در گفتوگو با رییس سازمان بورس بررسی شد
وضعیت قیمتها در بازار سهام
عکس: دنیای اقتصاد، نگار متیننیا روایت رییس سازمان بورس از آخرین وضع بازار
قیمتها در کف
گروه بورس - علیرضا باغانی: پس از آنکه در تماسهای تلفنی فراوان برای پیگیری سوژهها و رخدادهای مهم بازار سرمایه موفق به گفتوگو با علی صالحآبادی رییس سازمان بورس و اوراق بهادار و سخنگوی این سازمان نشدیم، ابتدای هفته جاری فرصتی مهیا شد، تا در ملاقاتی حضوری آخرین وضعیت بازار سرمایه ایران را در گفتوگو با مقام نظارتی بازار تحلیل و ارزیابی کنیم.
در این گفتوگو علاوه بر آنکه طی آن اظهاراتی اطمینانبخش درخصوص وضعیت کنونی بازار مطرح شد، دستاوردهای دیگری هم در پی داشت؛ از جمله آن که علی صالحآبادی درخصوص وضعیت جریان آزاد اطلاعرسانی در بازار سرمایه و برخی مباحث مطرح شده پرسشهایی را مطرح کرد.
در این ملاقات ۹۰ دقیقهای، ممنوعالمصاحبه شدن کارگزاران، بیم مدیران شرکتهای پذیرفته شده در بورس از مصاحبه با رسانهها به بهانه افشا نشدن اطلاعات نهانی، عدم گفتوگوی مدیران سازمان بورس با رسانههای حاضر در بازار سرمایه در کنار دیگر محدودیتهای موجود در حوزه اطلاعرسانی مطرح شد و وی وعده داد تا با مشخص نمودن مرزبندی خبر، تحلیل و اطلاعرسانی با مشاوره محدودیتهای موجود مرتفع شده و تمام مدیران بازار سرمایه چه از مدیران شرکتها، کارگزاران و خود مدیران سازمان بورس همکاری لازم را با رسانهها بدون هیچ گونه محدودیتی داشته باشند.
رییس سازمان بورس و اوراق بهادار فعالیت رسانههای تخصصی بازار از جمله روزنامهها، سایتهای خبری- تحلیلی، نشریات و خبرگزاریها را در توسعه بازار سرمایه، بسیار با اهمیت ارزیابی کرد و بر لزوم حمایت سازمان بورس از فعالیتهای رسانههای حاضر در بازار سرمایه تاکید کرد.
مقام نظارتی بورس در این گفتوگو، بازار سرمایه را بازاری بدون رقیب توصیف و اشاره کرد که بازارهای مسکن، طلا و ارز رقبایی برای عرض اندام در برابر بورس به شمار نمیروند.
او همچنین به سرمایهگذاران توصیه میکند که برای تحلیل و ارزیابی شرایط بازار سهام فقط به چند ماه گذشته اکتفا نکنند، بلکه بازار را در بازه زمانی بلندمدت و حداقل دو ساله بررسی و مورد قضاوت قرار دهند. بخش نخست این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
شاید اگر از بررسی وضعیت بازار شروع کنیم، برای معاملهگران و فعالان بازار سرمایه جذابتر باشد، به نظر شما چرا بازار این قدر منفی است؟
شما بهتر میدانید که متغیرهای مختلفی بر وضعیت بازار سرمایه ایران اثرگذار است، اما به عقیده من مهمترین دلیل، توقف نمادهای مهم و تاثیرگذار بورس است. همان طور که میدانید، هماکنون در بازار نماد حدود ۶۰ شرکت متوقف است که خیلی از این شرکتها هم جزو نمادهای بزرگ و شاخص بازار هستند. به عنوان مثال، نماد شرکتهای سنگآهنی در بورس تهران متوقف شده که سهم قابل توجهی از ارزش بازار را به همراه شرکتهای وابسته به خود اختصاص دادهاند، از این رو توقف این نمادها تاثیر قابل ملاحظهای بر ارزش روزانه معاملات و کاهش آن داشته است.
غیر از این موضوع و در پیش گرفتن سیاست احتیاط که جزء ذات معاملهگران است، دلیل دیگری برای منفی بودن بازار متصور نیستم و البته این را هم بگویم که منفی بودن بازار را قبول ندارم...
اما بازار که منفی است...
ما در حال حاضر در بازار صفهای فروش سنگین نداریم و این نقدشوندگی مناسب بازار را نشان میدهد. شما ببینید که در چند هفته اخیر تعداد نمادهایی که وارد گره منفی یا مثبت شدهاند، چقدر است و اساسا وزن این نمادها از ارزش بازار چقدر است. بر این اساس، در بازاری که صف سنگین نداریم، نمیتوانیم بگوییم که وضعیت خوب نیست. از طرفی دیگر، ما در کنار بورس، فرابورس را هم داریم و همین طور فیوچرز سکه را که حجم معاملات بالایی دارند.
