زیر و بم معاملات «ددد» در بورس

گروه بورس- محبوبه مغانی: در روزهای کنونی که بورس تهران رشدهای خیره‌کننده‌ای را از خود بر جای گذاشته است، گلایه‌های سهامداران از نوع تخصیص سهام توسط کارگزاران هم افزایش یافته است و بخش عمده‌ای از این گلایه‌ها مربوط به معاملات «ددد» است. به طوری که عنوان می‌شود برخی کارگزاران در پایان بازار به بهانه این که فلان سهام «ددد» خریداری نشده، به خاطر آنکه نوسان شیرین و صعودی سهام مورد نظر را نصیب خود و دیگران کنند، سهام به مشتریان خرد تخصیص نمی‌دهند یا برعکس سهامی که از جذابیت برخوردار نبوده را «ددد» تلقی می‌کنند.

در این میان این سوال مطرح می‌شود که با توجه به پیشرفت سیستم معاملات در ایران و آنلاین تریدینگ چرا معاملات «ددد» همچنان پابرجا مانده است و اینکه معاملات «ددد» در بازار سرمایه ایران چه جایگاهی دارد و اساسا این نوع معاملات در ایران اقتباس گرفته شده از چه جایی است. این پرسش‌ها و پرسش‌هایی از این دست مواردی است که عباس دهقان یکی از کارشناسان فعال در صنعت کارگزاری طی گفت‌وگویی به آنها پرداخته است.

تاریخچه «ددد» در بورس

معاملات «ددد» کی و چگونه به بازار سهام ایران آمد؟

قبل از اینکه وارد این بحث شوم، باید به این نکته اشاره کنم که غالبا با خرید یک سامانه و به کارگیری آن، این سامانه در ساختار و سازمانی که مورد استفاده واقع می‌شود، براساس ویژگی‌ها و مولفه‌های خود موجب ارتقای دانش و تحول در ساختار موجود شده و به عبارتی در بسیاری از مواقع، تنها یک نرم‌افزار نیست که خریداری و به کار گرفته خواهد شد، بلکه این نرم‌افزار، ساز و کارها و ادبیات جدیدی را نیز با خود به همراه می‌آورد. با این مقدمه باید گفت خرید، پیاده‌سازی و به‌کارگیری نخستین نرم‌افزار معاملاتی در بورس تهران در سال‌های ابتدایی دهه هفتاد شمسی که از شرکت EFA کانادا خریداری شد، آنچنان تحول بزرگ و قابل اعتنایی بود که برای افتتاح آن رییس‌جمهور وقت، به بورس آمد. داستان موضوع بحث ما یعنی «خرید گروهی» یا همین معاملات «ددد» معروف، از همین جا آغاز شد. نرم‌افزاری که تنها شیوه معاملات بورس تهران را از دستی به الکترونیکی تغییر نداد، بلکه ادبیات و ساز‌و‌کارهای جدیدی را نیز وارد چرخه معاملات روزانه سهام کرد. سازوکارهایی همانند خرید گروهی، سپرده کردن دارایی سهام، تخصیص سهام، قیمت پایانی، کد معاملاتی سهامدار بخشی از ارمغان نخستین نرم‌افزار معاملاتی خریداری شده توسط بورس تهران بود. فرآیندهایی که به‌رغم ساده بودن، کم کم موجب ایجاد تشابهاتی بین فرآیندهای عملیاتی بورس تهران با دیگر بورس‌های جهان شد. برای مثال اگر از این پس بورس‌های خارجی از ما سوال می‌کردند که قیمت پایانی سهام در بورس تهران چگونه محاسبه می شود، دیگر واژه قیمت پایانی (فارغ از نحوه محاسبه) برای بورس تهران معنایی ملموس و استاندارد داشت.

