مصطفی دیلمی‌پور*

من به نسلی از حسابداران ایرانی تعلق دارم که در سال ۱۳۵۷ آرزوی حسابدار شدن را داشتند. پس از پیروزی انقلاب مواد ۲۷۵ و ۲۷۶ قانون مالیات‌های مستقیم مصوب ۱۳۴۵ حذف شد چون در تعارض با منافع برخی گروه‌‌های اقتصادی و اجتماعی نوظهوری بود که دل خوشی از حساب‌پذیر شدن خود نداشتند و نظارت بر ثروت‌های آسان کسب شده خویش را برنمی‌تافتند. بیش از دو دهه، حسابرسی، نقش نظارت مالی- اجتماعی خود را از دست داد. نتیجه آنکه هم اقتصاد اجتماع و هم حرفه حسابرسی از وضع به وجود آمده متضرر شدند. در این میان جوانان شاغل در حرفه هم بودند که بی هیچ دورنگری و بدون توجه به آینده حرفه، در فروپاشی موسسات حسابرسی آن زمان از هیچ کوششی فروگذاری نکردند.

موسسات حسابرسی متعلق به سازمان‌های دولتی و نهادهای عمومی تازه تاسیس سال‌های دولتی‌سازی صنعت و تجارت برای فضای اقتصادی و اجتماعی پس از پایان جنگ و ورود به دوران اقتصادی با محوریت بخش خصوصی، مناسب نبودند. جای خالی حرفه حسابداری و حسابرسی و زیان‌های ناشی از حساب‌پذیر نبودن درآمدهای هنگفت، مورد توجه مقامات تصمیم‌گیر قرار گرفت و در نهایت ماده ۲۷۲ در قانون مالیات‌های مستقیم در زمینه نقش حسابرسان مستقل ظاهر شد. زمانی لازم بود تا زمینه اجرایی شدن ماده ۲۷۲ فراهم شود. پس از بررسی و تایید هیات تشخیص صلاحیت حسابداران رسمی درسال ۱۳۸۰ اولین گروه حسابداران رسمی با شماره عضویتی که با عدد ۸۰ شروع می‌شد به جامعه معرفی شدند و جامعه حسابداران رسمی ایران برای پا نهادن به عرصه حیات و بقا و جلب اعتماد جامعه به عنوان نظام حرفه‌ای حسابرسی ایران، حداقل معیارهای استقلال حرفه‌ای را پذیرفت. نتیجه آنکه آیین‌نامه‌هایی بر ماده ۲۷۲ نوشته شد که از اساس منظور نظر قانونگذار روشن بین آن نبود، زیرا اجرای آن را منوط و موکول به هیچ آیین‌نامه یا ابزار تفسیر بعدی نکرده و به اندازه کافی روشن و اجرایی بود؛ تنها کافی بود جامعه حسابداران رسمی به مثابه نظام‌دهنده حرفه حسابرسی، اقتدار لازم را می‌داشت. پیامد پذیرش حداقل‌های حیات و بقا برای حرفه حسابرسی، آیین‌نامه اجرایی ماده ۲۷۲ بود که شان جامعه حسابداران رسمی ایران را به مثابه دستگاه سازمان‌دهنده و نظارتی مستقل حرفه حسابرسی برخاسته از شاغلین حرفه، پایین آورد. در این کاهش شان جامعه حسابداران رسمی ایران، سازمان حسابرسی به دلیل برخورداری از امتیازات ویژه قانون، کم نقش نبوده است. سازمان حسابرسی به دلیل امتیازات ویژه، درگیر مسائل مبتلا به موسسات حسابرسی بخش خصوصی از جمله بحث چانه‌زنی بر سر حق‌الزحمه حسابرسی یا یافتن مشتری نبوده است، زیرا صاحبکاران سازمان حسابرسی بر سر قیمت با آن بحث نمی‌کنند یا چانه نمی‌زنند چون تصورشان این است که حق‌الزحمه پرداختی از این جیب به آن جیب می‌شود یا آن موسسات و نهادهای ایرانی که باید کارشان را به آن سازمان واگذار می‌کنند. به نظر نگارنده، سازمان حسابرسی باوجود به کارگیری استانداردهای حسابرسی از استقلال لازم حرفه‌ای برخوردار نیست و نام نهاد حسابرسی داخلی دولت و شرکت‌های دولتی، نقش سازمان حسابرسی را در خود حسابرسی در ایران بهتر بیان می‌کند. این نگاه را در تدقیق و موشکافی در مبحث استقلال می‌توان بیشتر مورد نظر قرار داد. سازمان حسابرسی نهاد غیرتجاری انتفاعی دولتی است و شاغلان آن همه حقوق‌بگیر سازمان حسابرسی هستند که خود زیرمجموعه وزارت امور اقتصادی و دارایی است.

