گروه بورس- اعظم شریفی: هرچند این روزها بازار سرمایه بر محور چند گروه در حال رشد است اما واقعیت این است که بورس تهران 37 صنعت فعال دارد؛ اما فعالان بازار سرمایه عمدتا درخصوص این گروه‌ها اطلاعات چندانی ندارند یا دلیل قرار گرفتن شرکت‌ها در طبقه‌بندی‌های مختلف را نمی‌دانند. این در حالی است که به عقیده کارشناسان جای دادن برخی از شرکت‌ها در طبقه‌بندی گروه‌ها مناسب نیست و مبنای صحیحی ندارد. برخی نیز معتقدند طبقه‌بندی گروه‌ها نیازمند بازنگری جدی است و باید اصلاح شود.

اهمیت این موضوع زمانی است که فعالان بازار سرمایه در عرضه‌های اولیه و ارزشیابی سهام همواره نیم‌نگاهی به P/E صنایع دارند، بر این اساس ریشه تقسیم‌بندی گروه‌ها موضوع مهمی است که در گزارش پیش‌رو به آن پرداخته شده است.
فعالیت اقتصادی مبنای طبقه‌بندی‌ها
مدیر امور ناشران شرکت بورس اوراق بهادار تهران با بیان اینکه در حال حاضر بورس اوراق بهادار تهران از استاندارد ISIC برای طبقه‌بندی صنایع خود استفاده می‌کند، گفت: این طبقه‌بندی در سال ۱۹۴۸ توسط سازمان ملل برای طبقه‌بندی داده‌های اقتصادی ارائه شد و در طبقه‌بندی اطلاعات، در زمینه‌های جمعیت، تولید، اشتغال، درآمد و سایر آمارهای اقتصادی، چه در سطح ملی و چه در سطح بین‌المللی، مورد استفاده قرار گرفت.
سیدروح‌الله حسینی‌مقدم افزود: مبنای «طبقه‌بندی استاندارد بین‌المللی فعالیت‌ها»، نوعِ فعالیت اقتصادی است. فعالیت یک واحد اقتصادی، نوع تولیدی است که به آن اشتغال دارد و فعالیت یاد‌شده صفت مشخصه‌ای است که واحد بر اساس آن همراه با سایر واحدها برای تشکیل یک رشته فعالیت، گروه‌بندی می‌شود‌.
وی تاکید کرد: این طبقه‌بندی به‌عنوان طبقه‌بندی استاندارد فعالیت‌های اقتصادی مولد در نظر گرفته شده است و هدف اصلی آن، ارائه مجموعه‌ای از رده‌های فعالیتی است که هنگام تفکیک آمارها بر حسب این قبیل فعالیت‌ها مورد استفاده واقع ‌شود. بنابراین، هدف از«طبقه‌بندی استاندارد بین‌المللی فعالیت‌ها» این است که مجموعه رده‌های فعالیت را به‌ گونه‌ای ارائه کند که بتوان واحدهای مستقل را بر اساس نوع فعالیت اقتصادی آنان طبقه‌بندی کرد. تعریف رده‌های «طبقه‌بندی استاندارد بین‌المللی فعالیت‌ها» تا حد امکان با طرز سازماندهی فرآیند اقتصادی در واحدها و نحوه توصیف این فرآیند در آمارهای اقتصادی مرتبط شده است.
مدیر امور ناشران شرکت بورس با بیان اینکه در حال حاضر 37 صنعت در بورس تهران وجود دارد، تصریح کرد: متغیرهای تعیین‌کننده‌ طبقه‌بندی شرکت‌ها با اولویت معیارهای متناسب مبلغ فروش (درآمد عملیاتی)، سود خالص (پس از کسر مالیات)، ارزش سرمایه‌گذاری‌های انجام شده، جمع حقوق صاحبان سهام و ... با طبقه‌بندی ISIC انجام می‌شود. برخی از طبقه‌بندی‌های غیررسمی که سهامداران انجام می‌دهند، می‌تواند دلایل متنوعی داشته باشد. از رشد همزمان دو نماد در یک مقطع زمانی گرفته تا رویدادها و اتفاقاتی که بر بازار دو یا چند نماد و سهم یا حتی صنایع اثرگذار است یا حتی در برخی از شرکت‌ها نوع عملیات شرکت‌ها موجب شده سهامداران، آنها را در یک طبقه و صنعت قرار دهند. اصولا مبنای استاندارد شده از بابت بازار آن شرکت‌ها، محصولات و فعالیت آنها نیست که مبنای طبقه‌بندی قرار گرفته است؛ این نوع نگاه در سایر بورس‌ها نیز وجود دارد. همین عوامل باعث شد که بورس‌ها به این نتیجه برسند که خلأهای موجود در نوع طبقه‌بندی که نیاز سرمایه‌گذاران را مرتفع نمی‌کند، تغییر کرده و طبقه‌بندی‌های جدیدی نیز به وجود بیاید. حسینی‌مقدم با بیان اینکه این نوع طبقه‌بندی در سایر بورس‌ها نیز وجود دارد، ادامه داد: از منظر سرمایه‌گذاران و سهامداران نیز کلید موفقیت سرمایه‌گذاری و همچنین متنوع کردن پرتفوی شخصی، به درک چگونگی تعریف بخش‌بندی و چگونگی ساختاربندی آنها تمرکز دارد و این ممکن است در نگاه یک سرمایه‌گذار با سرمایه‌گذار دیگر متفاوت باشد؛ ولی هر طبقه‌بندی که انجام می‌شود تنها یک چارچوب برای مدیریت پرتفوی، تخصیص دارایی و ... است.
