چرا بازارها دچار بحران می‌شوند و در این رابطه قوانین چه نقشی می‌توانند داشته باشند؟ همانگونه که می‌دانیم در بسیاری از مواقع و در همه بازارهای جهان مواقعی پیش می‌آید که در بازار با بحران مواجه هستیم. پس از تجربه‌ صدها بحران در بازارهای مختلف و پس از سال‌ها مطالعه هنوز هم نمی‌توان ادعا کرد که چیز زیادی درباره بحران‌ها می‌دانیم.

یکی از رویکردهای محققان در مورد تبیین مساله بحران در بازارهای جهان به خصوص بازارهای مالی، تئوری تضاد منافع است. اصولا بازارهای مالی محل برخورد منافع متضاد سرمایه‌گذاران و سرمایه‌پذیران، سهامداران و مدیران، سهامداران خرد و سهامداران عمده و ... است که این گروه‌های مقابل دارای خواسته‌ها و انگیزه‌های متفاوتی هستند که گاه این تضاد منافع به همراه عوامل بیرونی موجب شکل‌گیری بحران در بازارهای مالی می‌شوند.

در این خصوص مهم‌ترین ابزار جلوگیری از بحران‌ها، وضع قوانین مناسب است که مهم‌ترین وظیفه این قوانین در بازارهای مالی، ایجاد توافق میان این گروه‌‌های متضاد المنافع به منظور جلوگیری و یا کاهش شدت بحران‌ها می‌باشد؛ پس سوال‌ اصلی پیش روی این مقاله این است که نقش قوانین در بازارهای مالی چیست؟

اعتمادسازی

ایجاد اعتماد یکی از کلیدی‌ترین کارکردهای قوانین در بازارهای مالی می‌باشد. اعتماد به سیستم معاملات و کارگزاران، اعتماد به عادلانه بودن قیمت‌ها، اعتماد به اطلاعات موجود، اعتماد به مدیران شرکت‌های بورس و حسابرسان آنها و .... پس قوانین وضع می‌شوند تا مشارکت‌کنندگان در بازارهای مالی احساس امنیت کنند.

همانگونه که گفته شد سرمایه‌گذاران و سرمایه‌پذیران دارای خواسته‌های متضادی هستند. سرمایه‌گذاران به دنبال نقدشوندگی دارایی‌های خود هستند این در حالی است که سرمایه‌پذیران در جست‌وجوی قراردادهای بلند مدت می‌گردند. در اینجا مشکلی به نام عدم تطابق سررسیدها داریم که البته کلید اصلی فعالیت در بازارهای مالی نیز است. سرمایه‌گذاران نمی‌توانند همزمان هم سرمایه‌گذاری‌هایی با نقدشوندگی بسیار بالا انجام دهند و هم به قراردادهای بلندمدت تن در دهند، از طرفی سرمایه‌پذیران نیز نمی‌توانند قراردادهای بلند مدتی داشته باشند که همزمان نقدشوندگی بالایی دارد. در اینجا بازارهای مالی با استفاده از قانون اعداد بزرگ به ایجاد نوعی توهم در میان سرمایه‌گذاران و سرمایه‌پذیران دست می‌زنند که این مشکل را حل کنند. قانون اعداد بزرگ در بازارهای مالی به این معنی است که در هر لحظه از زمان تنها تعداد اندکی از سرمایه‌گذاران به دنبال نقدکردن دارایی‌های خود هستند و به نوعی تعهد خود را به دیگران واگذار می‌کنند. این بدین معنی است که در عمل مکانیزم فعالیت در بازارهای مالی اعتماد به بازار است و نه توافق دوطرفه.