سازمان حسابرسی بنا به قانون، مسوولیت تدوین اصول و ضوابط حسابداری و حسابرسی را عهده‌دار است و از آغاز فعالیت خود بیش از ۲۰۰ نشریه حرفه‌ای منتشر کرده اما تنها دو نشریه با شماره‌های ۱۲۳ و ۱۸۹ درباره آیین رفتار حرفه‌ای است.

نشریه ۱۲۳ از آغاز سال ۱۳۷۸ لازم‌الاجرا اعلام شده است. بند ۴ نشریه یادشده مقرر می‌دارد «در اساسنامه (یا عناوین مشابه) تشکل‌های حرفه‌ای حسابداری و حسابرسی باید چگونگی رعایت مفاد آیین رفتار حرفه‌ای پیش‌بین ی و نحوه نظارت بر رعایت مفاد آن مشخص شود.» و بند‌های ۳۲ تا ۳۷ نشریه مزبور ضمانت اجرایی احکام را بیان کرده است. بدیهی است که در تاریخ لازم‌الاجرا شدن این آیین رفتار حرفه‌ای، تشکل حرفه‌ای حسابداری و حسابرسی ایران یعنی جامعه حسابداران رسمی ایران حتی اولین گروه حسابداران رسمی یا حسابداران حرفه‌ای را اعلام نکرده بود تا این آیین‌نامه قابلیت اجرایی در سطح حرفه پیدا کند مگر آنکه کاربردی درون سازمانی داشته یا در

برون سپاری خدمات مورد استفاده قرار می‌گرفت که در آن صورت نیز هیچ اشاره‌ای به ارکان سازمان از جمله هیات عالی نظارت که مسوولیت نظارت بر استانداردهای حسابداری و حسابرسی را بر عهده دارد نشده است. آیا آن نشریه واقعا ترجمه و تالیف یا اقتباس از آیین رفتار حرفه‌ای کشورهای دیگر و بدون هیچ بستر اجرایی در آن زمان منتشر نشده بود؟

نشریه ۱۸۹ با عنوان اخلاق و آیین رفتار حسابداران حرفه‌ای که توسط پیشکسوت حسابداران نسل اینجانب آقای مصطفی علیمدد براساس آیین رفتار فدراسیون بین‌المللی حسابداران ترجمه و تالیف شده است بیشتر جنبه آموزش تئوریک و آکادمیک دارد و به رنجی که حرفه حسابرسی در ایران از نپرداخته و تاکید نداشتن بر آیین رفتار حرفه‌ای می‌برد اشاره ندارد.

نگارنده در بازشکافی آیین رفتار حرفه‌ای و مهجور ماندن آن، مسوولیت سازمان حسابرسی را با آن داشته عظیم تخصصی در مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، کم نمی‌شناسد.به گمان اینجانب، اینک جامعه حسابداران رسمی ایران به مثابه نهاد نظارتی حرفه‌ای مسوولیتی اجتماعی و بسیار گران بر عهده دارد. هرچند که جامعه حسابداران رسمی ایران از آغاز سال‌های ۸۰ تاکنون تلاش مستمری را با تاکید بر مباحث حرفه‌ای و کارگاه‌های آموزشی نظری داشته است اما آیین رفتار حرفه‌ای در میان این تلاش‌ها به بوته فراموشی سپرده شده است.

