دکتر علی سالاری شادی
سال جدید برای اقوام ایرانی مقارن با یکی از دو اعتدال سال یعنی اول فروردین است. این شروع که با عید نوروز جشن گرفته می‌شود نقطه‌ای بر خاتمه طبیعت سرد و فسرده زمستان و طلیعه بهار و رویش مجدد طبیعت است.

در گذشته ما دو جشن بزرگ سالانه، یکی در بهار که همان نوروز پیش‌گفته است و دیگری جشن مهرگان که آن نیز در اعتدال دیگر سال اول مهرماه برگزار می‌شد، داشتیم. صرف‌نظر از موضوع اعیاد این دو اعتدال که مورد بحث ما نیست، اول فروردین آغاز سال جدید و اول مهرماه آغاز سال مالی جدید بود به عبارت صریح‌تر سال مالی لزوما نمی‌توانست با آغاز فروردین همراه باشد، چرا که در اغلب مناطق فلات ایران، غرب آسیا و حتی نیمکره شمالی در این فصل سال محصولی به دست نمی‌آمد که براساس آن حاکمیت‌ها بتوانند مالیات و خراج و ... مرسوم را دریافت کنند. بنابراین در برنامه‌ریزی خود به حکم نیاز سال مالی را در اول مهرماه قرار می‌دادند که تقریبا در اغلب مناطق محصولات یا به بهره‌برداری رسیده بود یا آماده بهره‌برداری بود.
در این‌جا مجال پرداختن به موارد تاریخی نیست که چگونه پس و پیش‌شدن سال مالی یا عدم لحاظ کبیسه یا چنین بی‌توجهی‌هایی چه خسارت‌هایی را متوجه مردم و حاکمیت‌ها می‌کرد که علاقمندان را به کتب تاریخ حواله می‌دهم.
حال با این مقدمه مختصر و هرچند مجمل و با تعجیل این سوال را مطرح می‌کنم که آیا اول فروردین و آغاز سال جدید می‌تواند بهترین زمان برای آغاز سال مالی باشد؟ به عبارت دیگر آیا لزومی دارد این دو با هم در یک زمان شروع شوند؟ قبل از پرداختن به این جواب توجه کارشناسان آگاهان به مسائل مالی، اقتصادی به خصوص عمرانی را به این نکته جلب می‌کنم که آیا این مقطع زمانی مناسب برای آغاز سال مالی است؟ حداقل کاری کارشناسی و در خور با توجه به شرایط جغرافیایی و اقتصادی کشور صورت گیرد تا اعتبار آن درست سنجیده شود.
عامل زمان همانگونه که در مقدمه آمد، عامل بسیار مهم و قاطعی در شکل‌گیری سال مالی در گذشته در اوایل مهرماه بوده است. به راستی در بودجه‌بندی سالانه و شروع سال مالی کدام فصل یا ماه سال می‌تواند تناسب بهتری داشته باشد؟ آیا این مقطع یعنی آغاز سال جدید که سال مالی براساس آن تنظیم می‌شود، زمانی مناسب است؟ این مقطع به دلایل ذیل زمان مناسبی برای سال مالی نمی‌تواند باشد.
۱ - با توجه به شرایط آب و هوایی و موقعیت جغرافیایی کشور ما که زمستان طولانی ۳ الی ۴ماهه را دارد که هر نوع فعالیت مفید عمرانی را دچار کندی و حتی توقف می‌کند، بودجه‌بندی سالانه بدون توجه به این شرایط جغرافیایی و اقلیمی به نوعی بی‌تناسب است. همه ما می‌دانیم که بودجه پس از ابلاغ تا به بدنه وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها و نهادهای تابعه برسد و در سطوح مختلف ابلاغ و توزیع و اعلام اعتبار شود، مدتی طول خواهد کشید و با احتساب تعطیلات نوروزی گاهی به اواسط اردیبهشت و حتی دیر‌تر به طول می‌انجامد. این هنوز اعلام اعتبار و تنظیم بودجه‌بندی سالانه در سلسله مراتب اداری است. اما همین بودجه تا تخصیص پیدا کند فرصت بیشتری را می‌طلبد.
در این میان حتی اغلب ماه اول به شیوه تنخواه‌گردان آن هم تنها برای پرداخت حقوق پرسنل اقدام می‌شود، به عبارت دیگر تنها پرداختی همان حقوق کارمندان است نه پرداختی دیگر. یا یک حساب سرانگشتی بهترین ایام سال و فعالیت که فصل بهار است از دست می‌رود. در این وضعیت است که بهترین ایام برای فعالیت‌های عمرانی، به خاطر عدم وصول و تخصیص عملی بودجه تلف می‌شود. آن‌هایی که تجربه کارهای عمرانی و فعالیت‌های این چنین داشته و دارند، اغلب در ابتدای فعالیت‌های عمرانی در بهار با چنین مشکلاتی یعنی عدم وصول و حصول بودجه تخصیصی در این اوایل سال و کار که با هم توام شده‌اند مواجه بوده و خواهند بود.