در بحران‌ها این تطابق سررسید‌ها به دلایلی بر هم می‌خورد. به عنوان مثال عاملی بیرونی موجب می‌شود که تعداد بیشتری از سرمایه‌گذاران به نقد کردن دارایی‌های خود متمایل شوند. این چنین وضعیت در صورت عدم وجود ضمانت‌های قانونی که سرمایه‌گذاران را به صورتی در مقابل ریسک نقدشوندگی دارایی‌ها حفظ می‌کند، می‌تواند به بحران در هر بازار مالی منجر شود. پس یکی از مهم‌ترین رویکردهای قوانین و آیین‌نامه‌های اجرایی در بازارهای مالی می‌بایست حفظ نقدشوندگی بازار باشد (در ایران به دلیل معنی‌دار بودن تغییرات عدد شاخص، در عمل بیشتر از حفظ نقدشوندگی به حفظ ارزش شاخص متمایل بوده که این مهم موجب گشته عملا قدرت جذب شوک‌های بیرونی از بورس سلب و خود یکی از مهم‌ترین دلایل کشدار شدن هر شوک در بورس ایران است.

کنترل مدیریت

نقش سنتی قوانین در تمامی جوامع کاهش هزینه‌های اجتماعی (هزینه‌های اطلاعاتی و...) است. این هزینه‌ها به این دلیل ایجاد می‌شوند که به عنوان مثال میان خواسته‌های مدیران و سهامداران همسویی وجود ندارد. بنابراین قوانین به وجود می‌آیند تا میان این دو خواسته همسویی ایجاد کنند و ابزارهایی ابداع می‌کنند تا به وسیله آنها بتوان بر مدیران نظارت داشت.

محققان یکی از مهم‌ترین دلایل بحران‌های اخیر در آسیای جنوب شرقی را عدم وجود مکانیزم‌های قانونی برای کنترل و کاهش هزینه‌های مزبور می‌دانند. در مطالعات انجام شده دریافت‌اند که هر چه در قوانین حقوق سهامداری به صورت کم‌رنگ‌تری تعریف شده باشد، بازار سرمایه غیرکاراتری خواهیم داشت که خود زمینه است برای بحران‌های مالی. همچنین در این مطالعات دریافته‌اند که وجود چارچوب‌های حقوقی و ساختار قدرتمند و کارای قوانین با بزرگی و فراگیری بازارهای مالی در هر جامعه رابطه مستقیم دارد. این مهم می‌تواند به عنوان یکی از مهم‌ترین دلایل عدم فراگیری بورس در ایران تلقی شود.

کنترل سهامداران عمده

یکی دیگر از نکاتی که در صورت عدم توجه به آن بازار به سوی بحران هدایت می‌شود، بحث سهامداران عمده است. عدم وجود تقارن اطلاعات (بدین معنی که سهامداران عمده و به تبع آن مدیران شرکت‌ها علاقه به انعکاس اخبار منفی شرکت ندارند، ولی همزمان با قدرت بر روی اخبار مثبت شرکت تبلیغ می‌کنند) خود از مهم‌ترین دلایل ایجاد بحران‌ها، تشکیل حباب‌ها و... می‌باشد.

در بورس ایران به وضوح می‌توان این روند را در مورد بازارسازی بر روی سهام برخی از شرکت‌ها ملاحظه کرد که در نهایت با ایجاد حباب، به رخت بر بستن اعتماد از بازار و ایجاد بحران اخیر در بورس منجر شد. در این خصوص قوانین در بازارهای پیشرفته دنیا نقش بسیار موثری را ایفا می‌کند.

لازم به ذکر است در کشوری همانند ایران که سهامدار عمده (دولت) خود به نوعی قانو‌ن‌گذار نیز می‌باشد، این وضعیت عدم تقارن اطلاعاتی بیش از پیش تشدید می‌گردد. این در حالی است که قوانین موجود عملا نتوانسته‌اند حسابرسان را که نمایندگان و معتمدان سهامداران چه خرد و چه عمده هستند را به گونه‌ای عملی ملزم به رعایت اصول امانتداری کند که این مهم خود یکی از مهم‌ترین ضعف‌های قانون قبلی و همچنین قانون جدید اوراق بهادار کشور محسوب می‌شود.

منبع: آریا سهم