اشاره
موسسات حسابرسی معتبر (۵)
همانطور که در نوشتارهای قبلی عنوان کردهام، این سری نوشتهها به موسسات حسابرسی در داخل مملکتمان ارتباطی پیدا نمیکند و تنها به موسسات حسابرسی واقع در خارج از مرزهای کشورمان مربوط میشود.
گارو هوانسیان فر*
همانطور که در نوشتارهای قبلی عنوان کردهام، این سری نوشتهها به موسسات حسابرسی در داخل مملکتمان ارتباطی پیدا نمیکند و تنها به موسسات حسابرسی واقع در خارج از مرزهای کشورمان مربوط میشود.
در این نوشتار میخواهم در مورد ماندگاری شرکا در موسسات حسابرسی بحث کنم. ماندگاری شرکا در یک موسسه حسابرسی عامل بسیار موثری در معتبر بودن آن موسسه محسوب میشود. هر قدر شرکای یک موسسه حسابرسی قدیمیتر باشند و از سالها قبل در یک موسسه مشغول به کار باشند، اعتبار آن موسسه بیشتر میشود زیرا شرکای قدیمی از سابقه اکثر واحدهای مورد رسیدگی اطلاعات فراوان دارند. شرکای قدیمی از زیر و بم حسابهای واحدهای مورد رسیدگی یک موسسه حسابرسی کاملا مطلع میباشند و بسیاری از موارد آن واحدهای مورد رسیدگی را در ذهن خود ثبت شده دارند و از طرفی هم تجربه کاری آنها در یک موسسه زیاد و خط فکری حرفهای هر یک از شرکا با شرکای دیگر به هم نزدیکتر میشود.
موسسهای که شرکای آن به طور مرتب عوض میشوند و شرکای جدید جایگزین شرکای قدیمی میشوند، به نظر من دارای اشکال یا اشکالات اساسی است. همانند شخصی که هر یک یا دوسال محل کار خود را عوض میکند و در سابقه کاری او میبینید که در ۱۰ یا ۲۰ سال گذشته در بیش از ۲۰ شرکت بوده است. مسلما این شخص دارای یک اشکال اساسی است و هیچوقت نمیتوان به او اعتماد کرد که در شرکت فعلی مدت طولانی کار خواهد کرد.
ماندگاری شرکای یک موسسه یک عامل بسیار مهم در تدوین برنامههای آن موسسه است. بدیهی است که شریکی که با قصد کار کردن به مدت طولانی به یک موسسه حسابرسی پیوسته، برنامههای دراز مدت برای آن موسسه تهیه میکند و نسبت به آن موسسه دلسوزتر خواهد بود و تمام سعی و کوشش او در پیشبرد اهداف آن موسسه و در نتیجه انجام
هر چه بهتر کارهای آن موسسه و شناساندن آن موسسه به عموم شرکتهای مورد رسیدگی و جامعه در کل خواهد بود.
برای ارزیابی یک موسسه حسابرسی، باید دید که در ۱۰ سال گذشته چند نفر به عنوان شریک جدید وارد موسسه حسابرسی شدهاند و چند نفر از شرکای قدیمی آن موسسه حسابرسی را ترک کردهاند. هر قدر تعداد شرکای وارد شده یا خارج شده عدد بزرگی باشد، آن موسسه اعتبار کمتری خواهد داشت. به عبارت دیگر، روی ثبات کاری آن موسسه نمیتوان اطمینان داشت. بنابراین، موسسهای که شرکای فصلی میپذیرد و بعد از اتمام کارهای حسابرسی هر فصل، آن شرکا را از موسسه اخراج میکند، نمیتواند یک موسسه پایدار و احتمالا پایبند به آیین رفتار حرفهای باشد.
برای اینکه در یک موسسه حسابرسی، ماندگاری شرکا مدت طولانی یا بسیار طولانی باشد، شرکای آن موسسه باید از نظر فکری (البته در رابطه با حرفه حسابرسی) تقریبا هم عقیده باشند، پایبند استانداردهای حسابرسی، حسابداری و آیین رفتار حرفهای بوده و سطح معلومات حرفهای همه آنها بسیار بالا باشد. برای مثال، اگر یکی از شرکا اهل مطالعه مطالب حرفهای جدید نباشد و معلومات حرفهای او مربوط به ۲۰، ۳۰ یا ۴۰ سال قبل باشد و بقیه شرکا طبق آخرین استانداردهای حسابرسی و حسابداری عمل کنند، آن شریک نمیتواند در آن موسسه ماندگار باشد. همیشه باید شخصی را در یک موسسه به عنوان شریک قبول کرد که با سایر شرکا وجه تشابه بسیاری از نظر عقاید حرفهای (حسابرسی، حسابداری و سایر موارد مرتبط) داشته باشد. برای مثال، یک شریک مهری (کسی که فقط گزارشها را امضا و مهر میکند و به محتویات آن کاری ندارد)، یک موسسه معتبر را میتواند نابود کند، همانطور که یک سیب گندیده، کل سیبهای یک سبد را فاسد و گندیده میکند.
* عضو پیوسته انجمن حسابداران خبره مدیریت انگلستان، حسابدار خبره مدیریت جهان
ارسال نظر