«دنیای اقتصاد» گذشته، حال و آینده بازار سهام را بررسی میکند
در چه دورهای از بورس تهران هستیم؟
ریشه این رکود، ابهام متقاضیان خرید سهام در خصوص چشمانداز رشد سودآوری شرکتها و فشار قابل ملاحظه عرضه و تمایل برای خروج از بازار در چند ماه اخیر بوده است. در این میان، نباید هزینه فرصت نگهداری سهام را هم فراموش کرد.
در حالی که بازارهای موازی مانند ارز و طلا هر روز رکورد تازه قیمتی را ثبت میکنند، شاید انتظار گزافی باشد که از سرمایهگذاران بخواهیم برای مدت طولانی به نگهداری سهام بپردازند. در این میان، نگرانیهای سیاسی و اقتصادی هم در ماههای اخیر به فروش گسترده سهام دامن زده است. اما رکود فعلی بازار به ویژه در سهام بزرگ و نقدشونده تا کجا ادامه خواهد یافت؟ در حال حاضر در چه دورهای از بورس تهران به لحاظ رفتاری هستیم و آیا با بررسی تحلیلی میتوان به پیشبینی معتبری درخصوص وضعیت آینده بورس دست پیدا کرد؟ در گزارش پیشرو، محمد مساح و محمدعلی احمدزاد اصل دو کارشناس بازار سرمایه در کنار رضا قهرمانی تحلیلگر بنیادی و پرندیس کوثری تحلیلگر تکنیکال به بررسی و موشکافی در مورد این پرسشها پرداختهاند.
این گزارش را در ادامه بخوانید:چرخههای رونق و رکود بازار برخی معتقدند رفتار بازارهای سهام در بلند مدت به لحاظ رونق و رکود از یک چرخه سیکلی و تکرارشونده پیروی میکند.
محمد مساح، کارشناس بازار سرمایه درخصوص این اعتقاد میگوید: اگر از منظر قیمت به رفتار بازار سهام نگاه کنیم، چرخههای رونق و رکود تکرارشوندهای را مییابیم، زیرا از یک سو انسانها و انتظارات آنها در سرنوشت قیمت نقش دارد و از سویی دیگر ماهیت رفتار انسانی باعث میشود که تصمیمات مشابه در طول زمان تکرار شوند. در کل هیچ روندی افزایشی یا کاهشی ابدی نیست؛ گاهی سرمایهگذاران تصمیمات غیرمنطقی و غیرمعمول میگیرند و ممکن است خوشبینی یا بدبینی آنها حالت افراطی به خود بگیرد و قیمتها تحت تاثیر این رفتار طبیعی بیش از حد انتظار تغییر کنند؛ اما در بلندمدت بازار خود را اصلاح میکند.
مساح با قبول فرضیه تکرارپذیری تمام رویدادها میگوید: اگر وجود چرخههای بازار را بپذیریم، تحلیل آن به ما کمک میکند تا رویدادهای آینده را پیشبینی کنیم. میدانیم که قیمت سهام، تحت تاثیر انتظارات انسانی تغییر میکنند. این انتظارات همیشه سبب جابهجایی سطوح عرضه و تقاضا میشوند و فشار روی عرضه و تقاضا سبب میشود که قیمت بیش از اندازه و به حد افراطی افزایش یا کاهش پیدا کند.
اما حتی اگر بپذیریم که بازار سهام از چرخههای رونق و رکود تکرارشوندهای پیروی میکند، باز هم بسیار سخت است که زمان وقوع دقیق آن را پیشبینی کنیم.
این در حالی است که محمدعلی احمدزاد اصل، مدیرعامل سابق سرمایهگذاری سپه و توسعه ملی معتقد است: در حالت کلی، چرخههای رکود و رونق در بازارهای سهام وجود دارد، ولی به لحاظ شرایط خاص هر کشور طول چرخه رونق و رکود متفاوت است.
