گارو هوانسیان فر*

در این نوشتار می‌خواهم در مورد ادغام موسسات حسابرسی و بزرگ شدن آنها (به اصطلاح!) بحث کنم.

کلام آخر و نتیجه‌گیری: من با ادغام موسسات حسابرسی کوچک و متوسط و تبدیل آنها به موسسات حسابرسی به اصطلاح بزرگ کاملا مخالفم. علت آن هم مواردی است که در ذیل عنوان کرده‌ام. امیدوارم که مسوولان‌ محترم در سازمان بورس و اوراق بهادار در رتبه‌بندی موسسات حسابرسی به نکات بسیاری توجه کنند و آنها را مد نظر قرار دهند و تنها بزرگ بودن یک موسسه حسابرسی از نظر تعداد کار یا تعداد کارکنان را ملاک رتبه‌بندی قرار ندهند یا برای آن امتیاز بزرگی قائل نشوند. البته مطمئن هستم که مسوولان‌ محترم در سازمان بورس و اوراق بهادار آنقدر از دانش و تجربه کافی برخوردار هستند که گول بزرگ بودن بعضی از موسسات حسابرسی را نخورند. از خوانندگان محترم تقاضا دارم که قبل از مطالعه ادامه این نوشتار، به نوشتار قبلی من تحت عنوان «موسسات حسابرسی معتبر (۸)» در روزنامه دنیای اقتصاد شماره ۲۸۱۱ مورخ ۲۷/۰۹/۱۳۹۱ صفحه ۱۷ مراجعه کنند.

گاهی اوقات در گردهمایی‌ها و همایش‌ها از بعضی از اشخاص شنیده‌ام که موسسات حسابرسی کوچک یا متوسط با هم ادغام و به موسسات حسابرسی بزرگ تبدیل شوند. البته دلایل این اشخاص این است که موسسات حسابرسی بزرگ می‌توانند بهتر عمل کنند و کار آنها موثرتر و کیفیت کار آنها در سطح بالاتری خواهد بود! و سایر دلایل بی‌اساس و پایه‌ای مشابه این. البته توجه خوانندگان عزیز و گرامی را به این نکته جلب می‌کنم که من چنین سخنانی را بیشتر از کسانی شنیده‌ام که در عمرشان حتی از کنار یک موسسه حسابرسی رد نشده‌اند یا حتی در عمرشان یک کاربرگ حسابرسی تهیه نکرده‌ یا حتی یک تیک (ü) نزده‌اند. این سخنان مرا به یاد این بیت شعر می‌اندازد که می‌گوید: «چودر بسته باشد نداند کسی/ که جوهر فروش است یا پیله ور؟»

در حال حاضر ادغام موسسات حسابرسی کوچک یا متوسط و تبدیل آنها به موسسات حسابرسی بزرگ امری است غیر‌محال. بله، تعجب نکنید. امر غیر ممکنی است و علت آن هم این است که دید موسسات حسابرسی نسبت به نحوه رسیدگی‌ها و طرز ارائه گزارش حسابرسی کاملا متفاوت است. ممکن است که شخصی یا اشخاصی این ادعا را بکنند که مگر همه آنها از استانداردهای حسابرسی یکسان استفاده نمی‌کنند؟ جواب ممکن است بله باشد، ولی این مطلب بستگی به عمق رعایت استاندارد‌ها دارد.

من عقیده دارم که موسساتی که به اصطلاح ادغام و تبدیل به موسسات حسابرسی به اصطلاح بزرگ می‌شوند، این کار به احتمال زیاد فقط به این منظور صورت می‌گیرد که از نظر اشخاص ثالث، به عنوان موسسات حسابرسی بزرگ جلوه کنند ولی در واقعیت امر هر یک از این موسسات کار خود را جداگانه و به صورت جزیره‌ای انجام می‌دهند و هیچ تغییری در نحوه کار و در نتیجه، کیفیت کار آنها بعد از ادغام صورت نمی‌گیرد. درست است که این موسسات تحت یک نام موسسه حسابرسی به اشخاص ثالث معرفی می‌شوند، ولی موسسات قبلی (قبل از ادغام) کاملا در کار خود مستقل از بقیه موسسات باقی می‌مانند و حتی کارمندان هر موسسه کاملا از همدیگر جدا هستند. بنابراین، با شرایطی که وجود دارد و شناختی که از اغلب موسسات حسابرسی دارم، ادغام موسسات حسابرسی کوچک یا متوسط و تبدیل آنها به موسسات حسابرسی به اصطلاح بزرگ هیچ مساله‌ای را برای حرفه حسابرسی و بهتر و شفاف شدن صورت‌های مالی شرکت‌ها و گزارش‌های حسابرسی حل نمی‌کند.