... و تولد واژه «ددد» و «ررر»

پس اگر خرید به شکل «ددد» ارمغان خرید سامانه الکترونیکی معاملات از کشور کانادا بوده است، حالا چرا این نوع معاملات به «ددد» معروف شده است؟

ابتدا اشاره کنم که نام این ساز و کار، خرید گروهی است. در سامانه خریداری شده، مبنای تعریف و صدور کد معاملاتی برای سهامداران، استفاده از سه حرف اول نام خانوادگی اشخاص و یک عدد پنج رقمی بوده، لذا باید برای خریدهای گروهی نیز یک کد معاملاتی تعریف می‌شد. کدی که سه حرف ابتدایی آن نباید مشابه ابتدای هیچ نام خانوادگی ایرانی باشد تا به هنگام خرید با کد گروهی، هیچ تشابهی با سایر کدهای موجود نداشته باشد. بنابراین استفاده از سه حرف «د» که بدون تردید سه حرف ابتدایی هیچ نام‌خانوادگی در ایران نیست، به‌این منظور استفاده شد و واژه «ددد» در بورس تهران متولد شد. همان‌گونه که در معاملات کارگری و تخصیص سهام به کارکنان شرکت‌ها که بیش از یک روز زمان برای تخصیص پیش‌بینی شده بود، این گونه سهام با کد گروهی «ررر» خریداری می‌شد.

حالا اگر بخواهم پاسخ بخش اول سوال‌ شما را بدهم، باید بگویم که، خرید گروهی به گونه‌ای که در بورس تهران سالیان سال در حال استفاده است، خیلی هم سوغاتی فرنگی نبوده و به گونه‌ای در زمانی که معاملات بورس تهران به صورت دستی و غیر الکترونیکی انجام می‌شده نیز وجود داشته است. به‌این نحو که در آن مقطع کارگزار وقتی سهام را در تالار و دور یک میز خریداری می‌کرد، در پایان بازار باید نام اشخاصی را که می‌خواست سهام بنامشان شود را بر روی یک کاغذ می‌نوشت و به ناظر معاملات ارائه می‌داد.

بورس لباس الکترونیک به تن کرد

اما پس با چه هدفی چنین امکان و گزینه‌ای در سامانه معاملات قبلی وجود داشت؟ آیا خواسته‌ای از طرف بورس تهران بود که به شرکت کانادایی حداقل در بومی‌سازی تحمیل شود؟

بسیار سوال‌ بجا و شایسته‌ای را مطرح کردید. قبل از پاسخ به سوال شما باید اشاره کنم که، گزینه‌ها و امکانات یک سامانه معاملاتی بستگی به ساختار طراحی آن دارد. در دنیا سامانه‌های معاملاتی بر دو مبنا طراحی شده‌اند. این سامانه‌ها اصطلاحا یا کارگزار محورند ( Broker Base ) یا مشتری محور (Client Base). تقریبا در حال حاضر اگر نخواهیم از واژه همه نرم‌افزارها استفاده کنیم، اما اکثر قریب به اتفاق سامانه‌های معاملاتی، ساختاری کارگزار محور دارند. بر همین اساس نیز سامانه پس از معاملات ( Post Trade ) نیز سازگار با چنین سامانه معاملاتی طراحی و به‌کار گرفته می‌شود.

نرم‌افزار خریداری شده از شرکت EFA کانادا نیز در اصل ساختار و ماهیتی کارگزار محور داشت. اگرچه در زمان خرید، جزو نرم‌افزارهای مطرح روز دنیا نبود، اما دارای پتانسیل‌ها و قابلیت‌های قابل ملاحظه و غیر قابل انکاری بود. ساختار طراحی آن به اوایل دهه هشتاد میلادی باز‌می‌گشت. بنابر پاره‌ای از مشکلات و دوگانه بودن ساختار آن مابین کارگزار محور یا مشتری محور بودن، تماما ناشی از سفارش‌های طرف ایرانی در بومی‌سازی آن ایجاد نشد و همان‌گونه که گفته شد، در زمان خرید جزو نرم‌افزاری‌های مطرح و روز دنیا نبود؛ اما بدون تردید ایده‌های طرف ایرانی و دیدگاه‌های مدیران وقت بورس تهران در دوگانه شدن نرم‌افزار پس از بومی‌سازی که نرم‌افزار نه دیگر کاملا کارگزار محور بود نه کاملا مشتری محور، نقش بسزایی داشته است.

