گروه بورس- سرمایه‌گذاری موفق در بازار سهام علاوه بر لزوم تسلط بر مباحث علمی تا حد زیادی متاثر از احساسات و عواطف سرمایه‌گذاران است. به همین دلیل، مباحث روان شناسی بازار سهام از جمله مهم‌ترین موضوعاتی است که مورد بررسی و موشکافی قرار گرفته است. دنیای مجازی نیز از نقل مطالب جالب در این مورد بی‌نصیب نمانده است. در «گشتی در وب» امروز سری به وبلاگ «مهردادویچ» زدیم که اصول معامله موفق در بازار‌های مالی را از منظر روانشناسی مورد بررسی قرار داده است:

مبارزه کردن با بازار به دو دلیل خوب نیست؛ اولین دلیل این است که ما با مبارزه کردن با بازار، پولمان را از دست می‌دهیم. دومین دلیل این است که مبارزه با بازار بر قضاوت و دید ما تاثیر می‌گذارد و ما را وادار می‌کند برای ثابت کردن صحت قضاوتمان تلاش کنیم یا برای اثبات این امر به مبارزه با یک روند ادامه دهیم. ما فکر می‌کنیم که اگر به اندازه کافی مقاومت کنیم موفق خواهیم شد، اما این کار فقط زیان سرمایه‌گذاری را افزایش می‌دهد.

این جریان برای قایقی که در یک رودخانه است نیز صدق می‌کند. به همین دلیل است که مردم قایق تفریحی شان را با اتومبیل به بالای رودخانه می‌برند و در آن جا در آب می‌اندازند. حرکت و پارو زدن در جهت جریان آب هم لذت‌بخش‌تر است و هم راحت تر. ما می‌توانیم برخلاف جهت آب پارو بزنیم. حتی ممکن است با این روش به مقصد هم برسیم. اما هزینه‌ای که برای این جریان پرداخت خواهیم کرد، خیلی بیشتر خواهد بود. این اقدام، زمان و نیروی فیزیکی و احساسی بیشتری می‌خواهد و ما با پیروی از این روش دائما در حال مبارزه و جنگیم.

حتی اگر در مبارزه با بازار به سود دست پیدا کنید، این سود ارزش بهایی که به خاطر آن می‌پردازید (چه به صورت مالی و چه به صورت صرف نیروی ذهنی) را ندارد.

به ندای بازار گوش فرا دهید

روش مناسب برای معامله موفق این است که اجازه بدهید بازار به شما بگوید که چه باید بکنید. اگر بازار به شما می‌گوید که اقدام به خرید کنید، بخرید و اگر روند شروع به کاهش کرد، به سراغ فروش بروید. انجام این کار در حرف آسان به نظر می‌رسد، ولی در عمل بسیار مشکل تر از آن است که تصور می‌شود. ما اغلب تمایل داریم که فکر کنیم شرایط را تحت کنترل داریم. دوست داریم فکر کنیم معامله یا بازار را ما کنترل می‌کنیم. اگر در همین لحظه این امر را بپذیرید که نمی‌توانید بازار را کنترل کنید و تنها چیزی که می‌توانید کنترل کنید روش اجرای معاملات است، گام بزرگی در راه تبدیل شدن به یک معامله‌گر موفق برداشته‌اید.

برای اینکه نتیجه‌گیری‌های شخصی را کنار بگذارید و اجازه بدهید که بازار به شما بگوید که چه باید بکنید، باید کنترل کردن را کنار بگذارید.

اجازه بدهید که بازار با توجه به استراتژی‌تان به شما بگوید که چه باید بکنید. اجازه بدهید که بازار شما را به سوی خرید و یا فروش سوق بدهد. با استراتژی‌تان معامله کنید و باقی کار را به بازار بسپارید و بدانید که این بازار است که پول را به شما می‌دهد و پول را از شما می‌گیرد.

یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که معامله‌گران تازه کار با آن مواجه هستند، این است که فکر می‌کنند که بلافاصله به پول زیادی دست خواهند یافت. آنها فکر می‌کنند که خیلی زود ثروتمند خواهند شد. این نوع فکر و استدلال کردن، شبیه به فکر کردن تاجرانی است که فقط آینده نزدیک را در نظر می‌گیرند و تنها برای کسب سود در یک دوره کوتاه برنامه ریزی می‌کنند و به جای اینکه به فکر سرمایه‌گذاری بلند مدت و کسب سود پایدار باشند، به کسب سود آنی توجه می‌کنند.

به استراتژی درست فرصت بدهید

معامله‌گران عموما تمایل دارند که کاملا با شرایط فعلی بازار، اخبار روز و فضای معاملاتی بازار خود را سرگرم کنند و به سراغ تصویرهای بزرگ‌تر و کسب سود در طول زمان نروند.