در واقع این دو بازار هم جزو بازار اوراق بهادار محسوب میشوند که البته از نقدشوندگی و حجم و ارزش معاملات قابل توجهی برخوردارند و بعضا ارزش و حجم روزانه معاملات آنها از بورس هم بیشتر است.
آقای دکتر! اگر وضعیت مطلوب است، پس چرا شاخص بورس همواره رنگ قرمز را تجربه میکند، آیا غیر از این است که شاخص به عنوان دماسنج بازار میتواند گویای وضعیت کلی بازار باشد؟
شاخص بورس که فقط منحصر به بورس اوراق بهادار است، یک بحث است و وضعیت کل بازارهای بورس، فرابورس و فیوچرز سکه به عنوان بازار اوراق بهادار بحثی دیگر.چراکه شاخص کنونی تنها بیانگر وضعیت بورس و شرکتهای بورسی است نه کل بازار سرمایه... بنابراین، اگر این ۳ بازار را به عنوان بازار اوراق بهادار در کنار یکدیگر ببینید، اوضاع نسبت به سال گذشته نه تنها بدتر نشده که بهتر هم شده است.به عنوان مثال در سال جاری، ارزش معاملات فرابورس تاکنون به ۴ هزار میلیارد تومان رسیده است، در حالی که طی کل سال گذشته بیش از ۶ هزار میلیارد تومان معامله سهام در این بازار انجام شده که از روند صعودی فرابورس به ویژه در بازار سوم حکایت دارد.
از طرفی دیگر، تا دهم مهرماه در بورس حدود ۱۳ هزار میلیارد تومان سهم معامله شده و در بازار آتی سکه هم ارزش معاملات به ۳ هزار و ۱۵۶ میلیارد تومان رسیده است.
در شرایطی که در سال قبل ارزش معاملات فیوچرز سکه در مدت مشابه ۲۰۷ میلیارد تومان بوده است، البته این آمار صعودی در دفعات معامله هم خود را نشان میدهد تا جایی که تا دهم مهر سال جاری ۲ میلیون و ۴۷۲ هزار دفعه معامله در بورس انجام شده، در شرایطی که در مدت مشابه سال قبل یک میلیون و ۵۹۴ هزار دفعه معامله در این بازار انجام شده بود که معادل رشدی ۵۵ درصدی است. در فرابورس نیز در مدت یادشده ۷۴۷ هزار دفعه معامله انجام شده، در شرایطی که طی مدت مشابه سال قبل ۴۷ هزار دفعه معامله در این بازار انجام شده بود.
آمار مزبور به طور قطع قابل اعتنا است، اما چرا شاخص بازار همچنان منفی است و بازارهایی همچون طلا و ارز به عنوان بازارهای رقیب بورس تقویت شدهاند؟
همان طوری که پیش از این اشاره کردم، شاخص فعلی بیانگر وضعیت بازار بورس به عنوان یکی از بازارهای فعال سرمایه است، از این رو سرمایهگذاران نباید شاخص کل را به عنوان ملاکی برای خوب بودن یا بد بودن بازار در نظر بگیرند.
اما درخصوص بازار طلا و ارز که به عنوان بازارهای رقیب بورس به آنها اشاره داشتید، باید بگویم که اعتقادی به رقیب محسوب شدن این بازارها برای بورس ندارم.
چه دلیلی برای این اعتقاد خود دارید؟
بازار طلا بازاری تکمحصولی است و اساسا این بازار محدود، قدرت و توان رقابت با بازار سرمایه را ندارد؛ بازاری که در آن سهام بیش از ۴۰ صنعت متنوع معامله میشود. در شرایطی که طلا در حکم یک شرکت بورسی است و نوسانات خاص خودش را هم دارد و البته هر کسی در بازار طلا نمیتواند فعالیت کند. ولی ما در بورس با تنوع صنایع و ابزارهای مالی مختلف مثل اوراق مشارکت و صکوک امکان سرمایهگذاری برای تمام اقشار مردم را فراهم کردهایم.
در مورد بازار طلا باید اضافه کنم که ریسک آن بسیار بالاست و ما هیچ گاه به سرمایهگذاران توصیه نمیکنیم که به سراغ بازار طلا بروند، به ویژه سرمایهگذاران عادی و غیرحرفهای، مگر بازار آتی که شرایط متفاوتی دارد. به عنوان مثال، در بورس ما در ۶ ماهه اول هر چند رشد ۱۰ درصدی برای کل بورس رقم خورده است اما، سهامداران گروه قندی توانستند، ۵۸ درصد بازدهی بگیرند و در مقابل سهامداران گروههای دیگری هم بودند که بیش از بازار سود کردند.
