این مورد چه راهکاری وجود دارد؟

اطلاع‌رسانی بهترین ابزار برای این مورد است. شرکت‌های کارگزاری باید اطلاع‌رسانی کنند. چرا که وقتی قیمت‌ها بالا می‌رود مردم بیشتری اقدام به خرید سهام می‌کنند. این را آمار سال‌های ۸۲ و ۸۳ ثابت می‌‌کنند. چون مردم فقط در جهت افزایش قیمت و رونق حاضر به سرمایه‌گذاری هستند. به سود هم کاری ندارند بلکه فقط با رشد بهای سهام شرکت‌ها حاضر به ورود بورس می‌شوند.

از طرف دیگر نهادهای مالی و شرکت‌های سرمایه‌گذاری باید اقدام به عرضه سهام کنند. این در حالی است که اگر مکانیزم سهام عدالت به گونه‌ای باشد که مردم سود کرده و بتوانند سهام را خرید و فروش کنند، زمینه افزایش اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی به راحتی فراهم خواهد شد. با این اوصاف اگر قابلیت نقد شوندگی سهام، امنیت و اطمینان از تداوم سودآوری، فرهنگ‌سازی، روند طبیعی نوسان قیمت‌ها و عرضه به موقع سهام شرکت‌ها وجود داشته باشد می‌توان به رونق پایدار بازار سرمایه کشور امیدوار بود.

مزیت‌ اصلی بازار سرمایه نسبت به دیگر بازارها

از نظر شما مزیت‌های اصلی بازار سرمایه نسبت به بازارهای پول و مسکن چه مواردی می‌تواند باشد؟

مزیت اصلی بازار سرمایه این است که به اقتصاد و تولیدات داخلی رونق می‌دهد. هر کشوری که بازار سرمایه پیشرفته و کاملی دارد از اقتصاد پیشرفته و رو به جلویی نیز برخوردار است. دلیل این امر این است که واحدهای تولیدی هر کشوری باعث رونق بورس می‌شوند و با رشد تولیدات شرکت‌ها و افزایش سودآوری مردم اقدام به سرمایه‌گذاری بیشتری می‌کنند. در این حال اقتصاد کشور رونق می‌یابد. اما اگر بورس کشوری راکد باشد، طبیعتا ناشی از رکود اقتصادی است. به همین بحران جهانی نگاه کنید.

رکود بورس‌ها از اقتصاد کشورهای آمریکایی و اروپایی شروع شد و وقتی بورس‌ها بارکود مواجه شدند، بخش‌های بیشتری از جوامع و حوزه‌ها با رکود مواجه شدند. بنابراین باید گفت که بورس‌ها دماسنج اقتصاد هر کشوری هستند.