گروه بورس- وارن بافت و جورجی شوارتز، تنها سرمایه‌گذاران مشهوری نیستند که نامشان در فهرست ثروتمند‌ترین افراد جهان در مجله سالانه فوربس دیده می‌شود. همچنین آنها تنها سرمایه‌گذارانی نیستند که از صفر شروع کرده‌اند. هرچند که تا سال ۲۰۰۳، آنها ثروتمند‌ترین افراد بودند. در فهرست میلیاردرهای جهان در مجله فوربس ۲۰۰۴، کارل آیکان با سرمایه ۶/۷ میلیارد دلار، برای اولین بار بالاتر از جورجی شوارتز (با ۷ میلیارد دلار) قرار گرفت و خود را در رتبه دوم از ثروتمندترین سرمایه‌گذاران جهان جای داد.

اما پرسش این است که آیکان به چه روش‌های پیروزمندانه‌ای در سرمایه‌گذاری، عمل می‌کند؟

از سهام اجاق گاز تا خرید سهام پرپتانسیل!

مرور زندگی‌‌نامه این سرمایه‌گذار موفق روایتگر نکات جالبی است، اینکه آیکان از خرید سهام یک شرکت تولیدکننده اجاق‌گاز شروع می‌کند و در خلال سال ۱۹۷۰ که آمریکا شرایط تورمی داشت، اقدام به خرید سهام شرکت‌های دارای دارایی‌های ثابت و مشهود می‌کند، شرایطی که شاید به روزهای کنونی بورس تهران شباهت داشته باشد. روزهایی که ارزش سهام بسیاری از شرکت‌ها پایین‌تر از ارزش ذاتی خود قرار داشت. سراسر زندگی‌نامه سرمایه‌گذاری آیکان این مهم را گوشزد می‌کند که در شرایط تورمی فقط دارایی بخرید.

کتاب ۲۳ اصل موفقیت وارن‌ بافت این بار روایتگر زندگی‌نامه کارل آیکان شده است: در اواخر سال ۱۹۷۷، کارل آیکان، خرید سهام یک شرکت تولید‌کننده اجاق گاز در اهایو به نام «تاپان» را آغاز کرد. او به خرید این سهام ادامه داد تا اینکه ۲۰ درصد از سهام این شرکت را به دست آورد.

یک معامله‌گر اهل نیویورک چه چیزی در مورد اجاق گاز یا تولید در این زمینه می‌داند؟ او اطلاعات چندانی در این زمینه نداشت. اما می‌توانست ‌ترازنامه را بخواند. برای او واضح بود که ارزش ویژه هر سهم حدود ۲۰ دلار می‌باشد و این در حالی است که قیمت هر سهم آن در بازار تنها ۵۰/۷ دلار بود و این واقعیت حاشیه امنیت خوبی را برای تصاحب این سهام ایجاد می‌کرد.

تنها برخی از افراد بر این عقیده بودند که قیمت سهام تاپان مناسب است. برای مثال، صنایع لیتون تصمیم به تصاحب این شرکت گرفت، اما به این نتیجه رسید که تاپان در شرایطی وحشتناک است و به این‌ترتیب از این کار صرف نظر کرد.

عموی آیکان که چند سال قبل از آن، ۰۰۰/۴۰۰ دلار برای کسب و کار در بورس نیویورک، به او قرض داده بود، با خود تصور می‌کرد که آیکان دیوانه شده است.

اما هنگامی که برادر زاده‌اش تنها یک سال بعد، مبلغی معادل ۷/۲ میلیون دلار سود از سهام تاپان به دست آورد، نظر خود را تغییر داد. تاپان همچنین خصوصیت دیگری داشت که برای آیکان جذاب بود: هیچ‌گونه سهامدار عمده و مدیریتی نداشت. آیکان با به دست آوردن ۲۰ درصد از آن شرکت اقدام به تغییر ساختار شرکت کرد.

استفاده از ناکارآیی‌های بازار

در سال ۱۹۶۷، آیکان انجام معامله برای خودش را از طریق جایگاه اختصاصی خود در بازار سهام نیویورک آغاز کرد. او بولتن خبری هفتگی در مورد اختیارات خرید و فروش سهام منتشر کرد که تنها منبعی بود که به طور عمومی در دسترس قرار داشت و اطلاعاتی در مورد قیمت آپشن ارائه می‌داد.