اما راجع به بازار دلار که ظاهرا قیمتهای بیش از ۱۳۰۰ تومان را در بازار آزاد تجربه میکند، باید بگویم که این بازار هم رقیبی برای بورس محسوب نمیشود، چراکه تکمحصولی است، با ریسکهایی بسیار بالاتر از بازار طلا.
هماکنون هرچند تفاوت دلار رسمی و غیررسمی بیش از ۲۰۰ تومان است و این تفاوت جذابیت خرید دلار را فراهم کرده است، اما شما بگویید که چقدر میتوانید دلار با نرخ مرجع بخرید. فقط اگر مسافر باشید میتوانید میزان محدودی دلار تهیه کنید و لاغیر.
تازه اگر به فرض آنکه توانستید دلار زیادی هم تهیه کنید، ریسک نگهداری آن را چه میکنید؟ البته طلا هم با مشکل نگهداری مواجه است، در شرایطی که سهام هر چقدر هم که ارزش داشته باشد به یک برگه محدود میشود و اگر آن برگه هم گم شده و سرقت شود، هیچ مشکلی برای مالک آن به وجود نمیآید.
بر این اساس، گرچه شاید بازار طلا و ارز در دورههای زمانی مختلف سودهایی را به همراه داشتهاند، اما سرمایهگذارانی هستند که در این بازارها یک شبه همه چیز خود را از دست دادهاند. از این رو به نظر من رقابتی بین بازار طلا و ارز و بازار سرمایه وجود ندارد و علاوه بر مزیتهای اشاره شده به آن، بازار سرمایه ایران به گونهای طراحی شده که امکان زیان قابل توجه سرمایهگذاران در کوتاهمدت وجود ندارد و در واقع نوسانات آن کنترل شده است.
بازار مسکن چه...؟
بازار مسکن هم همین طور، ریسک سرمایهگذاری در این بازار به نسبت بازارهای طلا و ارز هم چه بسا که بیشتر است.
همچنین شما ببینید که بازدهی بازار مسکن چقدر است. مثلا مسکنی دارید، به ارزش ۴۰۰ میلیون تومان، مگر چقدر میتوانید از آن بازدهی بگیرید؟ همچنین برای یک ملک ۴۰۰ میلیون تومانی چقدر مشتری بالقوه و بالفعل وجود دارد و اساسا قدرت نقدشوندگی این بازار چقدر است؟
از سویی دیگر، آن قدر عرضه در بازار مسکن افزایش یافته که جذابیت گذشته را برای سرمایهگذاری از دست داده است، در این شرایط به نظر نمیرسد که بازار مسکن بتواند در برابر بازار سرمایه عرض اندام کند و P/E این بازار براساس نرخهای اجاره در شرایط کنونی دستکم ۱۸ مرتبه به بالا است.
آقای دکتر! همه اینها درست. اما جامعه سهامداری به دنبال سودند، بازار سرمایهای که شما از جذابیت آن سخن میگویید از اول سال تا الان فقط ۱۰ درصد سودآوری برای سرمایهگذاران داشته است.
به نکته خیلی خوبی هم اشاره کردید. سودآوری مهمترین انتظاری است که سهامداران باید از سرمایهگذاری در بازار سرمایه داشته باشند. اما نکته اینجاست که بازه زمانی ۷-۸ ماهه برای اظهارنظر درخصوص خوب بودن یا بد بودن بازار درست نیست، زیرا ما همواره گفتهایم که بورس، بازاری است، برای سرمایهگذاری بلندمدت و سرمایهگذاران هم باید معدل بازدهی بورس را در بلندمدت ارزیابی کنند.
اگر هم بررسی کنید، به طور قطع به این نتیجه میرسید که بازدهی بازار سرمایه در مقایسه با سایر بازارها در بلندمدت مناسبتر بوده است.
افق زمانی بلندمدت تعاریف مختلفی دارد، مقصود شما از بلندمدت چیست؟
حداقل ۲ سال؛ که در دو سال گذشته هم سرمایهگذاران بازار سهام از سرمایهگذاری در بورس راضی بودهاند.