درست است که در مواقعی با انعقاد قرارداد با پیمانکاران به نوعی تلاش لازم را صورت می‌دهند اما هر دو صاحب پروژه و مجری پیمانکار به نوعی دچار دغدغه هستند. به هر حال موارد متعددی بوده که فعالیت‌های عمرانی و ساختمانی در این مقطع حتی به مرحله توقف رسیده است، در حالی که این ایام می‌توانست بهترین فصل کار باشد. در این شرایط کار شتاب لازم را ندارد. بدین ترتیب تا تخصیص بودجه که با کندی انجام می‌گیرد بهترین ایام سال از دست می‌رود (البته این کندی در ابتدای سال اجتناب ناپذیر است زیرا دولت نیز باید درآمدهایش را کسب کند که آن هم که یک جا حاصل نمی‌شود. حال برعکس تخصیص کامل و نهایی، بودجه در پاییز و زمستان به بار می‌نشیند که بدترین ایام سال در فرایند کار
به خصوص در مناطق کوهستانی و سردسیر است که بخش اعظمی از سرزمین ما را قرار گرفته است. به هر حال زمان مناسبی نیست. حال چنانچه سال مالی را از سال جدید تفکیک کنیم و سال مالی را سه ماه به عقب بکشیم، بخشی از این مشکلات به طور طبیعی مرتفع می‌شود. در این صورت در فصل سرد زمستان و توقف فعالیت‌های عمرانی، روند کار ابلاغ اعتبار، تنظیم و تخصیص بودجه بخشی از فرایند اداری خود را طی می‌کند و در نهایت با آغاز فروردین که سال جدید است، سال مالی، سه ماه خواهد بود و مقداری از درآمدهای دولت وصول و دست بازتر خواهد شد و سال مالی خود را با بهار به شکل واقعی هماهنگ می‌کند. توجه معاونان محترم عمرانی وزارت‌خانه‌ها و استانداری‌ها را به این نکته بیشتر جلب می‌کنم.
۲ - از آنجایی‌که تخصیص عملی بودجه در اواخر سال که مقارن با پاییز و زمستان است، حاصل می‌شود مسوولان ادارات و نهادها و مسوولان خرید کالاهای مصرفی، سرمایه‌ای در این فصل تتمه بودجه را هزینه می‌کنند. در این فصل به خاطر برودت هوا و مشکلات ناشی از فصل سرما بهترین ایام برای هزینه کردن نیست. خاصه اینکه اغلب خریدهای ادارات در بهمن و اسفند انجام می‌گیرد. حال چنانچه سال مالی، سه ماه به عقب کشیده شود یعنی اول دی ماه باشد، در نهایت تخصیص بودجه در پاییز حاصل می‌شود که زمان مناسب‌تری برای هزینه و خریدهای ملزومات و کالاهای سرمایه‌ای است.
3 - از آنجایی که پاداش‌ها، معوقه‌ها، ماموریت‌ها و اغلب اضافه کاری‌ها و عیدی‌ها کارکنان و حقوق‌بگیران در اواخر سال پرداخت می‌شود که مقارن با خریدهای نوروزی است خود باعث نوعی تورم کاذب در آشفته بازار خریدهای نوروزی می‌شود و اغلب آن درآمدها که حاصل کار در مدت طولانی است به شکل بی‌تناسبی از دست این اقشار بابت خریدهای اغلب غیرضروری در آن حال و هوا صرف می‌شود. متاسفانه این درآمدها به شکل اورژانسی و نامتعارف هزینه می‌شود که چنانچه سال مالی به عقب (اول دی‌ماه) برده شود، خود کمک بزرگی به درست هزینه کردن جامعه می‌تواند باشد و بازار نوروزی نیز کمتر ملتهب می‌شود.
۴ - از طرفی این سال مالی پیشنهادی نیز می‌تواند با سال مالی جهانی هماهنگ و مطابقت داشته باشد.
5 - همانگونه که آغاز سال تحصیلی در مهرماه و وسط سال است، چرا سال مالی نیز به زمان مناسب‌تری انتقال نیابد.
در نهایت و نتیجه به دلایل پیش گفته، هیچ لزومی ندارد که مبدا سال مالی را با سال جدید که اول فروردین است پیوند دهیم و بهترین زمان برای آغاز آن می‌تواند اول دی‌ماه باشد.
استادیار تاریخ دانشگاه ارومیه