موسسات پردازش اطلاعات به دنبال طبقه‌بندی جدید
وی در پاسخ به اینکه فکر نمی‌کنید باید تقسیم‌بندی گروه‌های بورسی به روز شود و با توجه به نوع فعالیت شرکت‌ها گروه‌هایی تخصصی‌تر تشکیل شود، افزود: اساس این طبقه‌بندی که هم‌اکنون در بورس اوراق بهادار تهران استفاده می‌شود، فعالیت شرکت‌ها است و معیار طبقه‌بندی وابستگی و همبستگی قیمتی در افت و خیز‌ها نیست. کارآیی یک طبقه‌بندی را باید در کمک آن به استفاده‌کنندگان سنجید که در حالت خاص سرمایه‌گذاری در بورس، باید در تخصیص دارایی‌ها و مدیریت بهینه پرتفوی ارزیابی کرد.
این مقام مسوول تاکید کرد: این چالش سایر بازارها و بورس‌ها نیز هست. به همین دلیل موسسات پردازش اطلاعات خود به دنبال طبقه‌بندی‌های جدید از شرکت‌ها می‌روند و در اختیار تحلیلگران و مشاوران سرمایه‌گذاری قرار می‌دهند. به عنوان مثال موسسه تامپسون رویترز یک نوع طبقه‌بندی تجاری جهانی ارائه می‌کند که مبنای محاسبه شاخص تامپسون رویترز نیز هست که علاوه بر این در سرمایه‌گذاری و مشاوره‌های مالی نیز استفاده می‌شود. در مدل تامپسون هر شرکتی که روند مشابه داشته باشد انتخاب و مقایسه می‌شود یا موسسات معتبری مانند فوتسی و داوجونز نیز طبقه‌بندی جدیدی به نام الگوی طبقه‌بندی صنایع را از سال ۲۰۰۶ ارائه می‌کنند که برای جداسازی بخش‌ها در یک اقتصاد استفاده می‌شود. حسینی‌مقدم در برابر این سوال که چرا برای برخی از شرکت‌ها در بورس یک گروه تشکیل شده است، مثل مگسال که تنها شرکت حاضر در گروه زراعت است، پاسخ داد: این به دلیل ماهیت این نوع طبقه‌بندی است. شاید اگر این شرکت در صنعت مواد غذایی طبقه‌بندی می‌شد، عدم همبستگی بین این شرکت و صنعت غذایی نیز دوباره محل بحث می‌شد. طبقه‌بندی ISIC می‌گوید این شرکت بر حسب فعالیت خود باید در صنعت زراعت طبقه‌بندی شود نه در صنعت مواد غذایی یا هر صنعت مشابه. ضمن اینکه در ارزیابی که صرفا به شاخص به عنوان نماگر توجه نمی شود، بلکه موارد دیگری هم در تحلیل‌ها دخالت دارد. از طرفی هر عامل اثر گذار بر درآمد عملیاتی شرکت، می‌تواند درآمد و سود عملیاتی سایر شرکت‌های هم گروه در خارج از بورس را نیز افزایش دهد. پس صرفا نوع تحلیل و نگاه تحلیلگر تعیین‌کننده است. هرچند برخی از طبقه‌بندی‌های موجود در دنیا این مشکل را مرتفع می‌کند. به عنوان مثال طبقه‌بندی ICB که در سال‌های اخیر توسط موسسات داوجونز و فوتسی ارائه شده و مورد اقبال بورس‌ها نیز قرار گرفته به بحث حوزه درآمدی شرکت توجه دارد.