البته این را اضافه کنم که این مساله خدای ناکرده به هیچ وجه به مفهوم سهل‌انگاری یا اشتباه مدیران وقت بورس تهران نیست. چون اصولا در آن ایام چنین تجربه‌ای در ایران سابقه نداشت. هنر بزرگ آن عزیزان این بود که در آن مقطع که بازار سرمایه در اقتصاد ایران جایگاهی نداشت و هیچ مقام و مسوولی در اخذ تصمیماتش به عواقب مثبت و منفی آن بر این بازار ذره‌ای فکر نمی‌کرد، شجاعت به خرج داده و با نگاهی به افق روشن آینده، با خرید نرم‌افزاری معاملات بورس تهران را بعد از حدود ۲۵ سال از حالت فعالیت سنتی و دستی خارج کرده و جامه‌ای الکترونیکی بر آن پوشاندند. به زبان ساده اگر بخواهم بگویم این است که ما به نوعی تقریبا همان ساختار و معاملات دستی را به خورد سامانه الکترونیکی خریداری شده دادیم. همچنین عقاید و افکار ما در بخش پس از معاملات (Post Trade) نیز کاملا مشتری محورتعریف شد. به گونه‌ای که یک معامله‌گر تقریبا به طور مستقیم این امکان را دارد تا به نام مشتری سهام خریداری نماید و در فروش نیز که دیگر راهی جز فروش مستقیم از کد مشتری ندارد. فرآیندهایی که کماکان حتی پس از خرید نرم‌افزار جدید معاملات از شرکت «اتوس یورونکست» تداوم یافته است. روش‌هایی که معمولا دیگر رایج نیست.

روزهای آفتابی و ابری بورس...

قبول دارید که فرآیند کنونی خرید گروهی به ویژه در بازار مثبت می‌تواند مورد سو‌ءاستفاده برخی قرار گیرد و مشتریان از نحوه تخصیص گله‌مند باشند؟

اگر تنها قرار باشد پاسخ شما را با یک کلمه بدهم، بله قبول دارم. اما ذکر چند نکته بسیار ضروری‌است.

اول اینکه: چنین پرسشی مثل این است که بپرسیم با چاقو امکان آسیب رساندن به سایرین وجود دارد یا خیر؟ خب پر واضح است که اینجا هم پاسخ مثبت است. اما نه چاقو برای آسیب رساندن ساخته شده و نه هدف از خرید معاملات گروهی، سوءاستفاده در تخصیص سهام بوده است.

دوم: اشتباه، بی‌تجربگی و خام بودن تعدادی معدود از پرسنل شرکت‌های کارگزاری را آن هم تنها در پاره‌ای از موارد، نباید به پای مدیریت شرکت‌های کارگزاری نوشت. در هر ساختار و سازمانی هستند اشخاصی که اخلاق و منشور حرفه‌ای را رعایت نمی‌کنند، اما خطای فردی این معدود پرسنل دلیلی بر زیر سوال بردن کل ساختار و نفی خدمات آن مجموعه نخواهد بود.

سوم: امکان ندارد که مدیریت یک شرکت کارگزاری آبروی حرفه‌ای و اهداف بلند مدت شرکت خود را با چنین حرکات نسنجیده‌ای زیر سوال برده و مخدوش کند. یک شرکت کارگزاری همانند هر بنگاه اقتصادی دیگر به دنبال منافع بلند‌مدت و پایدار است. بنابراین غیرحرفه‌ای عمل کردن، آن هم در بازار سرمایه ما که فعالان اصلی چندان بیشماری ندارد، بسیار سریع به وجهه حرفه‌ای شما آسیب خواهد رساند و از مشتری تهی خواهید شد و به منافع بلند مدت شما آسیب جدی خواهد زد.

چهارم: متاسفانه جز اشخاصی بسیار اندک، هیچکس از فقدان امکان فروش به صورت گروهی ناراحت نیست و این موضوع پیگیری نمی‌شود، در صورتی که بحث خرید گروهی همواره نقل محافل بوده است. بنده از شما می‌پرسم، آیا فروش به موقع سهام و در قیمت‌های بالاتر به ویژه در روزهای نزولی بازار، کسب بازدهی نیست؟ همان قدر که بازار ما روزهای آفتابی، خوب و رو به رشد داشته، روزهای ابری، بد و رو به کاهش نیز کم نداشته است. روزهایی که شما به عنوان کارگزار ناچارید برای در صف فروش قرار دادن سهام مشتریان در حداقل قیمت مجاز، به هر حال کدهای مشتریان فروشنده را یکی یکی وارد سامانه نمایید. بنابراین، دو مشتری که هر دو استراتژی فروش و خروج از سهام را داشته‌اند، ناشی از عدم چنین امکانی، ممکن است تفاوت نرخ فروششان در صورت تداوم بازار نزولی، حتی به بیست درصد هم برسد. شما این را عادلانه

