بازدهی منفی بورس درآخر پاییز
به لحاظ شاخصهای کمی و کیفی رخ داد
مردودی بورس تهران پس از 5 سال
گروه بورس- اعظم شریفی: عملکرد ۹ماهه امسال بورس تهران گویای یک عقبگرد کامل ۵ساله در آن است. امری که میتوان آن را به تمامی در بخشهای مختلف دید.
ارزش معاملات، تعداد سهام، صفهای خرید و فروش، بازده بورس و نیز تعداد خریداران همگی یک عقبگرد کامل را برای بورس تهران به تصویر کشیدهاند. ارزش بورس تهران دیروز در حالی رقم 492هزار میلیارد ریال را تجربه کرد که شاید تجربه رقم 670 هزار میلیارد ریالی این بورس در چند ماه قبل نمیتوانست این سرنوشت را برای کاهش 178 هزار میلیارد ریالی ارزش بورس تهران متصور باشد. همچنین بازدهی بورس تهران نیز تجربه مشابهی را در 9 ماهه امسال شاهد بود به طوری که رشد مداوم شاخص بورس تهران با ثبت بازدهی 36 درصدی تا اواسط مردادماه همراه بود.
این در حالی است که بازدهی بورس تهران با شتابی غیرقابل تصور نه تنها تکرقمی شد، بلکه پس از مدتها بازدهی بورس تهران با ثبت زیان ۴/۱درصد، رقمی منفی را به خود دید. از سوی دیگر شاخص دیروز نسبت به رکورد امسال خود که در تیر ماه به ثبت رسیده بود معادل ۳/۳۱درصد کاهش یافت. شاخص در ابتدای فروردین ماه فعالیت خود را از ۱۰هزار و ۸۲ واحد آغاز کرد. این در حالی است که روز گذشته با ثبت رقم ۸هزار و ۸۵۷ واحد شاهد افت ۲/۱۲درصدی در مقایسه با ابتدای سال بود. عملکردی که به دنبال جو منفی و روند فرسایشی قیمتهای بورس تهران رقم خورده است. همچنین شاخص بورس تهران پس از ۵ سال دوباره به زیر ۹ هزار واحد سقوط کرد.
عملکرد بورس تهران در سال 87 در مقایسه با سایر بازارهای رقیب از جمله سپرده بانکی، اوراق مشارکت، طلا و ارز، تنها از بازدهی بخش مسکن بیشتر بوده است. همچنین بازده بورس تهران در سال جاری تقریبا با بازار طلا و سکه برابر بوده اما نکته مهم این است که نقدشوندگی بازار سکه و طلا بسیار بالاتر از بورس است که این مساله جذابیتی را ایجاد کرده است که با وجود ریسک بیشتر و تحلیلپذیری کمتر، علاقهمندان بیشتری به این بازار گرایش پیدا کنند.
خوب و بد شرکتهای بزرگ
نگاهی به ارزش معاملات بورس تهران حتی در همین آذر ماه باز به یک نتیجه ختم میشود؛ اینکه هنوز هم پالایشگاه اصفهان، فولاد مبارکه و کشتیرانی بیشترین ارزش معاملات این فصل کم رونق بازار را به خود اختصاص دادهاند. شرکتهایی که از یک طرف صفهای فروش سنگین و کاهش قیمت آنها رکود بازار و در طرف دیگر صفهای خریدشان رونق بازار را موجب میشدند.
با این وجود افتادن شرکتها در گره معاملاتی بخش عمدهای از دلایل تغییر قیمت آنها را موجب شد، هر چند معاملاتی قابل توجه نداشتند.
دو مینوی سهام تهران
دوران رکود بورس تهران برای تمام سهام به گونهای رقم خورده است که حتی آنهایی که با قیمت جهانی مرتبط نیستند، از اقبال سهامداران برخوردار نیستند. سهامدارانی که گویی تمایلی برای ورود دوباره به بازار ندارند. به طوری که افت قیمتها و تجربه کاهش ۴۰درصدی «سنگ آهنیهای محبوب» هم هیچ جذابیتی را برای خرید سهامداران ایجاد نکرده است.
در این بین گروه بانک هم که شاید به نوعی ارتباطی با افت قیمتهای جهانی ندارد ، بینصیب نمانده است و وسوسهای را برای خریداران ایجاد نمیکند، به طوری که در غیبت سهام بزرگ پیشرو هیچ گروهی نتوانسته جایگزینی مطمئن برای خریدهای بدون ریسک سهامداران باشد. میتوان گفت در دو مینوی بورس تهران، هنوز چیزی نتوانسته است مانع سقوط مهرههای بعدی بازار سرمایه باشد. این در حالی است که به تعادل رسیدن قیمتها و ترغیب سهامداران به خرید امیدوارانه میتوانست ورود نقدینگی را به بازار در پیداشته باشد، تا فروشندگان ناراضی با فروش سهام به دنبال یک خرید بهتر باشند.
این در حالی است که کارشناسان معتقدند با توجه به افت قیمت اکثر شرکتها، شاخص قیمت به زیر ۸هزار واحد نخواهد رسید. چرا که احتمال شکست سطح حمایتی شاخص در سطح ۸هزار واحد بسیار بعید به نظر میرسد. این درحالی است که تاثیر مخابرات به دلیل توقف نماد در کنار کاهش قیمتهای سهام دیگر بر شاخص بسیار بیشتر شده است. چرا که نماد مخابرات در روزهای گذشته و بعد از برگزاری مجمع بسته بوده و از کاهش قیمتی مصون بوده است. به این ترتیب مخابرات همچنان تاثیر خود را بر شاخص حفظ خواهد کرد.
