یادداشت
لزوم ارتقای جایگاه حرفه حسابرسی و مدیریت مالی
چند روز پیش تبلیغ یکی از بانکها در رادیو توجهم را جلب کرد. سناریوی این تبلیغ به این شکل بود که گویندهای که مثلا مدیرعامل یک شرکت، کارفرما، صاحب کسب و کار یا کارآفرین بود، برای شنونده (مخاطب) تعریف میکرد که مدتها است دنبال یک مدیر مالی خوب میگردم و از بس که آگهی دادم و مصاحبه کردم و شخص مناسبی پیدا نکردم خسته شدهام، تا اینکه با خدمات اینترنت بانک آشنا شدم و تمام مشکلاتم حل شد.
علیرضا اسکندری *
چند روز پیش تبلیغ یکی از بانکها در رادیو توجهم را جلب کرد. سناریوی این تبلیغ به این شکل بود که گویندهای که مثلا مدیرعامل یک شرکت، کارفرما، صاحب کسب و کار یا کارآفرین بود، برای شنونده (مخاطب) تعریف میکرد که مدتها است دنبال یک مدیر مالی خوب میگردم و از بس که آگهی دادم و مصاحبه کردم و شخص مناسبی پیدا نکردم خسته شدهام، تا اینکه با خدمات اینترنت بانک آشنا شدم و تمام مشکلاتم حل شد. حالا دیگر همه پرداختهایم را اینترنتی انجام میدهم (حتی وقتی که در دفتر حضور ندارم). مدتی پس از شنیدن این تبلیغ همچنان مبهوت بودم و امیدوار بودم که اشتباه شنیده باشم یا خواب دیده باشم ولی متاسفانه چنین نبود. از آنجا که به نوعی شاغل در رشته حسابداری بوده و به واسطه کارم (مشاوره مالی) در خدمت مدیران مالی از نزدیک با طیف گسترده خدمات، وظایف و قابلیتهای آنها آشنا هستم، این تبلیغ را نوعی کملطفی به مدیران مالی و حسابداران شاغل در این حرفه میدانم و امیدوارم که مسوولان بانک مزبور نسبت به توضیح و اصلاح آن اقدام کنند.
هدف از نگارش این یادداشت، نقد و به چالش کشیدن دیدگاه مسوولان بانک مزبور نسبت به کارکردها و نقش اصلی و حیاتی حسابداری و امور مالی در شرکتها و سازمانها نیست و اصولا محتوای این تبلیغ به قدری ضعیف بود که هر شنونده غیرمرتبط و ناآشنا با موضوعات مالی و حسابداری و اقتصادی نیز متوجه اشتباه فاحش آن میشد، ولی انتظار میرود جهت گیری و گفتمان غالب مسوولان دولتی، فعالان اقتصادی و بنگاهها و سازمانهای تاثیرگذار بر اقتصاد، ترویج استفاده از خدمات تخصصی حسابداران و مدیران مالی حرفهای باشد، نه تنزل جایگاه و جایگزینی آنها با اینترنت بانک! جای تاسف است که مسوولان برخی بانکها که به نوعی نزدیکترین و آشناترین گروه با حرفه حسابداری هستند به خاطر سهلانگاری، عدم نظارت کافی بر مجموعه خود یا کسب منافع ظاهری و کوتاهمدت، مروج این نوع دیدگاهها شدهاند در صورتی که به نظر صاحبنظران در بلندمدت شرکتها و صاحبان مشاغل نمیتوانند بدون اطلاعات سالم و تخصصی حسابداری به حیات خود ادامه دهند.
شاید هم برخی بانکهای ما به خاطر استفاده از حسابهای دولتی و تکلیفی و وامهای خاص و انحصاری با درصدهای بالا در شرایط فعلی، خود را فارغ از رونق و رکود اقتصاد و کسبوکار میدانند. امیدوارم این نوشتار، باعث شود بزرگان و اساتید مالی به دفاع از کیان حرفه حسابداری حساس شوند تا شاگردان و جوانانی چون حقیر مجبور به دادن تذکر آییننامهای نشوند!
در واقع هدف نگارنده، تاکید بر افزایش اهمیت، نقش و جایگاه حسابداری در شرکتها و سازمانها و کاربرد آن در فضای فعلی کسب و کار و فعالیت اقتصادی است. تشریح پیشینه و تاریخچه پیدایش (ابداع) حسابداری در جهان و ایران و سیر تکوین و پیشرفت آن تا شکل امروزی اش در این مقال نمیگنجد. حسابداری در ایران با سبک و سیاق فعلی از اوایل دهه چهل شمسی و با تاسیس مدرسه عالی بازرگانی و آموزشکده حسابداری شرکت نفت بوجود آمد و اولین حسابداران و دانش آموختگان حسابداری از آن فارغ التحصیل شدند (که خوشبختانه نسل حاضر نیز همچنان از فیض حضور برخی از این اساتید بهره میبرند) حسابداری در ایران ابتدا در شرکتهای خارجی، سازمانها و شرکتهای دولتی و کارخانههای صنعتی بزرگ رواج داشت و به نظر میرسد تا اوایل دهه هفتاد شمسی نیز به همین منوال گذشته است.
