همایون دارابی

بورس تهران رونق بهاری امسال را مدیون رونق گروه پتروشیمی است. گروهی که تحلیلگران سه دلیل را برای این پیشتازی مطرح می‌کنند:

نخست آنکه صنعت پتروشیمی در کنار نفت و گاز و معدن مزیت طبیعی اقتصاد ایران به شمار می‌رود، یعنی به صورت طبیعی سرمایه‌گذاری در این رشته در ایران دارای مزیت اقتصادی و مقرون به صرفه است. بنابراین به صورت کلی باید پتروشیمی جز اولویت‌های هر سهامداری در ایران باشد. به صورت مشخص سهامداران باسابقه از بازدهی شرکت‌های شاخص این گروه اعم از پتروشیمی خارک، اصفهان و اراک خاطرات خوبی دارند و رویکرد عمومی به سرمایه‌گذاری در گروه پتروشیمی همواره در بورس تهران مثبت بوده است. دومین موضوع اجرای اصل ۴۴ و همچنین ورود شرکت‌های جدید بوده است. به هر حال بورس تهران تغییرات زیادی را تجربه کرده و شرکت‌های بزرگی در این بازار هستند؛ بزرگ‌ترین متانول ساز جهان، بزرگ‌ترین تولید کننده اوره کشور و شرکت‌های دیگری در این بازار هستند. سال ۹۰ از این نظر سال خوبی بود؛ به طوری که شرکت‌های پتروشیمی پردیس، زاگرس، کرمانشاه و نفت و گاز پارسیان به بورس پیوستند. پیش از این هم فن‌آوران به جمع واحدهای قدیمی بورس اضافه شده بود. در واقع گروه پتروشیمی در حال حاضر به ستون فقرات بازار تبدیل شده است که این موضوع هم باید در تحلیل‌ها مدنظر باشد. سومین موضوع رشد بهای دلار بود که به واحدهای پتروشیمی تازه ساز کشور امکان سود‌آوری سنگین را بخشید. به هر حال یک واحد پتروشیمی اگر در یک قیمت ثابت ابتدای سال ۹۰، X مقدار کالا صادر می‌کرد یا در بازار داخلی می‌فروخت الان همان X را در همان قیمت ۵۳درصد بالاتر می‌فروشد، یعنی درآمد شرکت عملا ۵۳درصد بالاتر رفته است. این امر در برآورد بازده شرکت‌های پتروشیمی در گذشته لحاظ نشده بود. مثلا وقتی پتروشیمی پردیس ساخته می‌شد، هیچ‌کس فکر نمی‌کرد بهای دلار سال ۹۰ به بیش از ۱۷۰۰ تومان برسد، بنابراین اگر این قیمت را در برآورد سود و بازده سهام برای سرمایه‌گذاران قرار دهیم، می‌توانیم دریابیم که سرعت برگشت سرمایه در صنایع صادراتی فوق‌العاده بالا رفته است و این مساله نمی‌تواند از دید سرمایه‌گذاران دور باشد. در حالی که بسیاری از واحدهای تولیدی کشور با مشکل مواجه هستند، جایگاه ممتاز صنایع پتروشیمی دقیقا از عملکرد شرکت‌هایی مثل پتروشیمی خارک و پردیس مشخص است تا جایی که مثلا پتروشیمی خارک تقریبا سالی ۴۰۰میلیارد تومان سود‌سازی دارد، یعنی تقریبا هر سه سال به اندازه ارزش این شرکت سود حاصل می‌شود که امسال این امر بیشتر از هر سال دیگر است.

تمامی این موارد در گروه پتروشیمی در شرایطی است که بازار ما با کمبود تحلیل مواجه است، در حالی که در هر بورس دیگری تحلیلگران از ابتدای سال به ارزیابی شرکت پرداخته و در هر سه ماه برآوردها را به محک می‌گذارند. ولی در بازار ما این امر وجود ندارد، بنابراین حرکت یکنواخت نیست. ممکن است یک شرکت یک سال را در حالت آرام بگذرانند و ناگهان چند روز به تعدیل شرکت مانده بازار با صف خرید مواجه شود. در واقع صف خرید، یکی از نقاط ضعف بزرگ بازار است چون هر کس با دیدن صف اقدام به تصمیم برای خرید یا فروش می‌کند. حال آنکه اگر صف تشکیل نشود بسیاری از افرادی که ضعف تحلیل دارند، خود را موظف به استفاده از خدمات مشاوران و تحلیلگران می‌دیدند و بازار با جهش‌های ناگهانی مواجه نمی‌شد.