چهرههای بازار
همراه روزهای سیاه و سفید
گروه بورس- مجید اسکندری: چیزی به ۴۶ ساله شدن بازار سرمایه ایران نمانده است. بورس در ایران، هنوز پدیده جوانی به شمار میرود اگرچه تا اینجای کار، جوانان بسیاری، جوانی خود را در راه تکامل این بازار نوپا، صرف کردهاند. جوانانی پرتلاش که به غیر از انگیزه برای تعالی این سرزمین، سرمایه و امکاناتی در اختیار نداشتند. حاصل صبر و کوشش جوانان دیروز، بازاری است که امروز حدود ۴۰۰ شرکت بزرگ و کوچک را در خود جای داده است.
بدون شک نسل گذشته بازار سرمایه، نقش پررنگی را در به ثمر رسیدن این بازار ایفا کرده است اگرچه گاه با بیمهری و کملطفی برخی روبهرو میشود.
عبدالله عینی یکی از برو بچههای قدیمی بازار است که بیش از دو دهه از عمر پربار خود را در بازار سرمایه گذرانده و تجربه اندوخته است.
او روزهای سیاه و سفید بسیاری را در بازار دیده و خاطرات تلخ و شیرین بیشماری را در یاد خود ثبت کرده است، اگرچه از سیاهی و تلخی، چیزی بر زبان نمیآورد و هر آنچه میگوید، از کار، تلاش و همت جمعی دلسوزان بازار سرمایه است.
عینی متولد ۱۳۲۸ اردبیل و دانشآموخته مدیریت مالی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه American world است و در حال حاضر نیز دانشجوی مقطع دکترا است. او ورود به عرصه کار و تلاش را از سال ۱۳۴۸ در بانک مسکن آغاز کرد و پس از گذشت چند سال فعالیت، در جایگاههایی چون مسوول موسسات مالی بانک مسکن، رییس حسابداری شعبه مرکزی، معاون شعبه مرکزی، کارشناس ارشد سرمایهگذاری و... به ایفای نقش پرداخت.
عینی در اوایل سال ۶۹ بهعنوان نماینده بانک مسکن وارد بورس شد و فعالیت در این بازار را بهعنوان کارگزار بانک مسکن ادامه داد.
او پس از حدود یک دهه فعالیت در بورس و دو دهه فعالیت در بانک مسکن در سال ۷۸ به افتخار بازنشستگی نائل آمد، اما همچنان در بازار سرمایه ماند و بهعنوان کارگزار بانک توسعه صادرات به فعالیت خود در بورس ادامه داد.
عینی در سال ۸۳ مجوز تاسیس شرکت کارگزاری نواندیشان بازار سرمایه را دریافت نمود و این شرکت را راهاندازی کرد و در حال حاضر نیز در این شرکت به فعالیت مشغول است.
عینی گفتنیهای بسیاری از دوران فعالیتش در بورس دارد که به گفته خودش، میتوان آنها را در یک کتاب تدوین کرد: «در زمان تصدی رجایی سلماسی تمام هم و غم مدیران بورس و کارگزاران، جذب و تشویق مردم و صنعتگران برای ورود به بورس بود. من نیز مانند دیگران، بخشی از کار خود را به بازاریابی اختصاص داده بودم، مثلا یک روز به یک مغازه الکتریکی رفتم و گفتم شما میتوانید با ۵۰ هزار تومان از پول خود وارد بورس شوید و سرمایهگذاری کرده و سود ببرید.
صاحب مغازه پرسید: بورس کجاست؟ یعنی چی؟ چطوری؟! و من برایش توضیحات مفصلی ارائه کردم. آن زمان قرار بود سهام شرکت کارتن پارس، در بورس عرضه شود، بنابراین من برایش از این شرکت، فعالیتش و نحوه خرید و فروش سهام و دریافت سود صحبت کردم اما جلب اعتماد مردم، کاری بود بس دشوار.» عینی کار در بازار سرمایه را در شرایطی آغاز کرده بود که همه فرآیندها به صورت دستی انجام میشد و قیمتهای سهام نیز با گچ روی تخته سیاه نوشته میشد و به اطلاع عموم میرسید.