منبع درآمد معیار طبقه‌بندی ICB
وی با بیان اینکه هدف اصلی ICB دسته‌بندی کل صنایع، بر اساس منبع درآمد آنها است، گفت: به ‌عبارت دیگر، ICB این نکته را در نظر می‌گیرد که منبع اصلی درآمد شرکت چیست و بیشترین درآمد از فعالیت در کدام صنعت به‌دست آمده است؟ این طبقه‌بندی به سرمایه گذاران اجازه می‌دهد روندهای صنایع را بین زیر بخش‌های مشخص با یکدیگر مقایسه کنند. در واقع این مدل به استفاده‌کنندگان اجازه می‌دهد که بر روندهای کلی نظارت و بر روندهای کوچک بازار تمرکز و همچنین کیفیت و کمیت عملکرد بازار را ارزیابی کنند. این مدل استانداردی است که توسط بورس‌ها، توزیع‌کنندگان اطلاعات، ارائه‌دهندگان شاخص، خریداران و فروشندگان اوراق بهادار در رسانه‌های معتبر جهانی پذیرفته شده است. بر اساس ICB صنایع در نهایت ۱۰ طبقه می‌شوند؛ اما همین مدل هم نقایصی دارد.
حسینی‌مقدم درخصوص بازنگری در صنایع بورسی نیز یادآور شد: طبقه‌بندی شرکت‌ها حداقل سالی یکبار مجددا بررسی می‌شود تا اطمینان حاصل شود که فعالیت تجاری شرکت در جریان حوادث احتمالی تغییر نکرده است. به طور کلی هر زمان که فعالیت اولیه تجاری شرکتی تغییر کند، کدهای طبقه‌بندی تغییر خواهند کرد. یکی از دلایلی که تعداد صنایع در سال‌های اخیر تغییر کرده است هم همین عامل بوده است. به عنوان مثال با پذیرش سهام بیمه صنعت جدید به بورس اضافه شده است. با پذیرش شرکت حفاری شمال نیز این اتفاق روی داده است. با لغو پذیرش شرکت صنعتی دریایی ایران نیز تعداد صنایع کاهش یافته است. این تغییرات با توجه به موضوع فعالیت و نظام ISIC همواره به روز خواهد شد. برخی از شرکت‌های سرمایه‌گذاری نیز ماهیت فعالیتشان تغییر کرد؛ ولی فعالیتشان همچنان در همان صنعت است. به عبارت بهتر با این تغییرات باز هم در همان صنعت خاص به فعالیت سرمایه‌گذاری می‌پردازند.
تغییرات صنایع هم در سال‌های اخیر زیاد بوده است. پذیرش شرکت‌های جدید و چرخه تجاری صنایع موجب شده است امروزه صنایعی جزوه صنایع برتر هستند که در سال‌های نه چندان دور جایگاهی در بین صنایع طبقه‌بندی شده نداشتند. بر اساس آخرین ارزش بازار، صنعت فلزات اساسی، محصولات شیمیایی، کانه‌های فلزی و بانک‌ها صنایع برتر بورس از منظر ارزش بازار هستند. نمودار‌های زیر ارزش بازار و تغییر آنها را نشان می‌دهد. حسینی‌مقدم در پاسخ به اینکه گفته می‌شود تقسیم‌بندی بورس در گروه‌های بورسی سبب شده که برخی شرکت‌ها امتیاز بگیرند مثلا گفته شده که یک شرکت حاضر در گروه ابزار پزشکی با وجود آنکه کارش به امور پزشکی هیچ ارتباطی نداشته با این تقسیم‌بندی بورس، ارز دولتی گرفته است، آیا همچنین موردی می‌تواند واقعیت داشته باشد؟ خاطرنشان کرد: بحث تخصیص ارز دولتی تابع مقررات خاص خودش است که نهاد تصمیم گیرنده با توجه به طبقه‌بندی و اولیت بندی دهگانه که از کالاها انجام دادند، به برخی از آن طبقات ارز دولتی تخصیص داده اند. توجه آنها به طبقه‌بندی صنایع در بورس نیست. این طبقه‌بندی برای مدیریت پرتفوی و علامت دهی به سرمایه گذاران و تصمیم سازان است و نهاد ذی‌صلاح در تخصیص ارز به کالای اساسی و طبقه‌بندی که از آن کالا وجود دارد، توجه خواهد داشت.
طبقه‌بندی گروه‌ها نیازمند بازنگری است
در همین حال، یک کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: تقسیم‌بندی صنایع در بورس تهران مدت‌ها پیش انجام شده است و با معیارهای زمان خود احتمالا کارآمد بوده است.