رضا قهرمانی، تحلیلگر بنیادی بسیار به ماهیت بازار سهام به عنوان دماسنج اقتصاد کشور اشاره کرده و میگوید: بورس، فراز و فرودهای اقتصادی را مشخص میکند که این نوسانات، ایجادکننده رونقها و رکودها است. از آنجا که تصمیمگیری در بورس بر اساس وضعیت مالی شرکتها انجام میگیرد، پس آثار سیکلهای اقتصادی خود را در بورس نیز نشان خواهد داد. به عنوان مثال، اگر ما یک سال آینده را دوره رونق اقتصادی بدانیم، به طور حتم سهام یک شرکت از هماکنون وضعیت خوبی خواهد داشت و سرمایهگذارها با انجام تحلیل و با پیشبینی بهبود وضعیت مالی شرکت اقدام به خرید میکنند. این تمایل سرمایهگذاران سبب بهبود قیمت سهام میشود، در حالی که بهبود رونق اقتصادی در آینده رخ خواهد داد. از این موضوع میتوان به این نتیجه رسید که تصمیمات در بورس چون بر اساس پیشبینیها است، پس بازار سهام از سیکلهای اقتصادی واقعی یک مرحله جلوتر است. بنابراین بورس نیز همچون اقتصاد دارای رونق و رکود است با این تفاوت که «بازار سهام کارا» یک مرحله جلوتر از هر سیکل اقتصادی است. البته براساس مطالعات انجام شده، بازار به طور کلی در پیشبینی رونق اقتصادی بهتر از بحران عمل
میکند.
در همین حال، پرندیس کوثری تحلیلگر تکنیکال بازار سرمایه، تکرارپذیری اتفاقات بازار سهام را از منظر تکنیکی بررسی کرده و میگوید: انسان همیشه در طول تاریخ، با پدیده سیکلها و چرخهها برخورد داشته است. بارزترین مثال، چرخه حرکت زمین به دور خورشید است که باعث پیدایش فصلها میشود. در مثالی دیگر میتوان به چرخه ۱۱/۱۱ ساله برای تبیین پدیده خورشید گرفتگی اشاره کرد. به طور کلی اساس همه پیشبینیها، سلسه تکرار شونده چرخههاست. خرید و فروش سهام نیز نتیجه یک رفتار انسانیست بنابراین دور از ذهن نیست که فرض کنیم بازارهای سهام هم از چرخههای خاص خود پیروی کنند. علاوه بر این دیدگاه تئوریک، تجربه نیز ثابت کرده که استفاده از چرخهها یکی از قویترین ابزار تحلیلی برای شناسایی روندها، حفرهها و قلهها در تحلیل قیمت سهام است.
کالبدشکافی رفتار بازار سرمایه در سال 90
در ادامه از دورهای که اکنون بازار سهام و بعد از رونق سالهای ۸۸ و ۸۹ و فروردین ۹۰ در آن قرار گرفته است، سوال شد. محمد مساح پاسخ داد: رشد سریع بازار سهام در ابتدای سال ۹۰ حالت پیچیده و گیجکنندهای داشت که بر اساس آن سخت میشد تصمیمگیری کرد. از یک طرف، موضوع کاهش سود بانکی مطرح شده بود و گزینه خرید سهام منطقی به نظر میرسید و از سوی دیگر، بازدهی بین ۲۰ تا ۳۰ درصد در مدت کمتر از یک ماه، خیلی از معاملهگران را به تدریج به فروش تشویق کرد. بعد از آن دوره، اتفاقات بعدی نه از منظر رشد درآمد شرکتها و نه از جهت بینالمللی به نفع بازار سهام نبوده است. علاوه براین، بازار نسبت به مسائل سیاسی هم به سرعت واکنش نشان داد.
طبیعی است که هر جا معاملهگران اطمینان خود را از دست میدهند، گزینه خروج از بورس را انتخاب میکنند. در حال حاضر، برای بازار کفی در محدوده 24 هزار واحد درست شده است و ممکن است که اگر بازار دوباره به سقف 26 هزار واحد نزدیک شود، دوباره شاهد چرخش بازار به سمت پایین باشیم.
ولی محمدعلی احمدزاد با بیان اینکه نوسان قیمت سهام در بازار بورس امری طبیعی و جزو ذات فعالیت آن است، میگوید: در ابتدای سال با فروکش کردن برخی مسائل سیاسی داخلی و بینالمللی، رشد مطلوب سودآوری شرکتها و ثبات نسبی در سیاستهای پولی و مالی (ارزی) شاهد رونق خوبی بودیم، لیکن از ابتدای اردیبهشت با افزایش تنشها، تردیدها ایجاد شد و بازار سرمایه به این تحولات واکنش طبیعی نشان داد و رکود حاضر پیش آمد.
