مجمع عمومی شرکت بورس امروز، پیش از آنکه مجامع عمومی بسیاری از شرکت‌های مهم برگزار شود، برپا خواهد شد.

یکی از دستورات صریح این مجمع،‌ انتخاب مدیرعامل جدید شرکت، برای دو سال آینده است و این به این معنا است که در عمل دو سال مدیریت «علی رحمانی» بر شرکت بورس، (بالاترین نهاد اجرایی بازار سرمایه) پایان یافته و مجمع یک بار دیگر برای انتخاب مدیرعامل تصمیم‌گیری می‌کند. وقتی دو سال قبل «علی رحمانی» برای این سمت (شرکتی که وجود خارجی نداشت و فقط روی ورق، وجاهت قانونی آن اشاره شده بود) برگزیده شد،‌ بسیاری از فعالان بورس از دیدگاه وی اطلاع چندانی نداشته و برخی وی را در حد یک حسابرس ارشد، کارشناس بازار و استاد دانشگاه می‌شناختند.
گروه بورس نیز وی را به واسطه چند مقاله و سرمقاله که در «دنیای اقتصاد» و نشریات تخصصی حرفه‌ای حسابداری نوشته بود، می‌شناخت.
به هر ترتیب به واسطه انتخاب تمام سهامداران و ذی‌نفعان شرکت بورس و نظر سازمان بورس، وی برای این پست برگزیده شد.
وی در حالی کار خود را در این شرکت آغاز کرد که هنوز مکانی برای شرکت بورس در نظر گرفته نشده بود و به واسطه همکاری دو سه کارشناس جوان، اما متخصص بازار سرمایه و همکاری سازمان بورس، به تدریج توانست این نهاد را به وضع امروز درآورد.
بنا به شواهد موجود و مستنداتی که در حافظه تاریخی فعالان بازار می‌توان آن را سراغ گرفت، نحوه عملکرد «رحمانی» طی دو سال گذشته به گونه‌ای بود که از وی با حداقل امکانات به شرکت بورس در فضای اقتصادی کشور عینیت داد.
در این یادداشت می‌خواهیم به نکاتی از عملکرد مثبت یک فرد اشاره کنیم که متاسفانه در قاموس یا حداقل پاره فرهنگ ایرانیان کمتر به چشم می‌خورد. به بیان صریح، کمتر مشاهده می‌شود که از عملکرد مطلوب یک فرد در زمانی که در قید حیات است یا در مسند کار است، یا جوان است، قدردانی شود.
تقدیر شده یا رفتار مطلوب آن بازخوانی شود، غالب یادواره ما برای افرادی است که یا در میان ما نیستند یا در کهولت هستند که از مسند برکنار شده و ... که نمی‌تواند از خدمات آنها بیشتر بهره‌مند شود. بنابراین با این مقوله می‌گوییم که با نگاه توهم توطئه (یادداشت سفارشی یا رپرتاژ آگهی) به این گفتار که باید سرلوحه
رفتار روزگار همه ما باشد. (خوش استقبال و بد بدرقه نباشیم) نگاه نکنید.
چه «رحمانی» امروز بماند و چه خواسته یا ناخواسته برود، وی با نگاه توسعه‌ای، اقدامات متعددی انجام داد که حداقل از دید «دنیای اقتصاد» به عنوان یک رسانه بورسی پنهان نمانده است. استقرار شرکت بورس، رویارویی با هزاران سهامداری که از بدو تاسیس شرکت در پذیره‌نویسی شرکت کرده‌اند، تشکیل کارگروه‌های مختلف کاری، انجام تحقیقات کاربردی و تطبیقی قبل از اتخاذ تصمیم،‌ ارائه دیدگاه و پیشنهادهای اجرایی به سایر دستگاه‌های دولتی در مسیر منافع بورس، رعایت جوانب منافع ذی‌نفعان در شرکت (تا حد امکان)، برگزاری نشست‌های متعدد با مدیران بازار و اخذ راهکارهای جمعی، حفظ استقلال شرکت بورس در برابر خواسته‌هایی از جنس دولت، همکاری با سازمان بورس، تلاش برای اجرای اصل ۴۴ با رعایت ضوابط پذیرش، مطالعات ابتدایی برای توسعه نهادی ابزاری بورس، ارتباط نزدیک با اصحاب رسانه، توسعه سازمانی شرکت بورس، جذب نیروهای متخصص، تلاش برای افزایش سطح کارایی بازار و تقویت نگرش حرفه‌ای فعالان، انتقال تجربیات علمی و اجرایی سایر بازارهای مالی همه و همه از جمله تلاش‌های مدیرعامل شرکت بورس بود.
در سازمان‌های ایرانی به دلایل متعدد، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری بدون سعی و خطا نیست، کما اینکه در سطح کلان نمونه‌هایی یافت می‌شود. اما مدیر جوان بورس طی این مدت با توجه به امکانات فرارو، سطح همکاری سایر سازمان‌های همجوار، فضای عمومی کسب‌و‌کار در کشور، آثار فشارهای بین‌المللی بر اقتصاد و از همه مهمتر حمایت جدی و بی‌دریغ هیات‌مدیره بورس، سیری را که تا امروز «بورس» طی کرده، راهبردی کرده است.
فکر می‌کنیم در کنار تمام نقدها که در طول سال‌های گذشته و امسال از عملکرد جمعی بازار وجود دارد و مطبوعات به آن می‌پردازد، می‌توان یک روز هم مثبت دید و نوشت. بدون شک (با وجود هر نقدی) می‌توان گفت: «او مدیر برتر سال بورس تهران است.» چه بماند، چه برود!