پس از دوران دفاع مقدس و شروع دوران بازسازی به دلیل نیاز مبرم کشور به کالاها و خدمات مختلف، شرکتها و مشاغل بازرگانی و خدماتی و همچنین کارگاهها و کارخانههای کوچک و متوسط تولیدی و صنعتی، ایجاد شدند. این شرکتها و سازمانها با مراجعه به بازار حرفه حسابداری (افزایش تقاضا) موجب رونق گرفتن رشته حسابداری و افزایش جذابیت این رشته برای جوانان گردیدند. این افزایش تقاضا حتی باعث بوجود آمدن و رونق گرفتن شرکتهای تولید و عرضه نرم افزارهای حسابداری از اواسط دهه هفتاد شمسی شد و این چرخه با سرعت بیشتر تاکنون ادامه دارد و با توجه به رشد اندازه اقتصاد ایران در حال حاضر برگشت ناپذیر به نظر میرسد (حتی با وجود برخی تبلیغات!) از طرف دیگر قسمت عمده فعالیتهای اقتصادی ایران از گذشته تا به امروز به صورت سنتی و حجرهای در بازار و فروشگاههای سطح شهرهای مختلف در جریان بوده است. این فعالیتها از کمترین میزان استفاده از خدمات حسابداران و مدیران مالی حرفهای بهره میبرند و هنوز آثار دفاتر، سیاههها و چرتکهها را میشود در حجرههایشان یافت و سراغ میرزاها و
پیشکارهایشان را گرفت.
صاحبان اغلب این فعالیتهای اقتصادی، نیاز و تمایل چندانی به ثبت و طبقهبندی و تلخیص و ارائه اطلاعات و گزارشهای مربوط به کسب و کارشان (که از وظایف اولیه و اصلی حسابداری است) ندارند و اغلب آنها در سنوات گذشته در مقابل دولت هم مقاومت کرده اند و از ارائه حداقل اطلاعات مالی سالانه خود به صورت اظهارنامههای مالیاتی و دفاتر درآمد و هزینه و صدور فاکتور فروش رسمی و معتبر خودداری کردهاند. با شروع دولت نهم و دهم، یکی از شعارهای اصلی دولت، اصلاح نظام مالیاتی و اجرای طرح جامع مالیاتی در کشور بود. این طرح با راهاندازی و استقرار قانون مالیات بر ارزش افزوده وارد فاز اجرایی خود شد و پس از آن به صورت مستمر و سالانه، سایر حلقههای آن در حال پیادهسازی است (اختصاص شناسه ملی به اشخاص حقوقی، ثبت نام کلیه اشخاص حقوقی و حقیقی (بند الف و ب وج) برای اخذ شماره اقتصادی جدید، اجرای ماده ۱۶۹ مکرر قانون مالیاتهای مستقیم، راهاندازی امکان دریافت و پردازش اطلاعات مودیان و گزارشها و اظهارنامههای مختلف به صورت آنلاین و مکانیزه، برقراری ارتباط مناسب و موثر با سایر ارگانها و سازمانهای دولتی از قبیل بانکها، گمرکات و تبادل اطلاعات با آنها، نمونههایی از اقدامات دولت در این زمینه هستند). به نظر میرسد هدف اصلی دولت وادار کردن گروه سنتی و حجرهای فعالان اقتصادی به شفافیت بیشتر و کشف اطلاعات واقعی آنها و اخذ مالیات متعلقه از ایشان و طرفهای تجاری آنها است.
نتیجه این اقدامات دولت، منجر به سرازیر شدن گروه مزبور به سمت استفاده از خدمات تخصصی و حرفهای حسابداران و مدیران مالی خواهد شد و بالطبع افزایش تقاضا و رونق مضاعف این رشته را به دنبال خواهد داشت.
بنابراین به نظر میرسد این رشته همچنان در صدر رشتههای دانشگاهی دارای بازار کار مناسب در ایران باقی خواهد ماند. کما اینکه در بیشتر کشورهای مهاجرپذیر دنیا نیز دارای امتیاز و اولویت بسیار فراتر از رشتههای دیگر است. در اغلب کشورهای جهان بالاترین میزان درآمد سالانه متعلق به مدیران مالی است و حسابداران، حسابرسان و مدیران مالی از جایگاه و شان اجتماعی بسیار مناسبی برخوردار هستند و در اغلب شرکتها و سازمانها معمولا بعد از مدیرعامل، مدیران مالی حرفهای در رتبه دوم جایگاه و منزلت سازمانی قرار دارند.
در ایران نیز این پدیده با تاخیر در حال شکل گیری است و امیدوارم متناسب با پیشرفت و توسعه در سایر مظاهر علمی و اقتصادی در کشورمان، رشته حسابداری نیز به جایگاه واقعیاش دست یابد. با این حال، نگارنده، نقدهای جدی بر نظام آموزشی رشته حسابداری در ایران و همچنین نسبت به رویکرد یکجانبه و غیرمنطقی و عدم اعتماد به فعالان اقتصادی در بدنه اجرایی و عملیاتی سازمانهای دولتی متولی تشخیص و اخذ وجوه و عوارض (بیمه و مالیات) دارد که به صورت مقالات جداگانه تقدیم خواهد شد. انشاالله
*مشاور مالی و حسابداری
ارسال نظر