می‌دانید؟

به نکته خوبی اشاره کردید، اساسا حالا که قرار است خرید گروهی کماکان داشته باشیم، چرا فروش گروهی نداریم؟

این که بخواهیم فروش گروهی داشته باشیم و برای مثال از فردا آن را پیاده کنیم، این گونه نیست. حتی شاید در سامانه کنونی امکان پذیر نباشد مگر این که در هسته معاملات و ساختارهای آن تغییرات فنی قابل ملاحظه ای صورت پذیرد. چنین مواردی واقعا یک استراتژی معاملاتی است که شما باید از قبل در خرید یا طراحی سامانه معاملات آن را دیده باشید. این همان ساختار کارگزار محور یا مشتری محور بودن سامانه‌های معاملاتی است که باید شفاف یکی را انتخاب کرد. فروش گروهی یکی از شاخصه‌های سامانه‌های کارگزار محور است، که بحث مفصلی است و در اینجا فعلا قابل بحث نیست.

برنامه حذف خریدهای گروهی در سال ۸۲

استدلال شما قبول، اما اساساً فایده خریدهای گروهی چیست؟ و چرا بورس اقدامی جهت حذف این فرآیند نمی کند؟

بنده خیلی خوب به خاطر دارم که در تابستان سال ۱۳۸۲ پس از حضور چند ماهه جناب دکتر عبده بر مسند دبیرکلی بورس، وی درصدد حذف خریدهای گروهی برآمد و حتی در سامانه معاملات هم پیغام ممنوعیت استفاده از این امکان به کارگزاران اعلام شد. در آن زمان بنده مدیر نظارت بر بازار بودم و به شدت با این امر مخالفت کردم و برای وی استدلال‌های زیادی آوردم که فعلا به صلاح نیست، این فرآیند را حذف کنیم و خوشبختانه دکتر عبده خیلی منطقی برخورد کرده و پذیرفتند.

استدلال‌های شما چه بود؟ آیا هنوز هم پابرجاست؟

ببینید در سامانه معاملات قبلی، نهاد ناظر گزینه‌ای داشت که بر اساس آن تعداد خرید در هر سفارش را محدود می‌کرد که در آن زمان رقم ۱۰ هزار سهم در هر سفارش عدد متداولِ مورد استفاده بود. با بررسی‌هایی که من از همکاران بزرگوار خودم که پیش از بنده در این بخش فعالیت می نمودند کردم، این گزینه تقریبا از سال ۱۳۷۵ در سامانه مورد استفاده قرار گرفته است. اما از سال ۱۳۷۷ که پس از حدود دو سال بازار رکودی، بورس و معاملات آن جانی دوباره گرفته بود، اعمال همین محدودیت و هجوم اشخاص حقیقی و حقوقی به سمت بورس، استفاده از خریدهای گروهی را پررنگ‌تر کرد. با این پیش زمینه، حال شما بازار پرشور و پرجنب و جوش سال‌های ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳ را در نظر بگیرید. در حالی که بسیاری از نمادها دارای صف خرید چند ده میلیونی بودند، گاهی عرضه حتی به عدد ۱۰۰۰ سهم نمی‌رسید. در چنین فضایی شما تصور کنید اگر خرید با کد معاملاتی اشخاص، نه به صورت خرید گروهی انجام شود، در این قبیل نمادها، سهام به چند نفر می‌رسید؟ شما بهتر از من می‌دانید که هنوز بازار ما در بسیاری از روزهای معاملاتی حالت متعادلی ندارد، یا صف خرید است یا صف فروش. این حالت به ویژه در ایامی که دامنه نوسان بازار ما روزانه دو درصد بوده است، بسیار اتفاق می‌افتاد.