در اظهارنظری متفاوت، رضا قهرمانی تحلیلگر بنیادی بازار سهام از واجب بودن استراحت بازار پس از رشد توفنده ابتدای سال سخن گفته و میگوید: شاید در اوایل سال و پس از رشد برابری شاخص از ابتدای سال 1389 تا اواخر فروردین 90 یک دوره استراحت برای بازار سهام لازم و چه بسا واجب بود، همانطور که در سال 1389 پس از طی یک دوره رکود، در اواخر 1389، بورس عملکردی بهتر از نیمه اول سال داشت. اما اگر دوباره به اوایل سال 90 برگردیم شروع استراحت بازار در آن زمان را میتوان کاملا طبیعی دانست، زیرا توالی رویدادهای سال 90 که به صورت کشمکشهای سیاسی داخلی، رکود در بازارهای جهانی و کاهش قیمت فلزات اساسی و افزایش تحریمها پدیدار شد باعث شد که بازار به کما برود. پس از پایان این تنشهای داخلی و خارجی هم رشد هیجانی بازارهای موازی طلا و ارز سبب شده که نقدینگی خارج شده از بازار سهام به آن بازنگردد.
اما کوثری به عنوان تحلیلگر تکنیکال، دلایل افت و خیز بازار در سال ۹۰ را این گونه بررسی میکند: طبق بررسیهای انجام شده و استفاده از شمارش موج، شاخص بورس تهران در سال گذشته در موج ۳ صعودی و اوایل سال جاری در انتهای این موج قرار داشت. از آنجایی که موج ۳ معمولا پرشتابترین موج از سری امواج الیوت محسوب میشود، این صعودهایهای شدید چندان دور از ذهن نبود. نزول پس از این رشد هیجان انگیز نیز در واقع به دلیل شروع موج ۴ اصلاحی شاخص است. براساس تئوری، این موج بسیار خستهکننده و طولانی است و هنوز هم نشانهای که به طور قطع پایان آن را تایید کند، مشاهده نشده است.
ناخوشاحوالیهای امروز بورس
اینکه آیا دوران رونق بازار به پایان رسیده و در آستانه یک رکود بلندمدت هستیم؟ دیگر پرسش مطرح شده از کارشناسان بازار است.
محمد مساح به این سوال این گونه پاسخ میدهد: من فکر میکنم که اگر شرایط بازار سهام مانند سال 88 یا 89 بود، باز میتوانستیم به بازدهی معقول بورس در سال 90 برسیم، اما رشته رخدادهایی که در سال جاری اتفاق افتاد مانع از آن میشود که در کوتاهمدت امیدی به احیای بازار داشته باشیم.
تصور مساح این است که دوران رونق بازار سهام در ابتدای پاییز ۹۰ به پایان رسیده و ممکن است بین شش ماه تا یک سال در دوره ثبات و بدون روند باقی بمانیم. بعد از آن هم باید دید که نرخ تورم و بازارهای ارز و سکه چگونه پیش خواهند رفت. در این شرایط، حرکت بازار به یک دامنه چند درصدی محدود خواهد بود و در این موقعیت شاید تنها فرصت برای سفتهبازانی فراهم شده که در قیمتهای پایین خرید و در قیمتهای بالاتر بفروشند.
از نظر مساح اکنون در یک دوره ثبات و نه رکود قرار داریم؛ در این شرایط نه فضای رشد صنایعی مانند فلزات پایه و کانی فلزی وجود دارد و نه بازار میتواند بر اساس صنعت خودرو، سیمان، بانک و بیمه رشد قابل قبولی داشته باشد. در واقع بازارهای جهانی به دلیل بحران بدهی منطقه یورو از حرکت باثبات افزایشی بازایستادهاند و معاملات عمده و عرضههای اولیه هم محرکی برای تزریق پول به سهام فراهم نمیکنند. بنابراین، باید تا بازگشت دوباره اعتماد به بازار زمان لازم سپری شود که این زمان حداقل سه ماه تا یک سال خواهد بود.
