«دنیای اقتصاد» بررسی میکند
هفته عقبنشینی بورس تهران
دنیای اقتصاد- فعالان بورس تهران در شرایطی هفته جاری را سپری کردند که کمبود شدید نقدینگی سبب شد همه روزهای معاملاتی این هفته با عرضههای سنگین و صفهای فروش مواجه شود؛ تمرکز اصلی سرمایهگذاران در این هفته تجهیز نقدینگی لازم برای سومین عرضه بزرگ تاریخ بازار بود که دیروز با ارزشی حدود ۲۸۹ میلیارد تومان به نام نفت و گاز پارسیان رقم خورد. این شرایط موجب شد تا بازدهی بورس از ابتدای سال ۹۰ تاکنون به سطح ۵/۶ درصد تنزل یابد. حال همه نگاه ها به میهمان تازه وارد بازار است تا شاید در این روزهای منفی، کورسوی رونقی برای سرمایهگذاران ایجاد کند. هفته سراسر قرمز بورس
گروه بورس- شروین شهریاری: بازار سرمایه ایران این هفته جلوه ای از عمق کم خود را به نمایش گذاشت و با اعلام خبر فروش ده درصدی سهام شرکت نفت و گاز پارسیان به عنوان سومین عرضه اولیه بزرگ بازار سرمایه بعد از مخابرات و همراه اول، شاهد فروش گسترده سهام در کلیه روزهای معاملاتی و افت ۱/۲ درصدی شاخص کل بود.
این وضعیت که به ویژه در روز سهشنبه حالت سقوط آزاد به خود گرفت، بیش از هر چیز نشان از کمبود نقدینگی و دیدگاه کوتاهمدت سرمایهگذاران دارد که برای کسب بازده کوتاهمدت از یک عرضه اولیه به فروش هیجانی سایر سهام روی آوردهاند. در این میان، انتخاب زمان کنونی برای این عرضه اولیه بزرگ نیز از انتقادات وارد به تصمیمگیرندگان بازار سرمایه است که با وجود ضعف مزمن بازار سهام در چند ماه گذشته، برهه زمانی کنونی برای ورود این شرکت بزرگ به بورس را مورد تائید قرار داده اند. انتظار میرود با گذر از توفان عرضه پارسیان، پس از کسب سود کوتاه مدت و تامین نقدینگی مجدد، هفته آینده در بردارنده وضعیت متعادلتری برای سهامداران باشد.
پیام عرضه «پارسان» به بازار
عرضه اولیه سهام نفت و گاز پارسیان دیروز در قیمت هر سهم ۴۸۰ تومان مطابق با انتظارهای قبلی انجام شد و با استقبال خریداران، سهام این شرکت ۲۸۸۰ میلیارد تومانی با ۱/۳=P/E به سرعت فروش رفت. عرضه این سهم پیامی دیگر هم برای بازار داشت؛ از این منظر، وقتی یک سهم سودآور در گروه پیشرو(پتروشیمی) که امکان تعدیل مثبت سود را نیز در دل خود دارد با این ارزشگذاری در بازار عرضه میشود، سایر سهام بازار نیز نیازمند تعدیل قیمت جلوه میدهد. به این ترتیب افت نسبت میانگین P/E بورس که پس از شکست سطح شش واحد شتاب بیشتری به خود گرفته است، هنوز برای همسویی با شرایط جدید نیازمند تعدیل بیشتر است. در این میان، برخی با تکیه بر مدلهایی نظیر NAV و ارزش جایگزینی بر ضرورت توجه بیشتر به این متغیرها در قیمتگذاری سهام تاکید میکنند. از این دیدگاه با توجه به NAV ۶۰۰ تومانی «پارسان»، قیمت عرضه اولیه دارای فاصله ۲۰ درصدی با ارزش ذاتی سهم است. غلبه این دیدگاه در طرفداران سهامی نظیر ذوب آهن نیز زیاد دیده میشود که با مقایسه ارزش بازار و ارزش جایگزینی این شرکت بر پتانسیل رشد قابل توجه «ذوب» تاکید میکنند. در این میان به نظر میرسد از موضع سرمایهگذاران خرد کماکان تمرکز بر عایدات آتی (یا همان سود سهام) معیاری واقعیتر برای سرمایهگذاری باشد؛ البته عدم عبور قیمت سهام از سطح خالص ارزش داراییها و ارزش جایگزینی هم به عنوان عامل جانبی باید مدنظر سرمایهگذاران قرار گیرد.
قندیها کوتاه نمیآیند!