عینی ادامه میدهد: «با تلاش و کوشش همکاران، بازار کمکم راه افتاد و با همت و مساعدت دکترعادلی در بانک مرکزی، سیستم معاملات تحت «dos» از سال ۷۲ وارد بورس شد و معاملات به صورت الکترونیکی درآمد.
«آن زمان پذیرش شرکتها در بورس، به سادگی صورت نمیگرفت. فرهنگ بازار سرمایه رواج نیافته بود، شرکتها تمایلی برای ورود به بورس از خود نشان نمیدادند و برخی مسوولان نیز، این بازار و کارکرد آن را قبول نداشتند. اما با زحمات بیشائبه رجایی سلماسی، دبیرکل وقت بورس، مرحوم کشیشیان و دیگران، بازار حرکت خود را آغاز کرد.»
آنچه عینی از شرایط حرفه کارگزاری بورس در گذشته میگوید شاید برای امروزیها غریب به نظر آید اما واقعیت دارد: «ما حق ایجاد نوسان در قیمت سهام شرکتها را حتی به اندازه یک ریال هم نداشتیم زیرا بیم آن میرفت که سرمایهگذاران با مشاهده نوسانات، اعتماد خود به بازار را از دست بدهند. بنابراین باید زحمات زیادی را متحمل میشدیم که مردم متقاعد شوند که نوسان جزو ذات بازار است. بهعنوان مثال، آن زمان، سهام شرکت سرمایهگذاری البرز، افزایش قیمت بالایی را تجربه کرده بود اما ما نمیتوانستیم عرضهکننده آن را متقاعد کنیم.»
کارگزاران جوان، امروزه در شرایطی فعالیت میکنند که بازار با ابزارهای نوین و تکنولوژی متناسب با بازار، تجهیز شده است، اما در گذشته، حرفه کارگزاری محدود به خرید و فروش نبود. عینی در این باره میگوید: «علاوه بر کار در طول هفته، روزهای پنجشنبه و جمعه نیز بهعنوان بازدید و به منظور تشویق و فرهنگسازی، به واحدهای صنعتی قابل پذیرش در بورس میرفتیم و از آنها برای ورود به بازار سرمایه، دعوت میکردیم زیرا اعتقاد داشتیم که توسعه یافتن بورس با پذیرش تعداد بیشتری از شرکتها در این بازار امکانپذیر است. تا اوایل سال ۷۰، هیچ شرکتی حاضر به ارائه اطلاعات به بورس نبود و در عمل هیچگونه اطلاعات شفافی در دسترس نبود. کارگزار باید مشتری خرید سهام را پیدا میکرد و به او اعتماد میداد که با خرید سهام، سود میبرد در حالی که حتی یک ترازنامه وجود نداشت که به مشتری ارائه کند اما باید مزیتها و کاستیهای صنعت و شرکت را به نحوی برای او بازگو میکرد که او متقاعد شود.»
همدلی و همسویی کارگزاران و مدیران بازار در آن دوران عاملی است که عینی از آن به عنوان یکی از عوامل موثر در رشد بازار سرمایه، یاد میکند:
«ما همگی تقریبا همسن و سال بودیم و همه در سیستم بانکی کار کرده و تجربه کسب کرده بودیم و ساختار علمی و فکری مشابهی داشتیم.»
عینی معتقد است بورس، یک نهاد مالی سالم و پاک است که همه فعالان آن باید امانتدار و صادق باشند.
او درد دلها و گلایههایی نیز دارد که دوست ندارد بازگو شوند. عینی جای خالی همکاران قدیمی خود را در بازار به شدت احساس میکند و از اینکه بازار سرمایه از وجود تجربه گرانبهای آنها بیبهره مانده است ابراز تاسف میکند:
«فرهنگسازی برای بازار سرمایه دشوار بود، اما آقای رجایی سلماسی با همکاری دانشگاهها، سمینارها و دورههای آموزشی متعددی برگزار میکرد. هچنین آقایان جهانخانی و عبدهتبریزی در دانشگاهها این نکته را جا انداختند که راهاندازی برخی رشتهها برای توسعه بازار سرمایه مورد نیاز است.