قهرمانی هم میگوید: وضعیت کنونی بورس کاملا طبیعی و با اصول تحلیل بنیادی مطابقت دارد. ما در تحلیل بنیادی طی چند مرحله اقدام به انتخاب سهام مورد نظر و سپس تشکیل سبد میکنیم. در تحلیل بنیادی، سرمایهگذار در ابتدا اقتصاد، بازار و وضعیت کشور را به عنوان یک کل تجزیه و تحلیل مینماید. سپس با تحلیل صنایع اقدام به گزینش بهترین شرکت از لحاظ عملکرد میکند. در ایران، به علت ریسکهای پیرامونی به ویژه مخاطرات سیاسی ما در اولین مرحله تحلیل بنیادی متوقف میشویم و از دید واقعیت تحلیلی، دیگر نیازی به انجام سایر مراحل نداریم. البته میتوان با صرفنظر از ریسکهای سیاسی، قدم به مراحل بعدی تحلیل بنیادی بگذاریم، که در این صورت میتوان سهام متعدد و ارزندهای را در بین شرکتهای بورسی انتخاب نماییم.
کوثری نیز پاسخ میدهد: در اینکه 5 موج صعودی شاخص به پایان رسیده یا هنوز موج 5 باقی مانده است، بین کارشناسان تکنیکال اختلاف نظر وجود دارد. به نظر بنده بازار سهام ایران هنوز یک موج صعودی دیگر در قالب موج 5 بدهکار است. بنابراین، معتقدم که دوران رونق بورس هنوز به پایان نرسیده است.
برای پیشبینی بورس این عوامل را رصد کنید!
محمد مساح در برابر این سوال که در چند سال آینده، اصلیترین عامل تعیینکننده وضعیت بورس تهران چیست و تاثیر آنها بر بازار چگونه است، میگوید: روند تغییر نرخ ارز که در آن عامل تورم هم نهفته است یکی از مهمترین پارامترهای تعیینکننده روند شاخص خواهد بود. علاوه بر این، شرایط سیاسی و اتفاقات بینالمللی هم سرنوشت ساز است. اگر شتاب کاهش ارزش پول ملی گرفته شود و اعتماد معاملهگران از منظر رویدادهای سیاسی بازگردد، شرایط برای رشد منطقی بازار سهام به وجود میآید.
از نظر احمدزاد هم اصلیترین عوامل تعیینکننده جهت آتی بازار عبارتند از: وضعیت اقتصاد جهانی و قیمتهای جهانی، ثبات سیاستهای اقتصادی داخلی به ویژه سیاستهای پولی و مالی، روشن شدن نرخ ارز برای صنایع برای مدت مناسب، نحوه اجرای قانون هدفمندی یارانهها و چگونگی حمایت از صنایع، بهرهبرداری از پروژههای نفت و گاز و پتروشیمی و معدنی که در حال اجرا هستند و نرخ بهره (سود بانکی) در بسته سیاستی و نظارتی بانک مرکزی ۹۱.
اما رضا قهرمانی، تحلیلگر بنیادی بازار سرمایه بر این باور است که برداشتن موانع و شفافسازی اوضاع کل اقتصاد اصلیترین عامل جهت تعیین حرکت بورس است. در برخی از موضوعات، مسوولان میتوانند با برطرف کردن موانع به بازگشت امیدواری به اقتصاد ایران کمک کنند که از آن جمله میتوان به اعمال کنترل و مشخص کردن وضعیت ارز و سکه و پایان دادن کشمکشهای داخلی و شفافسازی راجع به یارانهها و تعیین و تکلیف یارانه بخش تولید و... اشاره کرد؛ اما برخی از موضوعات خارج از کنترل دولتمردان است. مثلا تحریمی که از سوی کشورهای خارجی صورت میگیرد؛ البته در آینده نزدیک سرمایهگذاران به این نتیجه خواهند رسید که اعمال این تحریمها دیگر بیاثر شده است و اقتصاد ما خود را با این وضعیت وفق داده است.