این روزها دیگر حتی منتقدان سهام قندی که تا پیش از این نسبت به رشد حبابی سهام این گروه هشدار میدادند نیز ترجیح میدهند که درباره این موضوع سکوت پیشه کنند؛ چرا که هربار نسبت به رشد بی رویه قیمت قندیها ابراز نظر شد، واکنش بازار علاوه بر بی تفاوتی کامل، شعلهورتر کردن آتش تقاضا و تندتر شدن شتاب رشدهای چند ده درصدی در این گروه بوده است. این هفته اما آهنگ رشد این صنعت شیرین حتی تندتر از قبل بود و جهش شاخص این صنعت در مقیاس هفتگی به ۶ درصد رسید؛ به این ترتیب رشد افسارگسیخته قندیها در سالی که بورس با رشد ۷ درصدی شرمنده سهامدارانش شده است به ۲۷۰ درصد رسیده یعنی میانگین قیمت سهام شرکتهای این گروه از اول سال ۷/۳ برابر شده است! با این وجود، باید به افزایش قیمت شکر توجه داشت که باعث رشد تصاعدی سودآوری شرکتهای این گروه میشود. انتقاد وارده در این میان، عدم شفاف سازی دقیق سودآوری شرکتهای قندی متناسب با واقعیتهای موجود در بازار شکر است، زیرا بر خلاف گزارشهای شفاف سازی و تاکیدات مکرر این شرکتها بر عدم تغییر با اهمیت در سودآوری، یک بررسی ساده در قیمتهای فروش در گزارشهای ارسالی نشان میدهد که اثر افزایش نرخ فروش هنوز آن طور که در واقعیت اتفاق افتاده (حداقل ۱۱۷۵ تومان در هر کیلو بنا بر نرخ مصوب سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان) در سودآوری بنگاهها لحاظ نگردیده است؛ این امر موجب شده تا اطمینان سرمایهگذاران نسبت به گزارشات مالی شرکتهای این گروه کمرنگ شده و شایعات بیاساس در خصوص تعدیل سودهای نجومی، به مبنای تصمیمگیری تبدیل شود. در این شرایط، سهم ۵/۰ درصدی این صنعت در بورس نیز فرصت جولان به سرمایههای کوچک جهت به حرکت درآوردن این سهام و ایجاد جو هیجانی را مهیا کرده است. در این راستا، برگزاری نشست مسوولان سازمان و شرکت بورس با سهامداران عمده قندی و تشویق بر عرضه سهام هر چند اقدامی مثبت برای کنترل وضعیت به شمار میرود، اما به نظر نمیرسد در جو هیجانی موجود با عنایت به محدودیت سهامداران عمده برای عرضه، تغییر عمده ای در روند این سهام ایجاد کند. بنابراین، تاکید بر شفافسازی وضعیت شرکتها و ارائه گزارشات با جزئیات بیشتر (نظیر پیشبینی سود با قیمتهای مختلف شکر) شاید تنها راهکار احتمالی برای کنترل وضعیت نابسامان عرضه و تقاضا و بازگرداندن تعادل به رشد خستگیناپذیر سهام قندی باشد.
درسی از تجربه اوراق مشارکت
این هفته نماد معاملاتی اکثر اوراق مشارکت و صکوک پس از دو هفته توقف به منظور تغییر نرخ سود در بازار فرابورس بازگشایی شدند. حجم بیش از ۱۰۰ میلیارد تومانی عرضه این اوراق پس از بازگشایی در چند روز گذشته که به طور عمده توسط بازارگردانان جمع آوری شده است نشان از دلزدگی دارندگان اوراق از رویداد اخیر و تمایل به فروش دارد. به این ترتیب توقف غیرمترقبه نماد این اوراق صاحبان خدشهای را به اعتماد سرمایهگذاران بازار ابزارهای نوین مالی که روی نقدشوندگی روزانه اوراق حساب باز کرده بودند وارد ساخته است. هرچند این از آن دست آب هایی است که احتمالا در طول زمان به جوی باز میگردد اما درس گرفتن از اتفاق اخیر برای جلوگیری از تکرار آن حائز اهمیت است. در این میان، استفاده از تجربه اکثر کشورهای پیشرفته دنیا در زمینه اجازه نوسان قیمت اوراق مشارکت به کمتر از قیمت اسمی و نیز تعیین الزامات جدید کفایت سرمایه برای شرکتهای تامین سرمایه به عنوان بازارگردانان این اوراق (که باید در هر روز آمادگی خرید هر میزان اوراق عرضه شده به طور یکجا را داشته باشند) از جمله راهکارهایی است که پیگیری آن میتواند مدنظر تصمیمسازان بازار سرمایه قرار گیرد.
ارسال نظر