بازاری خالی از تحلیل
شاید زمانی مسوولان بازار سرمایه با قصد ایجاد راهکاری مناسب برای سهامداران قوانینی نظیر حجم مبنا و محدودیت نوسان را ایجاد کردند، اما امروز هر دوی آنها مانعی جدی برای رفع مشکلات بازار سرمایه شدهاند. چرا که هر دوی این موضوعات بازار را تا حدی صف محور کرده است که قدرت تحلیل از سهامداران گرفته شده است، به این ترتیب این صفهای خرید و فروش هستند که خرید و فروش سهامداران را برای معامله سهام تعیین میکنند.
به طوری که قیمت هر سهم بدون توجه به ارزش ذاتی و تحلیل شرکت تنها براساس صف خرید و فروش شاهد افزایش یا کاهش قیمت خواهد بود. این مساله در ابتدا دو پیامد منفی را به جا میگذارد: اول اینکه مانع از رسیدن سهم به قیمت تعادلی میشود و بعد هم حبابی شدن قیمت سهام ضرر و زیان سهامدار جزء را در پی دارد. اینگونه به نظر میرسد بازار سرمایه کشور نه تنها کارآ نیست بلکه نمیتواند جوابگوی سهامداران هم باشد.
تجربه این روزهای بورس تهران شاید نیازمند طراحی مکانیزمی از سوی مسوولان است تا شرکتها بتوانند به دور از حواشی سفته بازان با قیمتهای تعادلی معامله شوند.
ترویج تحلیل در بازار سهام به انتخاب براساس ارزندگی سهم میانجامد و میتواند تصمیمات احساسی را که بیشترین آسیب را به بورس تهران میزنند خنثی کند.
دولت وارد عمل میشود؟!
افت قیمتهای جهانی و رکود اقتصادی امسال طوری دامن بورس تهران را گرفت که با وجود معاملات بلوکی متعدد و نیز معامله یکهزار میلیارد تومانی بلوک غدیر باز هم میتوان گفت کاهش ارزش معاملات بورس تهران چشمگیر است. بورسی که میتوان گفت اصلا اوضاع خوبی ندارد! اما دولت در زمانی که تمامی نگاهها متوجه آن بود و توقع تزریق نقدینگی برای رهایی از این وضعیت را داشت، به یکباره با اعلام انتشار اوراق مشارکت همه را غافلگیر کرد؛ حرکتی برخلاف انتظار که به مانند آب سردی بر مرداب راکد بورس این روزهای تهران فروریخت. سیاستهای بانک مرکزی و دولت در انتشار اوراق مشارکت وزارت نیرو با 18درصد سود علیالحساب به صورت روزشمار و معاف از مالیات و نیز اعطای مجوز انتشار گواهی سپرده با نرخ سود 19درصد از سوی بانک مرکزی به مثابه تیر خلاصی برای بازار سرمایه به حساب میآید. پرداخت سود ماهانه در این اوراق و تضمین سود حتی در صورت انصراف خریدار در شرایط فعلی بازار سرمایه بدون شک جذابیت فوق تصوری را برای خود دارد.
این در حالی است که بورس تهران از یک سو به دلیل رکود جهانی شرایط ناپایداری دارد و از سوی دیگر تک ابزاری بازار سرمایه کشور، ریسک زیادی را برای سهامداران ایجاد کرده است. چراکه عدم وجود ابزارهای متنوع در بورس در زمان افت قیمتها بیشتر بروز میکند. به این ترتیب به نظر میرسد خروج نقدینگی از بورس سرعت بیشتری به خود گیرد.
این در حالی است که دولت هم بدون شک یک پای زیان بورس تهران است، چراکه با بههمریختن و ادامه روند منفی معاملات بورس تهران دولت نیز از برنامه خصوصیسازی خود عقب خواهد ماند. بنابراین نهتنها نمیتواند با برنامههای از پیش تعیین شده برای واگذاری بانکها و بلوکهای بعدی اصل 44 بپردازد، بلکه کارخانه خصوصیسازی نیز با رسیدن بسیاری از این سهام به زیر قیمت روز عرضه، در واقع شکست خصوصیسازی را نشان میدهد. در حال حاضر نماد مخابرات، فولاد خوزستان و فنآوران بسته است، اما در مقابل پالایشگاه اصفهان، فولاد و ملی مس زیر قیمت عرضه اولیه در حال معامله هستند.
این مساله نه تنها به لحاظ روانی خصوصیسازیهای بعدی را تحت تاثیر قرار خواهد داد، که به طور قطع درآمد دولت را نیز تا حدود زیادی با کاهش مواجه خواهد کرد.
از ابتدای سال جاری تعداد 36 میلیارد و 151 میلیون و 375هزار و 996 سهم به ارزش 98 هزارو 665 میلیاردو 714میلیون ریال در بورس تهران دادوستد شده است.
این در حالی است که فصل پاییز ۲۰هزار و ۳۹۲ میلیارد و ۶۴۴میلیون ریال از ارزش معاملات و آذرماه نیز ۶هزارو ۵۱۱ میلیارد و ۶۸۶ میلیون ریال از کل معاملات بورس تهران را کسب کرده است.
به این ترتیب معاملات بورس تهران در سومین فصل سال با کاهش 58درصدی ارزش معاملات در مقایسه با فصل تابستان روبهرو بود. معاملات بورس تهران در آذرماه تنها 6درصد معاملات کل امسال بود.
همچنین فصل پاییز با اختصاص ۲۱ درصد معاملات بورس تهران همراه بود. این در حالی بود که معاملات ۹ماهه سال گذشته ۷۹ درصد معاملات بورس تهران را کسب کرده است.
عکس: حمید جانیپور
ارسال نظر