خودتان را جای کارگزاران بگذارید

ما با چنین بازاری مواجهیم، در چنین فضایی شما خود را به جای کارگزار بگذارید، مشتری که توان خرید مثلا ۱۰۰۰ سهم را دارد به شما سفارش خرید می‌دهد و مشتری دیگر که توان خرید ۱۰۰ هزار سهم در همین نماد را داراست نیز سفارش خرید ارائه می‌کند. شما اگر در یک سفارش تنها قادر باشید ۱۰ هزار سهم وارد کنید و با توجه به رقابت سنگین بازار، دومین سفارش ۱۰ هزار سهمی شما به اصطلاح بازار، انتهای صف قرار خواهد گرفت، اگر بنا باشد خرید خود را با کد انجام دهید، کدام سفارش را اول وارد خواهید کرد؟! از طرفی تمامی مساعی عوامل بازار سرمایه، تلاش دولتمردان، کوشش مجلس‌نشینان در این سال‌ها بر این بوده تا شهروندان عادی و پس‌اندازهای خرد به سمت بازار سرمایه سوق داده شود (یعنی اشخاصی از جنس همین سفارش‌های ۱۰۰۰ سهمی) که واقعا حکایت قطره‌قطره جمع گردد، هستند و کارگزار هم به عنوان یکی از نهادهای فعال در این بازار کاملا به چنین امری اعتقاد داشته و همین سیاست را نیز پیروی می کند. اما از سویی به عنوان یک بنگاه اقتصادی باید دخل و خرجش نیز با هم همخوانی داشته باشد (یعنی خرید سهام برای اشخاصی از جنس سفارش های ۱۰۰ هزار سهمی). واقع بین هم اگر باشیم سود و منفعتی هم اگر در صنعت کارگزاری حاصل شده باشد، خوشبختانه درصد بسیار قابل ملاحظه ای از آن در جهت بسط و توسعه همین بازار و در قالب منطبق شدن با سیاست‌های رو به گسترش بازار سرمایه که معمولا توسط نهاد ناظر تدوین می‌شود، سرمایه‌گذاری شده است.

متاسفانه در این سال‌ها هیچ‌کس به دنبال این واقعیت نبوده که شرکت‌های کارگزاری در چنین شرایطی که متاسفانه روزهای قابل تاملی بوده است، با رفتار حرفه‌ای خود تعادل و رضایتی نسبی بین خریداران برقرار کرده‌اند.

خرید گروهی با قدمتی ۲۰ساله

به نظر شما آیا خریدهای گروهی از سیستم معاملات بازار حذف می‌شود؟

هیچ وقت نمی‌شود، از یک سامانه متشکل از ساختارهای مختلف و زیرساخت‌های متعدد، در بستر و فضایی نرم‌افزاری، آن هم در کنار قوانین و مقررات و دستورالعمل‌های مرتبط بسیار، استفاده کرد. برای مثال همین موضوع بحث امروز ما، یعنی خریدهای گروهی را باید به صورت کاملا مجزا و بدون دیدن سایر شرایط، بیرون کشید و پرسید: خرید گروهی ایجاد نارضایتی کرده، مشکل دارد و چرا حذف نمی‌شود؟ طرح این گونه پرسش ها به‌این سبک اصلا منطقی نیست. باید همه چیز در کنار هم و به صورت یکپارچه دیده شود.

ریشه خریدگروهی به شیوه کنونی که قدمتی حدودا ۲۰ ساله دارد، مرتبط با درصد پایین سهام شناور آزاد، فقدان نهادهای بازارساز به مفهوم واقعی کلمه که به نوعی نقدشوندگی را در بازار تضمین کنند، دامنه تقریبا محدود نوسان روزانه قیمت، عدم کارگزار محور بودن سامانه معاملات، عدم شفافیت در پاره‌ای از صورت‌های مالی ارائه شده توسط شماری از شرکت‌های پذیرفته شده، عدم استفاده از امکان ارسال سفارش به قیمت بازار (Market Order)، عدم به کارگیری مرحله حراج ناپیوسته پایانی و متعاقب آن عدم استفاده از بازار پایانی، و .... چندین علت دیگر هم هست. حاضرم برای همه موارد بر شمرده شده، فقدان آنها و ارتباطشان را با تداوم استفاده از امکان خرید گروهی را در مجالی دیگر ارائه کنم. اگر این شرایط را فراهم کنیم بازاری متعادل خواهیم داشت و آن وقت خواهید دید هیچ سفارشی به صورت کد خرید گروهی انجام نخواهد شد و این کودک ۲۰ ساله گاه جنجال‌برانگیز بورس تهران کم‌کم به فراموشی سپرده خواهد شد.