کوثری، تکنیکالیست بازار سهام ارزیابی خود از عوامل موثر بر آینده بازار را این گونه اعلام میکند: دو عامل بیشترین تاثیر را بر وضعیت بورس تهران خواهند داشت؛ اولین عامل وضعیت اقتصاد جهانی است که به دلیل اینکه بیشتر شرکتهای حاضر در بورس وابستگی مستقیم به قیمتهای جهانی دارند، به طور قطع قیمت مواد اولیه و کاهش یا افزایش آن تاثیر زیادی بر بورس تهران خواهد داشت.
عامل مهم دیگر وضعیت سیاسی و اقتصادی داخلی است که آن هم وابستگی غیرقابل انکاری با انتخابات ریاستجمهوری و نیز جایگاه ایران از لحاظ روابط سیاسی و اقتصادی با دیگر کشورها دارد.
از نظر کوثری، سرمایهگذار بیش از هر چیز دیگری باید احساس کند در مکانی امن سرمایهگذاری میکند؛ جاییکه تصمیمات ناگهانی، آینده سرمایه او را به خطر نمیاندازد. اگر کوچکترین خللی در احساس امنیت ایجاد شود او به سرعت سرمایه خود را بازار خارج کرده و جو منفی بر بورس حکمفرما میشود. مثال بارز چنین تصمیماتی، احتمال خروج پست بانک از شرکتهای مشمول قانون خصوصیسازی است. بنا بر دستور صریح مقام معظم رهبری مبنیبر اجرای سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی که پست بانک از جمله شرکتهای مشمول آن است، بسیاری از افراد حقیقی و حقوقی اقدام به خرید سهام این شرکت در بورس نمودهاند. اکنون در حالی که قیمت سهام این شرکت به حدود یکسوم بالاترین ارزش خود تنزل پیدا کرده است، مجلس با تصویب طرح یک فوریتی خروج پست بانک از لیست شرکتهای مشمول این اصل، باعث ایجاد بی اعتمادی نسبت به اجرای صحیح اصل ۴۴ شده است. در عوض، بازارهای موازی ارز و سکه که ریسک کمتری دارند و از طرفی هیچ نقشی در بهبود وضعیت اقتصادی کشور و شرکتهای تولیدی ایفا نمیکنند، رونق میگیرند. به خصوص در این روزها، به علت دو نرخی شدن این داراییها، سرمایههای بیشتری از بازار بورس خارج
و به سمت سکه و ارز هدایت میشود.
بورس 91 چگونه خواهد بود؟
محمد مساح نتیجهگیری خود از آینده یک ساله شاخص را این گونه بیان میکند: با توجه به رخدادهای جاری میتوان چنین نتیجهگیری کرد که شاخص کل بازار تغییراتی را در دامنه بین ۲۴ تا ۲۶ هزار واحد خواهد داشت و چنانچه بالای ۲۶۵۰۰ واحد تثبیت شود، احتمال تداوم روند صعودی گذشته وجود دارد و اگر بازار در زیر ۲۵۰۰۰ - ۲۴۵۰۰ واحد تثبیت شود، باید به روند نزولی بلندمدت فکر کرد. پیشبینی سال آینده دشوار است، اما بیشترین احتمال تداوم همین روند موجود است که بازار بدون روند مشخصی به صورت نوسانات کوچک در محدوده فعلی حرکت کند.
احمدزاد اما روند بازار را صعودی پیشبینی میکند که شاخص را در صورت بهبود شرایط در سال 91 تا 40 هزار واحد مستعد رشد میداند.
قهرمانی میگوید: وضعیت بازار ما کماکان در ابهام است. شاید وضعیت عملیاتی شرکتها به نسبت گذشته هیچ تغییری نداشته و چه بسا در برخی از صنایع همچون پتروشیمی، قندی، سیمانی بهبود وضعیت تجربه شده که این وضعیت مساعد برای آنها ادامه دار خواهد بود. اما در حال حاضر بازارهای موازی با بازدهی بالاتر و در مقایسه با بورس تهران کم ریسک تر هستند. از اوایل شهریورماه امسال، دلار رشد ۱۳ درصدی و سکه بهار آزادی رشد ۲۳ درصدی را تجربه کرده است. در حالی که در این مدت شاخص بورس حدود ۳ درصد کاهش داشته است. به طور حتم عقل سلیم حکم میکند که بین داراییهای مختلف با ریسک و بازدهی مختلف، داراییهای با ریسک کمتر و بازدهی بیشتر را انتخاب نماییم. پس تمایل سرمایهگذاران به بازارهای موازی بورس همچون سکه و ارز امری طبیعی است. این بازارها در این مدت بدون ریسک سیستماتیک حاکم بر بازار سهام تهران دارای سود مطلوبتری بودهاند و در صورت ادامه ابهامات در اقتصاد کلان، شاید بتوان وضعیت شاخص را کماکان نزولی دانست.