ما عموما صبور نیستیم و خیلی وقت‌ها به دنبال خوشی آنی می‌رویم. این روش در معامله مفید نیست. تنها چیزی که به شما نشان می‌دهد که معامله‌گر موفقی هستید این است که موفقیتتان در طول زمان ادامه پیدا کند. یک هفته یا یک ماه زمان مناسبی برای قضاوت درباره نحوه عملکرد شما نیست. شما باید با هدف کسب سود در بلند مدت، به طور مداوم، و با اطمینان از اینکه زمان کافی را به استراتژی‌تان اختصاص داده‌اید، اقدام به معامله کنید.

یکی از مزایای معامله با یک استراتژی معین این است که می‌توانید بفهمید که چقدر برای آغاز روند کسب سود به زمان نیاز دارید. شما باید از این موضوع اطلاع داشته باشید که اگر این استراتژی در گذشته منجر به ضرر شده است، میزان این ضرر چقدر بوده است و بعد چقدر طول کشیده است تا روند کسب سود آغاز شود. اگر استراتژی در گذشته سودآور بودن خود را اثبات کرده است، بنابراین باید در آینده هم شما را به سود برساند. تنها کاری که شما باید بکنید این است که زمان لازم برای عمل را در اختیارش بگذارید.

ضرر دوست شماست! آن را بپذیرید

افراد زیادی، به آموزش روانشناسی معامله می‌پردازند. کتاب‌های زیادی در این باره نوشته شده است و در سمینارهای زیادی تلاش شده تا نظم و ترتیب فکری مورد نیاز برای معامله آموزش داده شود. من فکر نمی‌کنم که معامله کردن واقعا تا این حد پیچیده باشد. من برای خودم چند قاعده روانشناسی ساده تنظیم کرده‌ام و اگر شما هم آنها را بپذیرید، توانایی‌تان در انجام معاملات به شیوه‌ای کارآمد، تا حد زیادی افزایش خواهد یافت.

اولین اصل این است که بسیاری از معامله‌گران موفق به شما خواهند گفت که سخت‌ترین کار در معامله پذیرفتن ضررهای سرمایه‌گذاری است. همه ما دوست داریم که حرف ما درست باشد و همیشه درست عمل کنیم. برای معامله‌گران تازه‌کار، شکست در معامله به معنی این است که درست عمل نکرده‌اند و در جایی اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اند. معامله‌گران موفق، ضرر را تنها بخشی از هزینه معاملاتی می‌دانند.

برخی از بهترین معامله‌گران جهان، در بیش از نیمی از معاملاتشان با ضرر مواجه می‌شوند. اگر شما به نتایج معاملاتی بهترین معامله‌گران و مدیران مالی نگاهی بیندازید، می‌بینید که اکثر آنها در بخشی زیادی از معاملاتشان ضرر کرده‌اند. بی‌شک، اگر شما هم وارد بازار شوید در بسیاری از معاملات ضرر خواهید کرد. یاد بگیرید که معاملات ناموفق‌تان را دوست داشته باشید. آنها را دوست خود بدانید، چون باید زمان زیادی را با آنها بگذرانید.نکته مهم دیگر این است که من فکر نمی‌کنم هیچ کس بدون اینکه به اطلاعات مربوط به گذشته نگاهی بیندازد، وارد معامله شود. حتی معامله‌گرانی که می‌گویند با استراتژی معامله نمی‌کنند نیز از این گونه اطلاعات مالی گذشته استفاده می‌کنند و پیش از آنکه این اطلاعات به صورت منظم امروزی و به راحتی در اختیار عموم قرار بگیرند، بیشتر معامله‌گران خودشان مجموعه‌ای از آنها را تهیه می‌کردند. من به یاد می‌آورم که ما ساعات متمادی پشت میز آشپزخانه می‌نشستیم و نمودارهای مختلف را بررسی می‌کردیم و انواع معاملات را با هم مقایسه می‌کردیم. آمار گذشته به شما نشان می‌دهد که یک سرمایه‌گذاری در شرایط مختلف در گذشته تا چه حد سود و ضرر به بار آورده است. اگر بخواهید که درباره معاملات ناموفق و پذیرش آنها کار کنید، این اطلاعات خیلی به شما کمک خواهند کرد.مقایسه اطلاعات گذشته با ضررها و شکست‌های فعلی تا حدی موجب آرامش خیال شما می‌شود و نشان می‌دهد که تجربه شما چیز غیرعادی و غیرقابل قبولی نیست و در گذشته هم اتفاق افتاده است. البته شاید به شیوه‌ای متفاوت؛ ولی در هر حال این امر اتفاق افتاده است و به همین دلیل نباید خود را بیش از اندازه سرزنش کنید.

http://forum.gheymatha.com/blog.