ای کاش امروز هم افرادی مثل کریشچی، سادات، کیمیا قلم، معینی و... بودند و جوانترها از تجربیات آنها استفاده میکردند.»
عینی درباره تفاوت بورس امروز با دیروز میگوید: «در سال ۶۹ هنگامی که کل ارزش بازار در سال به ۲۰۰ میلیون تومان رسیده بود، خوشحال بودیم و یک اتفاق مهم محسوب میشد چون بازار کوچک بود اما امروز بورس به جایی رسیده است که حتی افت ۷۰۰ واحدی شاخص بورس، شوکی در بازار ایجاد نمیکند. امروز مردم و شرکتها به بورس اعتماد دارند. آن زمان شرکت کف با سرمایه ۵ میلیون تومان وارد بورس شد و امروز شرکتهای چند هزار میلیارد تومانی وارد بورس میشوند. این اعتماد، محصول زحمات بچههای قدیمی بازار است.
امروز همگان باور دارند که ارزانترین منابع مالی قابل تامین در بورس وجود دارد و شرکتها نیز در جایی دیگر نمیتوانند این گونه رشد کنند.»
عینی انتقاداتی هم در این زمینه دارد: «ما آن زمان هر هفته با دبیر کل جلساتی برگزار و مسائل و مشکلات را مطرح و راهحلهایی پیدا میکردیم، اما امروز این امکان وجود ندارد و جای خالی این جلسات به شدت احساس میشود.»
او پیشنهاد میکند: «سازمان بورس باید در انتخاب مدیران عامل کارگزاریها، دقت بیشتری به خرج دهد و ملاک انتخاب را علاوه بر دانش علمی، تجربه، صداقت و امانتداری قرار دهد. علاقهمند بودن و احساس وابستگی به بازار سرمایه در توسعه بازار نقش اساسی دارد.»
عینی معتقد است: «جوانان باید حوزه فعالیت و نقش کارگزار را به خوبی بشناسند و چالشها و مشکلات این حرفه را به خوبی درک کنند. مشکلات همیشه وجود دارد، نباید عجول بود. توسعه بازار باید تداوم داشته باشد و این توسعه توسط نهادهای مرتبط با بازار باید صورت بگیرد. البته این توسعه به زمان نیاز دارد و اگر بورس دیگر کشورها را بررسی کنیم میبینیم، رشد و توسعه آنها بر اساس اصول صورت گرفته نه بر اساس احساس. مقررات نباید یک شبه صادر شود. صدور دستورالعملها باید قبل از ایجاد مشکلات باشد تا فرصتها از دست نرود و در وضع مقررات، باید آثار آتی آنها در نظر گرفته شود.
توسعه بازار باید به آرامی و با پختگی صورت گیرد و همراه با اعتماد سازی باشد. نظارتها نیز باید بر اساس اصول علمی باشد. بنابراین اگر علم و تجربه توام شوند میتوانیم توسعه بازار را بدون آسیبدیدگی قشر وابسته به بازار، شاهد باشیم.»
عینی گفتنیهای بسیاری دارد که در این مقال نمیگنجد و زمان بیشتری را برای بهرهگیری از تجارب این پیشکسوت بازار سرمایه، طلب میکند.
او در حال حاضر مدیر کارگزاری نواندیشان بازار سرمایه است. کارگزاری که دارای رتبه الف است و به گفته او یکی از افتخاراتش این است که تاکنون به هیات داوری نرفته است.
در حال حاضر یکی از فرزندان او نیز به حرفه کارگزاری بورس اشتغال دارد. برای او و همه پیشکسوتان زحمتکش بازار سرمایه موفقیت آرزومندیم.
ارسال نظر