چرا بورس به جایگاه شایسته نمیرسد؟
جمشید مسافر
«چرا در بورس اوراق بهادار سرمایهگذاری میکنیم؟»
جمشید مسافر
«چرا در بورس اوراق بهادار سرمایهگذاری میکنیم؟»
عنوان مقاله «امان محمدفراغیپور»، دانشآموز پیشدانشگاهی حکمت شهر آققلا استان گلستان و با راهنمایی «جمشید مسافر» پژوهشسرای دانشآموزی پیامبر اعظم (ص) شهرستان آققلا است که از آذر ماه سال گذشته نوشته و در مسابقه مقالهنویسی سازمان بورس به عنوان مقاله برگزیده انتخاب شد. بخشی از این مقاله به پاس ترویج فرهنگ و دانش اقتصادی و مالی میان دانشآموزان امروز در ستون «یادداشت روز» روزنامه چاپ میشود.آنچه باعث شده که تاکنون بورس در ایران به جایگاه شایسته خود نرسد...
... همانا بحث استخراج و فروش عظیم نفت خام و استحصال درآمد فراوان و بیدردسر برای دولتهای وقت، جهت امور عمرانی و حاکمیتی است. این محصول ارزشمند که در جای خود میتواند موجب رشد اقتصادی جامعه ما شود به مانند سمی مهلک که ذرهذره شرنگ خود را به بدن جامعه تزریق میکند، درآمده و ما را روز به روز بیشتر و بیشتر وابسته به خود و ضربهپذیرتر در بازار رقابتهای سیاسی و اقتصادی و روابط بینالمللی میکند.
اگر ما به بورس و موقعیت ژئواستراتژیکی سرزمینمان توجه لازم را نشان دهیم، دیرزمانی نخواهد بود که درآمد سالانه از طریق بورس و از طریق ایجاد شرکتهای اقتصادی (و بکارگیری نیروهای فراوان جویای کار و فعلاً بیکار) از بدنه جامعه جوان ما، بسیار فراتر از فروش نفت خام شود و در آن صورت است که بندهای اسارت و وابستگی اقتصادی و سیاسی جامعه ما قطعا پاره خواهد شد و استقلال سیاسی بر پایه استقلال اقتصادی را در معنای حقیقی آن تجربه خواهیم کرد.
سرمایهگذاری در بورس
ناگفته پیداست که جهت هرگونه تولید و کار اقتصادی در مرحله اول نیاز به سرمایهگذاری و ایجاد زیرساختهای لازم وجود دارد. در سرزمین ما به مانند بیشتر نقاط دیگر جهان، سرمایههای ریز و درشت مردم اگر چه مجموعاً مبالغ هفتگی را تشکیل میدهند اما چون به صورت پراکنده و وجوه ریز و درشت (و در راحتترین روش ممکن در بانکها تجمع یافته است، جز بهرهمندی فراوان بانکها از این سرمایههای عظیم اما پراکنده! سودآوری چندانی برای جامعه حاصل نمیشود) و معمولا در بدترین شکل تورمزای آن، مورد بهرهبرداری قرار میگیرد (که جامعه حاضر ما مصداق کامل آن است.)
البته نمیتوان بر مردمان خرده گرفت که چرا چنین میکنند؟ و چرا وجوه خود را در اموری سرمایهگذاری میکنند که سود آنی دارد اما موجبات رکود اقتصادی بلندمدت را فراهم میآورد. عقل معاش مردم به آنان حکم میکند که به گونهای پای در معادلات و معاملات اقتصادی بگذارند که کسب سود سریع و زیاد در آن قطعی باشد و این بر متولیان فرهنگی، سیاسی کشور است که با سیاستگذاریهای صحیح و هدفمند اقتصادی موجبات هدایت تشویقی و تدریجی و نه آمرانه مردم به سوی سرمایهگذاری در بورس را فراهم کنند. در منطقه سکونت من (ترکمن صحرا و آققلا) یک بررسی ساده از موجودی نقدی بانکهای منطقه (به نیابت از مردم) نشان میدهد که حجم عظیمی از وجوه مردم بدون هیچ بهرهوری (برای صاحبان حقیقی آن) در بانکها تجمع یافته و در کنار آن خیل عظیم بیکاران تحصیلکرده رو به تزاید نیز وجود دارند که توجه به این دو عامل در کنار هم یعنی پیشبینی خطرات فزاینده اجتماعی و فرهنگی و... در آیندههای نه چندان دور!!.
