یادداشت
پیشنویس طرح تحقیق و تعقیب قانونی دستکاری بازار - ۸ مهر ۸۷
تنظیم: حافظ علیپور
بخش دوازدهم
الف) قصد تقلب / قصد گمراهسازی
در بسیاری از حوزههای قضایی، رفتارهای دستکارانه خاص به عنوان رفتارهایی تعریف میشوند که یک تقلب عمدی یا قصد گمراهسازی از طریق ایجاد ظاهری دروغین در اذهان فعالان بازار، ایجاد میشود.
ترجمه: دکتر پرویز پیری
تنظیم: حافظ علیپور
بخش دوازدهم
الف) قصد تقلب / قصد گمراهسازی
در بسیاری از حوزههای قضایی، رفتارهای دستکارانه خاص به عنوان رفتارهایی تعریف میشوند که یک تقلب عمدی یا قصد گمراهسازی از طریق ایجاد ظاهری دروغین در اذهان فعالان بازار، ایجاد میشود. این امر مخصوصا مصداق جرائم جنایی رفتارهای دستکارانه است.
ب) قصد ایجاد قیمتهای مصنوعی
در برخی حوزهها بر روی قصد ایجاد قیمتهای ساختگی برای انواع خاص رفتارهای دستکارانه تمرکز میکنند. قصد ایجاد قیمتهای ساختگی به تنهایی و حتی در غیاب تقلب یا فریب به عنوان یک رفتار دستکارانه تلقی میشود. اثبات قصد ایجاد قیمتهای ساختگی در مورد اوراق مشتقه نیازمند این است که قانونگذار یا مجری نشان دهد که یک عضو بازار از مزایا و منافع غیرقانونی بازار استفاده کرده است. اگر عضوی از بازار موقعیت بلندمدت اتخاذ کرده باشد، کاهش عمدی عرضه اوراق مشتقه قابل تحویل در شرایط تراکم بازار یا افزایش تراکم مذکور میتواند یک رفتار دستکارانه تلقی شود.
۲-۲-۱-۵: اثبات رفتار غیراقتصادی- عدم تحقق اهداف معاملات قانونی
در اثبات عمدی بودن، قانونگذار یا مجری باید شواهد کافی برای رد ادعای قانونی بودن اقدامات فرد مظنون به دستکاری را فراهم آورد. بر همین اساس، بازرسی باید شامل یک مقایسه از فعالیت معاملاتی و تغییراتی عرضه و تقاضا باشد. اگر تقاضای واقعی وجود نداشته باشد، قیمت نباید بالا رفته باشد.
در مورد اوراق سهام، عضو بازار باید توضیح دهد که توجیه اقتصادی این خرید و فروش چه بوده است. بازرس باید شامل یک مقایسه از فعالیت معاملاتی و تغییرات عرضه و تقاضا باشد. اگر تقاضای واقعی وجود نداشته باشد، قیمت نباید بالا رفته باشد.
در مورد اوراق سهام، عضو بازار بایستی توضیح دهد که توجیه اقتصادی این خرید و فروش چه بوده است. بازرس باید در مورد تعداد دفعاتی که پیشنهاد قیمت توسط عضو بازار بالا رفته است تحقیق کرده و مشخص کند که آیا این پیشنهادها در مقایسه با دیگر پیشنهادها، بیشتر، برابر یا کمتر بوده است، بازرس همچنین باید مستندات مربوط به افزایش قیمت را نیز بازرسی کند.
به عنوان نمونه اگر یک بازاری برای بیست روز متوالی قیمت پیشنهادی را افزایش دهد و معاملهای را دراین زمان انجام ندهد، این مساله میتواند نشانگر فعالیت بازار بدون ماهیت اقتصادی بوده و فعالیت دستکاری را نشان دهد.
در مورد معامله اوراق سهام، مستندات معامله باید با هدف تعیین وجود معاملهای خارج از بهای معمول سهام بررسی شود. خرید توسط یک عضو بازار به قیمت پایینتر از قیمت موردنظر معاملاتی ایشان، خصوصا زمانی که قیمت مظنه در حال افزایش است میتواند نشانه دستکاری باشد.
همچنین موجودی فرد فعال در بازار باید بررسی شده و ارقام آغازین و پایانی آن مشخص شود. اگر سیاست شرکت حفظ سطح قابل قبولی از موجودی در مورد یک نوع از اوراق سهام است، سوال این است که آیا این سیاست اعمال شده است یا خیر. سوال مهم دیگر این است که آیا در آنجا سفارشهایی برای حمایت از سطح موجودی شرکت دستکاری شده در سهام دستکاری شده دارد یا خیر. اگر میزان موجودی سهام دستکاری شده فعال بازار از حد نرمال یا توجیهپذیر بیشتر باشد، ایشان احتمالا به دنبال قبضه کردن عرضه اوراق بهادار مربوطه است.
در مورد قراردادهای مشتقه که مستلزم تحویل زیرمجموعه است، مهم است که در نظر داشت تحویل به صورت قانونی انجام شده است، مانند اینکه کسی به دنبال تحویل است، متعهد به تحویل یا فروش دارایی مذکور در بازار نقدی به قیمت ثابت باشد.
۳-۳-۱-۵: نشان دادن انگیزه برای تحت تاثیر قرادادن قیمت بازار اوراق سهام یا ایجاد ظاهری فعال از معامله
بر روی سهام مذکور
محرک اصلی برای دستکاری فعالان بازار، به دست آوردن پول از طریق فروش اوراق سهام دستکاری شده است. بازپرس برای اثبات چنین محرکی، باید مالکیت موجود توسط دستکاری کنندگان یا افرادی را که سهم عمده سهام را در اختیار داشته و آن را در قیمت تورمی فروختهاند، مشخص نماید. در برخی حوزهها، دستکاریکنندگان ممکن است حتی در طی مرحله عرضه سهام و حتی در بازار ثانویه نیز سود به جیب بزنند. برای مثال سود عرضه اوراق با میتوان با دستکاری قیمت بازار مشخصکننده قیمت عرضه بالا برد. هر چند وجود انگیزه به عنوان یک جزء ضروری در جرم دستکاری اوراق مشتقه نمیباشد، ولی فرد دستکاریکننده ممکن است حجم زیادی پول یا اوراق مشتقه به قصد کسب انتفاع در زمان تغییر قیمت، نگهداری کرده باشد.
محرک محتمل دیگر، وجود روابط بین شرکتها یا افرادی است که از یک معامله تا معامله دیگر با هم همکاری میکنند. برای مثال، یک کارگزار ممکن است با هدف جلب رضایت کارگزار دیگر در دستکاری بعدی، به او در یک نقشه دستکارانه کمک میکند. محرک دیگر میتواند میل به متورم کردن ارزش داراییهای سبد سرمایهگذاری یا صندوق باشد. این هدف میتواند مدیران سبد یا صندوقها را به شرکت در دستکاری ترغیب کند. در برخی از دستکاریها نیز، انتشار دهنده، بازاریاب و فرد درگیر دیگری، به کارگزار جهت اجرای معامله دستکارانه رشوه پرداخت میکنند، سپس این کارگزار با بهره جستن از کارگزاران کمتجربه و تازهکار، تلاش میکند تا مشتریان بالقوه را از طریق تماس تلفنی و تکنیکهای فروش به سمت خرید جذب کند.
ارسال نظر