مورد دیگر، خود موسسات حسابرسی هستند که در حال حاضر به اصطلاح به آنها صفت «بزرگ» داده می‌شود. نمی‌دانم که چرا هر وقت نام بعضی (تاکید می‌کنم بعضی و در نتیجه شامل کلیه موسسات حسابرسی بزرگ نمی‌شود) از موسسات حسابرسی بزرگ (مخصوصا کلمه «بزرگ») را می‌شنوم، فورا به یاد ضرب المثل معروف «........................... شام و ناهار هیچی» می‌افتم. البته در اینجا به کلمه «بعضی» توجه خاص شود. اگر یک موسسه حسابرسی به اصطلاح بزرگ را می‌خواهیم مد نظر قرار دهیم و در مورد آن بررسی به عمل آوریم، اولین نکته‌ای که باید توجه کنیم این است که این موسسه به چه صورت بزرگ شده است. آیا متخصصان حسابرسی که در آن مشغول به کار هستند و کار حرفه‌ای در سطح بسیار بالایی که ارائه می‌دهند، باعث بزرگ شدن آن موسسه شده یا سایر عواملی که هیچگونه ارتباطی با کار حرفه‌ای آن ندارد؟ به شخصی گفتم که بعضی‌ها برای به دست آوردن حتی یک کار کوچک (حرص و طمع زیاد)، هرگاه آنها را از در بیرون می‌کنند، از پنجره وارد می‌شوند. این شخص که از یک موسسه حسابرسی به اصطلاح بزرگ بود پاسخ داد: «خب، شما هم همین کار را انجام دهید». بله شخصیت خود را زیر پا بگذارید تا بزرگ شوید. البته لغت شخصیت و ارزش آن برای افراد مختلف دارای معانی و معیارهای متفاوتی است.

همانطور که قبلا در یکی از نوشتارهایم عنوان کرده بودم، دانش حرفه‌ای که در موسسات حسابرسی کوچک یا متوسط وجود دارد، متاسفانه در موسسات حسابرسی به اصطلاح بزرگ به هیچ وجه وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد، به قدری مشغول کارهای فراوان هستند که فکر نکنم وقت مطالعه یا تخصیص دادن وقت کافی و مناسب به هر گزارشی را داشته باشند. شاید هم دارند! کسی چه می‌داند؟ این یک حدس و احتمال است نه یقین کامل.

سخن من با مسوولان‌ محترم سازمان بورس و اوراق بهادار در رتبه بندی موسسات حسابرسی به منظور ارجاع کار حسابرسی شرکت‌های پذیرفته شده در سازمان بورس و اوراق بهادار به آنها این است که به موسسات حسابرسی کوچک (در واقع کوچک نگه داشته شده) یا موسسات حسابرسی متوسط فرصت دهند تا آنها هم بتوانند بزرگ شوند. البته بزرگ شدن از طریق ارائه کار حرفه‌ای و نه از سایر طرق. از مسوولان‌ محترم درخواست دارم که به این نوشتار، نوشتارهای قبلی و نوشته‌های آتی اینجانب نیم نگاهی هم بیندازند زیرا هر چه باشد، کمی تجربه در موسسات حسابرسی کوچک، متوسط و بزرگ (البته بزرگ به معنی واقعی) را طی ۴۰ سال سابقه کاری خود داشته ام و کاملا از آنچه در هر دسته از موسسات حسابرسی می‌گذرد، مطلع هستم. البته باید نکته‌ای را یادآور شوم که امیدوارم نوشته‌های من برای خوانندگان عزیز و گرامی این تصور را به وجود نیاورد که هر چه موسسه حسابرسی بزرگ وجود دارد، کارش خوب یا مطلوب نیست و فقط کار موسسات حسابرسی کوچک و متوسط خوب است. نه، به هیچ وجه منظور من چنین چیزی نیست. هستند موسسات حسابرسی کوچک و متوسط که سطح کار آنها در همان سطح کار موسسات حسابرسی به اصطلاح بزرگ است و ضرب‌المثل یادشده بالا در مورد آنها نیز صدق می‌کند.در خاتمه این نوشتار از مسوولان‌ محترم سازمان بورس و اوراق بهادار درخواست دارم که برای رتبه‌بندی موسسات حسابرسی، به وضع ظاهری آنها توجه نکنند. چه بسا موسسات حسابرسی کوچک و حتی بسیار کوچک هستند که اگر فرصت‌های لازم را داشته باشند، می‌توانستند در حال حاضر از موسسات حسابرسی بزرگ، البته بزرگ به معنی واقعی و نه ظاهری باشند.از خوانندگان گرامی که حوصله کرده‌ و این نوشتار طولانی را مطالعه کرده‌اند تشکر می‌کنم، به خصوص از مسوولان‌ محترم مربوطه در سازمان بورس و اوراق بهادار. خوشحال خواهم شد که نظر سایر هم حرفه‌ای‌ها را در رابطه با سلسله نوشتارهای «موسسات حسابرسی معتبر» و «سخنی با سازمان بورس و اوراق بهادار» در این روزنامه مطالعه کنم. از هرگونه نظر، چه موافق و چه مخالف نوشتارهایم، استقبال فراوان می‌کنم، به ویژه از نوشتارهایی که مخالف نظرات من باشد.

* عضو پیوسته انجمن حسابداران خبره حسابداری مدیریت انگلستان، حسابدار خبره حسابداری مدیریت جهانی