اجازه دهید تا ادعا کنم نخست تا زمانی که جامعه حسابداران رسمی ایران نتواند اصول، قواعد، تفسیرها و احکام متداول مربوط به آیین رفتار حرفه‌ای را چراغ راهنمای حسابداران رسمی در فرآیند کار از پذیرش آن تا صدور گزارش کند و دیگر اینکه با حرکت به سوی خودگردانی و استقلال و خروج از نظارت و تبعیت از دولت در جلب اعتماد اجتماع موفق نخواهد شد. بخش اول، موضوع بحث این نوشته است و بخش دوم در نوشته‌ای دیگر مورد بحث قرار خواهد گرفت. برای آنکه بدانیم شیوه برخورد سایر انجمن‌های حرفه‌ای با آیین‌ رفتار حرفه‌ای چگونه است بار دیگر اجازه دهید تا مقایسه‌ای با نحوه عمل انجمن حسابداران رسمی آمریکا با ۱۲۴ سال سابقه و بیش از ۳۷۰ هزار عضو به عمل بیاورم:

امتحانات حسابداران رسمی در آمریکا شامل دو بخش است:

۱- امتحانات تخصصی شامل حسابداری ۱ و ۲، تئوری حسابداری، حسابرسی و حقوق تجارت

۲- امتحان آیین رفتار حرفه‌ای.

داوطلب حسابدار رسمی پس از قبولی در امتحانات تخصصی در امتحان آیین رفتار حرفه‌ای شرکت می‌کند. تفاوت امتحان آیین رفتار حرفه‌ای با امتحانات تخصصی در حق امتحان‌دهنده در انتخاب محل امتحان می‌باشد که می‌تواند در محل امتحان یا منزل شرکت‌کننده باشد؛ که در صورت اول حد نصاب نمره قبولی ۷۵ و در صورت دوم ۹۰ است. این شیوه برخورد، اهمیت آیین رفتار حرفه‌ای و رعایت آن توسط حسابداران رسمی آمریکایی را به خوبی نشان می‌دهد. در صورتی که برنامه دروس امتحانات حسابداری رسمی در ایران کم‌توجهی به این مهم را که ضامن بهداشت حرفه‌ای ما و معیار رفتار روزمره ما است را به خوبی نشان می‌دهد.

اجازه دهید مقایسه را ادامه دهیم، در هر دوره تمدید پروانه کار حسابدار رسمی یعنی در هر سه سال، حسابدار رسمی باید ۱۲۰ ساعت تحصیل تکمیلی حرفه‌ای داشته باشد که از این ۱۲۰ ساعت باید حداقل ۴ ساعت آیین رفتار حرفه‌ای باشد. بدون ارائه گواهی‌های گذراندن تحصیلات تکمیلی به ویژه در مورد اخلاف حرفه‌ای تمدید پروانه فعالیت حسابدار رسمی مقدور نخواهد بود. از هر ۴۰ ساعت تحصیلات تکمیلی سالانه ۸ ساعت مباحث غیرحسابداری است.

تنها نشان و رد توجه به آیین رفتار حرفه‌ای در ایران از میان ۶ اصل بنیادی و قواعد متعدد آن، ارائه فرم استقلال به گروه کنترل کیفی جامعه حسابداران رسمی است.

اگر عضوی از جامعه حسابداران رسمی ایران تحصیلات تکمیلی را نگذرانده باشد چه اتفاقی متصور است که برای او بیفتد؟

بیایید آیین رفتار حرفه‌ای را جدی بگیریم و بهای لازم را به آن بدهیم و با توجه به سطح پیشرفت دانش همانند جوامع حرفه‌ای دیگر چون آمریکا با ایجاد شرایط ساده، امکان بهره‌مندی از تحصیلات تکمیلی حرفه‌ای را از طریق برگزاری سمینارها و... فراهم سازیم.به طور حتم، بی‌ربط نخواهد بود اگر کاربرد استانداردهای حسابداری و حسابرسی را بدون رعایت آیین رفتار حرفه‌ای، به خوردن غذاهای خوشمزه بدون دانستن آداب استفاده از قاشق و چنگال تشبیه کنیم.

* عضو جامعه حسابداران رسمی ایران و عضو انجمن حسابداران رسمی آمریکا