آیکان فعالیت خود را گسترش داد و متوجه ناکارآیی مشابهی در قیمت‌گذاری صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک شد، که تقریبا همه آنها با کاهش قیمت عمده‌ای نسبت به ارزش دارایی‌های تحت مالکیت خود، مشغول فعالیت بودند، به این‌ترتیب او شروع به خریداری واحدهای سرمایه‌گذاری این صندوق‌ها کرد.

آیکان نیز همچون بافت و شوارتز، صریحا بر این باور است که نظریه بازار کارآمد کاملا بی‌معنا است. تمام حرفه او در وال‌استریت بر این مبنا شکل گرفته بود که این ناکارآیی بازار را بیابد و از آنها بهره‌مند شود.

روش کار آیکان

یکی از عوامل موثر در موفقیت آیکان، همکار او آلفرد کینگزلی بود که در سال ۱۹۶۸ به او پیوست. آیکان، محاسبات را به کینگزلی سپرد تا او اطلاعات را به خوبی بررسی و اهداف احتمالی سرمایه‌گذاری را مشخص کند تا سپس آیکان از میان آنها بهترین‌ها را انتخاب نماید.

روزی در هنگام صرف ناهار آیکان و کینگزلی متوجه شدند که می‌توانند همان روشی را که در مورد صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک با سرمایه ثابت استفاده کرده بودند، در مورد دیگر شرکت‌های پذیرفته شده در بورس و فرابورس که قیمت کنونی سهامشان بسیار پایین‌تر از ارزش دفتری آنها است به کار گیرند و زمان‌بندی آنها کاملا مناسب بود، بنابراین آنها خرید را شروع کردند. پس از بازار نزولی سال‌های ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۴، مجددا با اولین شوک نفتی، جهش سهام در سال ۱۹۷۵ به آرامی آغاز شد تا آنکه بزرگ‌ترین بازار رو به‌ترقی تاریخ در سال ۱۹۸۲ آغاز شد و سودهای رویایی برای آنها به ارمغان آورد.

در واقع در دهه ۱۹۷۰ تورم به شدت در حال افزایش بود، ارزش دارایی‌های مشهود همچون طلا و مسکن به سرعت بالا رفته بود، اما این تغییرات هنوز در‌ترازنامه‌های شرکت‌ها تاثیر خود را نشان نداده بود و این اتفاق باید دیر یا زود به وقوع می‌پیوست. در چنین شرایطی، سهام بسیار زیادی با قیمتی پایین‌تر از ارزش ذاتی آنها، خرید و فروش می‌شد، اما به علت تورم، کاهش قیمت نسبت به ارزش دارایی‌ها در زمان تسویه بیشتر از این میزان بود. این شرایط باعث ایجاد حاشیه امنیت بسیار بالایی برای آیکان شد. تاپان، تنها اولین مورد از سرمایه‌گذاری‌های پایین‌تر از ارزش واقعی بود که آیکان و کینگزلی به دنبال آنها بودند.

شاهراه موفقیت در بازار

واضح است که آیکان روش کاملا مشخصی برای خروج دارد که در درون سیستم سرمایه‌گذاری او نهفته است. او هیچ چیزی را نمی‌خرد، مگر اینکه ابتدا طرح خروج خود از آن را به دقت بررسی کرده باشد.

او به دقت در میان شرکت‌های ثبت شده به دنبال آنهایی می‌گشت که قیمت سهام آنها بسیار پایین‌تر از ارزش دفتری و ارزش ذاتی آنها بود، و هیچ کس از جمله مدیریت شرکت، مالک سهام زیادی از شرکت نبود. پس از آنکه هدف خود را مشخص می‌کرد، بی‌سر و صدا شروع به جمع‌آوری سهام می‌کرد و تا آنجا که می‌توانست اقدام به خرید سهام آن شرکت می‌نمود و بعد از چند سال محصول استراتژی خود را به بهترین نحو برداشت می‌کرد.

www.bourse۲۴.com