دیدگاه
به بهانه کاربرد نادرست «کارگزاری»
با پیدایش صنعت بورس در اقتصاد ایران واژه کارگزار و کارگزاری به معنای عاملیت این صنعت جدید معمول گردید.
دکتر علی شرفی
با پیدایش صنعت بورس در اقتصاد ایران واژه کارگزار و کارگزاری به معنای عاملیت این صنعت جدید معمول گردید. حدود ۱۵سال پیش نیز جمعی از متخصصان و تکنوکراتها به عنوان کارگزاران در صحنه سیاست پدید آمدند که به تدریج حزب کارگزاران را به وجود آوردند و روزنامهای نیز به همین اسم انتشار دادند و جالب این است که بیشتر کارگزاران بورس و حزب کارگزاران و روزنامه آنها به اشتباه این واژه را با «ز» مینویسند، در صورتی که شیوه صحیح آن با «ذال» و به صورت کارگذاری و کارگذاران است. علت این اشتباه که متاسفانه در فرهنگ دهخدا نیز مشاهده میشود، به علت تداخل مشتقات سه مصدر گذشتن- گذاشتن و گزاردن به وجود آمده است. این نوشتار پژوهشی است کوتاه درباره این موضوع که در چه حالتی باید «ذال» و در چه زمانی باید «ز» را به کار برد، با تاکید بر مشتقات هر مصدر و نحوه کاربرد آنها.
۱ - گذشتن:
این فعل به معنای عبور کردن، از محلی رد شدن، طی کردن، بخشودن، صرفنظر کردن و مانع نشدن است. از مشتقات پرمصرف مصدر گذشتن پسوند «گذار» است که از آن به معنای عبور و رهسپاری مستفاد میشود، ترکیبات هامونگذار، دریاگذار، رهگذار و رهگذر را میتوان نمونههای این معنا دانست. برای نمونه حافظ در بیت زیرگذار را به معنای عبور کردن و از کنار چیزی رد شدن به کار برده است:
گذار کن چو صبا بر بنفشهزار و ببین که از تطاول زلفت چه بیقرارانند
از این ریشه امروز واژه گذرنامه به معنای اجازه کتبی عبور بسیار معمول است، همچنین واژه «گذار» که به معنای محل عبور و به خصوص معبر بین دو کوه است که در بعضی لهجهها هنوز به کار برده میشود، «گدار» همانگذار است که ذال به دال تبدیل شده است. همچنین کوچه اصلی محلات قدیمی تهران را نیز گذر مینامیدند، مانند «گذر لوطی صالح».
۲ - گزاردن:
این تنها مصدری است در زبان فارسی که با «ز» ساخته میشود. این مصدر به معنای ادا کردن است، مانند ادای دین، ادای سخن، ادای سپاس و ادای وظایف مذهبی. پس واژههای وامگزار- سپاسگزار- شکرگزار- حقگزار- نمازگزار- پاسخگزار- حجگزار و گزاردن حق نعمت و نظایر آن از این مصدر است، این مشتقات همگی دلالت بر ادا کردن دارد و حتما باید با «ز» نوشته شوند. البته فعل گزاردن دارای دو معنای مهجورتر نیز هست که یکی به معنای تعبیر خواب است و دیگری به معنای ترجمه کردن که امروز خیلی معمول نیست و در کتب قدیم مثلا گزرنامه به معنای کتاب تعبیرخواب و گزارنده نیز به معنای مترجم به کار برده میشده است. مثلا در شاهنامه آمده است:
گزارنده را پیش بنشاندند
همه نامه بر رودکی خواندند
که اشاره به ترجمه کلیله و دمنه از عربی به فارسی است و واژه گزارنده در بیت فوق به معنای مترجم است. واژه «گزارش» نیز از همین ریشه است که امروز در زبان فارسی معمول است.
۳ - گذاشتن:
این فعل به معانی مختلف در زبان پارسی مورد استفاده است که مشهورترین آنها اجازه دادن، نهادن، وضعکردن و اجرا کردن است. «بگذار» صیغه امر این فعل است که بسیار در مکالمات روزانه مورد استفاده است مانند:
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
که در این بیت سعدی، واژه «بگذار» را به معنای اجازه بده و مانع نشو به کار برده است. ترکیب دیگر این مصدر قانونگذار است کهگذاردن قانون به معنای وضع قانون است و قانونگذار کسی است که قانون را وضع میکند. گذراندن نیز از همین مصدر است که صورت متعدی آن را دارد و از مشتقات آنگذارد وگذار است که معانی زیادی دارد از جمله ادا کردن، از عهده انجام کاری برآمدن، درخواست دیگران را انجام دادن، عاملیت، وکالت و غیره. واژه مورد بحث ما؛ یعنی کارگذار و کارگذاری در صنعت بورس نیز از این مشتقه است. پس کارگذار به معنای کسی است که کاری را با آگاهی و جدی انجام میدهد، بنابراین عامل و نماینده مشتریانی است که انجام کار یا خدمتی را به آنها واگذار کردهاند.
برای احتراز از مباحث خستهکننده لغوی، چکیده مطالب فوق به شرح زیر خلاصه میشود:
۱ - واژههایی که به معنای اداکردن دین و امانت و ادای سپاس و شکر و ادای سخن و انجام مراسم مذهبی باشد همیشه با «ز» نوشته میشود، مانند: وامگزار، شکرگزار، سپاسگزار، حقگزار، نمازگزار، حجگزار، مدحگزار، ثناگزار و گزارد یا گزاردن حق نعمت و امثال آن.
۲ - کلیه واژههای دیگر که به معنای عبور کردن، اجازهدادن، مانعنشدن، وکالتکردن، عاملیت کاری را قبول کردن، چیزی را وضع کردن، بخشودن و صرفنظر کردن است همگی با «ذال» است.
۳ - کلمه کارگذار و کارگذاری نیز که مورد بحث این نوشتار است و در صنعت بورس فراوان به کار میرود، با عنایت به مفهوم عاملیت و واگذاری کار و وظیفهای برای انجام دادن آن، حتما باید با «ذال» نوشته شود.
۴ - لغتنامه دهخدا در این مورد به خصوص متاسفانه واژهها را مخلوط کرده است، لذا مرجع مناسبی نیست. برای پژوهش بیشتر در این باره میتوانید به مباحث لغوی شادروان دکتر عباس اقبال آشتیانی یا کتاب دکتر ناصر انقطاع مراجعه فرمایید.
اقتصاددان
ارسال نظر