اگر متولیان امور، سیاست خصوصیسازی را در معنای اصیل آن با توجه به اصل مترقی ۴۴ قانون اساسی، عملیاتی کنند و نتایج کوتاهمدت و بلندمدت این امر به گونهای صحیح، از طریق جراید و رادیو تلویزیون به اطلاع مردم برسد، قطعا در جذب آنان بهسوی بورس و سرمایهگذاری در آن موثر خواهد بود.
در وضعیت فعلی همه مردم فقط از میزان وجوه خود اطلاع دارند و البته به لحاظ فرهنگی نیز در سرزمین ما نگرشهای رایج مبنی بر موفقنبودن شراکت (مانند اینکه اگر شراکت خوب بود خدا هم شریک میداشت) قوی است و مردم کار یکجانبه و شخصی جهت کسب موفقیت را بیشتر ارج مینهند. تغییر این طرز تلقی نیازمند کاری فرهنگی و مرحله به مرحله جهت تغییر مثبت آن است. در این مسیر یکی از راحتترین و کارآمدترین مسیرها، آموزش بورس و منافع خرید و فروش سهام و اوراق بهادار در مدارس به عنوان متون درسی است؛ زیرا که دانشآموزان امروز سکانداران هدایت آینده این جامعه هستند. هادیان امروز جامعه اگر چه نقدینگیهای ریز و درشتی در اختیار دارند اما چون بااهمیت و لزوم و کارکرد ارزشمند بورس آشنایی ندارند به آسانی از کنار آن میگذرند. تجربه من از تلاش دبیر اقتصادمان در معرفی و تبلیغ ارزشمندی خرید سهام پتروشیمی گلستان از جنبه کارآفرینی و رفع بیکاری، ایجاد تغییر اساسی در زندگی اقتصادی اجتماعی مردم این منطقه و... بسیار ارزشمند بود چون این تجربه نشان داد که چنانچه با علاقه و طبق برنامه این کار (آگاهیبخشی و منفعت سرمایهگذاری و خرید و فروش سهام) صورت پذیرد نتایج
بسیار خوبی دربرخواهد داشت (البته باید توجه داشت که جو بیاعتمادی نسبت به شرکتهایی که پس از جمعآوری سرمایههای مردم دست به کلاهبرداری زدهاند، در ایجاد بیاعتمادی مردم به این گونه مسائل موثر است). برای تشریح این نظر، از تیزرها و آگهیهای تلویزیونی مثال میآورم. استفاده گسترده و حساب شده از تبلیغات مثلا چیپس... (که نیازی ضروری نیست) باعث شده تولیدات شرکت تولیدکننده آن به صورت پیشفروش به بازار مصرف عرضه شود چون با آگاهی از قدرت تاثیرگذاری فرزندان بر والدین در خریدهایشان، همواره از نقشهای کارتونی و جذاب برای تبلیغ محصولشان استفاده کرده و میکنند و سود هنگفتی نیز از محصولی میبرند که وزارت بهداشت خیلی دل خوشی از تولید، تبلیغ و مصرف آن در میان کودکان و نوجوانان، (به دلیل ایجاد اشکالات عدیده در تغذیه و رشد کامل مصرفکنندگان کودک و نوجوان) ندارد؛ بنابراین باید همانطور که برای مصرف بهینه سوخت، گاز، رانندگی و... از تبلیغات حساب شده در قالبهایی چون کارتون، فیلم سینمایی و داستانی، نماهنگ، سرود و... بهره میگیریم برای تفهیم درست بورس و جایگاه آن تلاش کنیم. در این صورت ایران عزیز خیلی زود به جایگاه شایسته و بایسته
خود در اقتصاد محلی و بینالمللی خواهد رسید. انشاءا....
منبع: پایگاه اطلاعرسانی بازار سرمایه
ارسال نظر