پیشبینی کوثری هم این است که از آنجایی که انتظار موج صعودی دیگری را برای بازار بورس داریم، این موج صعودی میتواند از اواخر امسال شروع شده و اوایل سال آینده را نیز در بر بگیرد. اما اگر شاخص نتواند طی روزهای آتی از مهمترین مقاومت خود در مرز 25500 واحد عبور کند اصلاح میتواند تا حدود 22300 واحد و در بدبینانهترین حالت تا 19000واحد نیز ادامه پیدا کند و از آنجا سیکل صعودی جدید موج 5 آغاز شود که در این صورت شاخص میتواند به محدوده 28000 تا 31000واحد دست پیدا کند.
بورس و انتخابات ریاست جمهوری
4 کارشناس بازار سرمایه درباره علت اینکه سالهای پیش از انتخابات ریاستجمهوری تا به حال همواره بازدهی منفی برای بورس در برداشته اعتقادات متفاوتی دارند، به طوری که مساح میگوید: تجربه تاریخی نشان میدهد که انتخابات همواره بر روی بازار سهام تاثیر عمده داشته است و شاید مهمترین دلیل آن ایجاد ابهام در وضعیت آینده است. در این شرایط، چون معاملهگران نمیدانند چه شرایطی پیش خواهد آمد بیشتر به لاک احتیاط فرو میروند و معمولا فروشندهها بر بازار غالب هستند. من فکر میکنم که بیشترین احتمال آن است که این پیشینه تاریخی برای سال 91 هم تکرار شود.
احمدزاد هم به دورههای ریاست جمهوری در ایران اشاره کرده و میگوید: معمولا دورههای ریاستجمهوری در ایران ۸ ساله بوده که بالطبع آن هر رییس دولتی با توجه به بینش و نگرش خاص خود و میزان دخالتی که برای دولت در اقتصاد قائل است، سیاستهای اقتصادی را تعیین میکند. به همین خاطر، به جهت عدم پیشبینی میزان تغییر در سیاستهای اقتصادی و جهتگیری اقتصاد در آینده، فعالان بورس به تحولات آینده با دیده تردید نگریسته و فضای بازار دچار رکود گردیده است. رضا قهرمانی در این زمینه خاطرنشان میکند: به نظر من شاید بتوان ترس از دیدگاه دولت آینده نسبت به بورس را از دلایل رکود بازار در سال قبل از انتخابات دانست. از این منظر به نظر میرسد در سال ۹۱ و قبل انتخابات شاهد بازدهی منفی باشیم؛ چرا که امیدی به ارائه برنامهای مناسب با ضمانت اجرایی از سوی کاندیداها وجود نخواهد داشت و آینده اقتصادی تا قبل از برگزاری انتخابات جدید نیز در هالهای از ابهام است.
کوثری هم در این زمینه تاکید میکند: برنامههای اقتصادی بلندمدت که دید استراتژیک داشته باشند و روسای جمهور موظف به پیروی از آنها باشند یا وجود ندارند یا اگر هم باشند، مانند سند چشمانداز در روی کاغذ باقی میمانند و به عمق ذهنیت و باور مدیران اجرایی و اقتصادی راه پیدا نمیکنند. در این فضا مدیران عالی اجرایی و ریاستهای جمهور همیشه میخواهند از صفر شروع کنند و ایدههای مخصوص به خود را پیگیری نمایند؛ ایدههایی که در برخی موارد فقط اهداف مقطعی را در پیرامون دولت دنبال میکنند و بعضا هم با حدس و خطا و وارد آوردن هزینههای زیاد به اقتصاد کشور همراه هستند. بنابراین از آنجایی که فعالان بازار به طور دقیق نمیدانند، در سال آینده چه کسی و با چه نوع دیدگاه اقتصادی و چه نوع نگرشی به بورس، سکاندار اداره کشور خواهد شد، برای حفظ سرمایه خود و کاهش ریسک، دست به فروش سهام و خروج از بازار تا تثبیت موقعیت اقتصادی میزنند. انتخابات آینده ریاست جمهوری نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود، به خصوص که با توجه به پایان دوره هشت ساله رییس دولت و تغییر حتمی آن، این دوره نسبت به انتخابات قبل اهمیت بیشتری نیز دارد.