شروین شهریاری افزود: به نظر می‌رسد این تقسیم‌بندی در یک دهه گذشته کمابیش ثابت بوده و مورد بازنگری جدی قرار نگرفته است. به این ترتیب از آنجا که در سال‌های اخیر در بازار سرمایه شاهد نوآوری‌ها و اقدامات مثبت زیادی در جهت به‌روزرسانی بازار بوده‌ایم جا دارد که روی این مساله هم کار شود.
وی تصریح کرد: الگوی بورس‌های معتبر جهانی نشان می‌دهد که تقسیم‌بندی صنایع معمولا در یک بستر کلی‌تر نسبت به بورس تهران انجام می‌شود. به عنوان مثال، در بورس نیویورک یک صنعت تحت عنوان «مالی» (Financials) وجود دارد که کلیه شرکت‌های فعال در این رشته را دربرمی‌گیرد.
شهریاری خاطرنشان کرد: این در حالی است که در بورس تهران شرکت‌های مالی در 4 صنعت متفاوت شامل بانک‌ها، بیمه‌ها، سرمایه‌گذاری‌های مالی و سایر واسطه‌گری‌های مالی طبقه‌بندی شده‌اند که لزوما این تقسیم‌بندی جزئی ضرورتی ندارد. به همین دلیل مثلا موسسه اعتباری اس‌اند‌پی (S&P) کل 500 شرکت فعال آمریکا را در 10 صنعت طبقه‌بندی کرده است و این در حالی است که بورس تهران کمتر از 400 شرکت را در 37 صنعت مختلف والبته فعال جای داده است. این تقسیم‌بندی کلی کمابیش در بورس‌های پیشرفته اروپایی نیز دیده می‌شود و از این جهت می‌تواند الگویی برای اصلاح طبقه‌بندی پرتعداد صنایع در بورس تهران باشد.
این تحلیلگر بازار سرمایه تصریح کرد: مزیت عمده این اقدام علاوه بر تطابق با الگوی بین‌المللی، ایجاد قابلیت مقایسه معنادار بین صنایع مختلف است. در حال حاضر برخی صنایع بورس تهران تنها شامل یک شرکت هستند که این مساله موجب شده نوسان قیمت یک سهم باعث تغییر شاخص یک صنعت شود. به عنوان مثال، شرکت کشتیرانی را در نظر بگیرید که در بورس تهران به تنهایی در صنعت «حمل‌ونقل آبی» طبقه‌بندی شده است.
شهریاری افزود: عملکرد این صنعت (که تماما منعکس‌کننده نوسان قیمت سهام کشتیرانی است) به هیچ وجه نمی‌تواند با صنعت شیمیایی که بیش از 30 شرکت مختلف را در خود جای داده، مقایسه شود. به همین دلیل است که وقتی به عملکرد سالانه بورس تهران نگاه می‌کنید بعضا صنایعی با بازدهی‌های غیرمتعارف چند صد درصدی پیدا می‌کنید که دقیقا مربوط به همین صنایع تک شرکتی یا چند شرکت است. این روند امکان مقایسه صحیح و منصفانه بازدهی بین صنایع مختلف را از فعالان بازار می‌گیرد.
توجه به قابلیت مقایسه و همگن‌سازی در طبقه‌بندی‌ها
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: درباره نحوه جای گرفتن شرکت‌ها در همین طبقه‌بندی موجود صنایع در بورس تهران هم برخی اشکالات وجود دارد. به عنوان مثال سهام شرکت سیمان فارس نو بدون هیچ دلیل خاصی به جای آنکه در گروه سیمان طبقه‌بندی شود، در گروه سایر محصولات کانی غیرفلزی قرار دارد یا شرکت‌های مپنا، صدرا و آذرآب عمدتا شرکت‌های قراردادی و پیمانکاری با شباهت زیاد در ماهیت فعالیت هستند؛ حال آنکه در سه گروه جداگانه (خدمات مهندسی، ساخت محصولات فلزی و پیمانکاری) طبقه‌بندی شده‌اند که مبنای این تفکیک مشخص نیست. شروین شهریاری در پایان تاکید کرد: به نظر می‌رسد بورس تهران در حال حاضر در دو حوزه مرتبط با صنایع نیازمند بازبینی است: نخست طبقه‌بندی کلی صنایع به منظور همگن کردن و ایجاد قابلیت مقایسه و دوم بازبینی ترکیب شرکت‌های هر صنعت. این دو اقدام طبیعتا باید با مدیریت و مطالعه نهاد ناظر بازار (سازمان بورس) انجام پذیرد.