یادداشت
ورزش در بورس
جواب این است که ورزش حرفهای در حال حاضر بخش عمدهای از اقتصاد جهان را شامل شده است. به طور مثال حجم بازار صنایع ورزشی (غیر از باشگاههای ورزشی) در حال حاضر به بالای ۲۰۰میلیارد دلار در سال رسیده است و سرانه ورزش در کشوری مثل آمریکا حدود هزار دلار برای هر نفر در سال ۲۰۰۵ میلادی است.
شاید برای بسیاری از افرادی که این عنوان را میبینند، جالب باشد که چرا چنین عنوانی را انتخاب کردهایم.
جواب این است که ورزش حرفهای در حال حاضر بخش عمدهای از اقتصاد جهان را شامل شده است. به طور مثال حجم بازار صنایع ورزشی (غیر از باشگاههای ورزشی) در حال حاضر به بالای ۲۰۰میلیارد دلار در سال رسیده است و سرانه ورزش در کشوری مثل آمریکا حدود هزار دلار برای هر نفر در سال ۲۰۰۵ میلادی است. حال اگر حساب کنیم که برخی شرکتهایی که در صنایع ورزشی فعالند و سهمی از بازار فوق را در اختیار دارند، در بورس ایران نیز حضور داشتند و با مدنظر قرار دادن این مهم که رشد تقاضا برای کالاهای ورزشی به خصوص در آسیا رو به افزایش است، در آن صورت میتوان متصور شد که یک کارخانه یا شرکت ایرانی که در این زمینه فعالیت میکند، چه سود خوبی را میتوانست به سهامداران پرداخت کند.
این موضوع در باشگاههای فوتبال نیز به راحتی قابل لمس است. در انگلستان با توجه به اینکه از سال ۲۰۰۰ میلادی به بعد ورزش ۲/۲درصد GDP کشور انگلستان را تشکیل میدهد، بورس آن نیز تحت تاثیر ورزش فوتبال قرار گرفته، به ویژه آنکه به نسبت داراییها و برند باشگاههای فوتبال، حجم زیادی سرمایهگذاری در آن صورت گرفته است که حداقل آن خرید باشگاه چلسی توسط رومن ابراموویچ روس و نیز سرمایهگذاری ۳۰۰میلیون پوندی در سال ۲۰۰۳ میلادی توسط وی یا خرید باشگاه منچسترسیتی توسط نخستوزیر سابق تایلند بوده است.
به راستی چه عاملی سبب این سرمایهگذاریها میشود؟ اگر خرید دو باشگاه منچستریونایتد و لیورپول توسط یک بازرگان آمریکایی یا یک گروه کارآفرین شرکتی آمریکایی را نیز به ارقام یاد شده اضافه کنیم، حجم بالای یک میلیارد پوند را شامل میشود.
حال میتوان گفت که اگر فوتبال ایران نیز درصد کوچکی از سهم فوتبال جهان یا منطقه را داشت، در آن صورت با توجه به مثبت بودن رشد سرمایهگذاری در ورزش در سطح جهان (۷درصد سالانه) که رشد بالایی است، آن وقت میتوان گفت که اگر باشگاههای فوتبال ما به ویژه پرسپولیس و استقلال و ورزش ما نیز دولتی اداره نمیشد، الان سهم این باشگاهها و صنایع ورزشی کشور میتوانست در اوضاع بیمارگونه بورس برخی از شاخصهای منفی را مثبت کند.
اگر ما میتوانستیم مانند فصل ۲۰۰۱-۲۰۰۰ منچستر ۴۰درصد سود سهام سهامداران را پرداخت کنیم، چه میشد؟
*کارشناس اقتصاد و ورزش
برگرفته از کتاب بازاریابی ورزشی نوشته دیوید استوتلار
ارسال نظر