رکود بزرگ در راه است؟
کارشناسان بازار سهام در پایان با یک پرسش دیگر مواجه شدهاند و آن اینکه با توجه به چرخههای زمانی فعالیت بازارهای سهام، وقوع رکود بزرگ در بورس تهران را در چه زمانی در آینده تخمین میزنید؟
مساح به سوال مزبور به این صورت پاسخ میدهد: اگر واقعا بازار بخواهد به رکود بزرگی وارد شود، حرکت آن از پاییز ۹۰ آغاز شده است. هنوز امید به اینکه شرایط بهتر شود، وجود دارد؛ اما اگر یک رخداد نامطلوب دیگر اتفاق افتد، بعید نیست که در یک رکود فراگیر وارد شویم. اگر بر اساس چرخهها بخواهیم قضاوت کنیم، شاید سه ماه است که بازار از دوره رونق بلندمدت فاصله گرفته و از حالا به بعد یا باید منتظر یک دوره سقوط بزرگ باشیم یا اینکه یک دوره ثبات بلندمدت را پیش از یک صعود قوی طی کنیم. تنها چیزی که نمودارها به خوبی نشان میدهند این است که یک چرخه افزایشی با طول عمر دو سال و نیم به پایان رسیده است و تا شروع رونق بعدی باید یک زمانی حداقل بین سه ماه تا یک سال سپری شود.
قهرمانی، فاندامنتالیست بازار سهام نیز معتقد است: بورس ما اکنون در وضعیت بسیار حساسی قرار دارد. اگر ابهامات کنونی اقتصاد حل نشود، مشکلات سیاسی حل نشود، موضع بانک مرکزی و حرفهای ضد و نقیض آن راجع به ارز و سکه و نوسانات شدید آن شفاف نشود، حمایت حقوقیها تنها مسکنی کوتاهمدت خواهد بود که تنها تعداد موجهای الیوت را برای رسیدن به هدف نهایی بورس افزایش میدهد! شرکتهای ما از لحاظ عملیاتی هیچ مشکلی ندارند و در سال جهاد اقتصادی در وضعیت بهتری نیز قرار گرفتند و تنها عدم اطمینان سرمایهگذاران بابت ریسکهای سیستماتیک بیرونی است که نقدینگی را از بورس ما خارج کرده است. در این وضعیت، تعیین موضع دولتمردان و شفافسازی مسائل تحریم و ادامه برنامه هدفمندی میتواند سهم چشمگیری در ادامه یا پایان رکود بورس داشته باشد.
در پایان کوثری هم میگوید: از آنجا که فرمول شاخص بورس تهران از ۳ سال پیش تغییر کرده است و در واقع سود تقسیمی شرکتها نیز در محاسبه آن دخالت داده شده است، نمیتوان بهطور دقیق از اطلاعات موجود برای پیشبینی نزول گسترده بعدی در بازار سهام استفاده نمود و در این شرایط هرگونه پیشبینی میتواند درصد خطای بالایی داشته باشد. بنابراین، فعلا مجبوریم به پیشبینیهای کوتاهمدتتر اکتفا کنیم و مهمتر از آن، به جای تحلیل شاخص کل به بررسی تکنیکال خود سهمها تکیه کنیم.
این تحلیلگر تکنیکالیست در پایان میافزاید: در صورتی که به نمودار فعلی اتکا کنیم و تحلیل تکنیکال خود را مبنای قضاوت قرار دهیم، پس از اتمام یک موج صعودی دیگر باید منتظر دوران رکود طولانی برای بازار باشیم که این رکود عمیق میتواند پس از یک دوره افزایش قیمت سهام، از اواسط سال آینده بعد از فصل مجامع در بورس ایجاد شود و در میان مدت ادامه یابد.
ارسال نظر