همان طور که میدانید، سرمایهگذاران از بازار سرمایه ایران طی سال ۸۹ معادل ۸۵ درصد و در سال ۸۸ معادل ۵۷ درصد بازدهی گرفتند، آیا به نظر شما سودآوری ۱۰ درصدی بورس در ۸ ماه تناسبی با انتظارات سرمایهگذاران از بازار سهام دارد؟
خب، طبیعی است که انتظارات باید تعدیل شود. این بازار محل نوسانگیری نیست و دید بلندمدت را میطلبد و به جرات میتوانم بگویم که بازار سرمایه همچنان بهترین بازار برای سرمایهگذاری بلندمدت محسوب میشود.
ببینید اگر شفافتر بخواهم برایتان وضعیت بورس را تبیین کنم، باید به این نکته اشاره کنم که به لحاظ اقتصادی، بازاری موفق است که سه ویژگی را داشته باشد. نخست آنکه بازدهی بالایی را برای سرمایهگذاران رقم بزند، از سویی دیگر ریسک معقولی داشته باشد و در نهایت از قدرت نقدشوندگی بالایی هم برخوردار باشد. بر این اساس، من فکر میکنم که بازار سرمایه در طول زمان هم بازدهی خوبی داشته، هم ریسک معقولی را متحمل شده و هم بازاری نقدشونده بوده است.
در اینجا لازم است، مقایسهای هم از وضعیت بازار سرمایه ایران و شاخصهای بورسهای فعال جهانی داشته باشم.من در زمان دانشجویی کتابی خواندم با عنوان «آینده سرمایهداری»؛ ترجمه مهندس عزیز کیاوند که سال ۱۳۷۶ منتشر شده بود. این کتاب جذاب را چندی پیش بار دیگر مطالعه کردم، در آن کتاب شاخص نیکی(مربوط به بورس ژاپن)، فکر میکنم در سال ۱۹۸۹ معادل ۳۸ هزار واحد اعلام شده بود، حالا که سالها از آن زمان میگذرد، شاخص مزبور زیر ۱۰ هزار واحد قرار دارد.این در حالی است که شاخص بورس هنگکنگ هم که اواخر سال ۸۶ از حدود ۲۲ تا ۲۴ هزار واحد در نوسان بوده، در سال ۱۳۹۰ زیر ۱۹ هزار واحد است.
شاخص داوجونز آمریکا هم که ۴ سال پیش ۱۴ هزار واحد بود، اکنون زیر ۱۲ هزار واحد است. البته همه بورسهای منطقه هم وضعیت نزولی داشتهاند، تا جایی که شاخص بورس دبی نیز که اکنون در محدوده هزار و ۴۰۰ واحد است، در ۵ سال اخیر حتی به سطح ۴ هزار و ۸۰۰ واحد هم رسیده بود.
در عربستان هم شاخص بیش از ۱۰ هزار واحدی سالهای قبل، هماکنون در سطح ۶ هزار و ۲۰۰ واحد در نوسان است و حتی شاخص بورس کویت که الان زیر ۶ هزار واحد است، سالها قبل بالای ۱۰ هزار واحد بوده است.
حالا شما خودتان قضاوت کنید، شاخص بورس تهران (شاخص بازده نقدی و قیمت) که در آذر سال ۸۷ محدوده ۹ هزار واحدی را تجربه میکرد، حالا در چه ارتفاعی قرار دارد؟ ۲۵ هزار و ۵۹۰ واحد!
آقای دکتر صالحآبادی، شاخص ما بازده نقدی و قیمت است و سهامداران از ابتدای سال جاری تاکنون زیر ۱۰ درصد سود از بازار گرفتهاند که بخش عمدهای از آن هم ناشی از سود تقسیم شده در مجامع است، یعنی از محل دادوستد و رشد قیمت سهام عملا سودی عاید سرمایهگذاران نشده است...
من باز هم تاکید میکنم که بورس را فقط چند ماه اخیر، ارزیابی نکنید.
من به شما نمایی از وضعیت شاخص بورسهای جهانی نشان دادم. حالا چه سود نقدی چه بازدهی قیمت سهام. به هر حال، وضعیت این بورسها بهتر که نشده که هیچ بدتر هم شده است. اما شما خودتان گفتید که بورس در سال ۸۹ و ۸۸ چه سودآوری قابل توجهی داشته است.
من تاکید میکنم که وضعیت بازار سرمایه ما بسیار مناسب است و از تمام مولفههای جذاب برای سرمایهگذاری برخوردار است. حالا مدتی هم قیمت سهام که با رشد بسیار زیادی مواجه شده بود، اصلاح شده و کاهش یافته است. بنابراین، فکر میکنم در حال حاضر قیمت سهام در کف خود قرار گرفته است و جذابیت خرید برای سرمایهگذاران علاقهمند در سطح کاملا توجیهکنندهای میباشد.
عکس: نگار متیننیا
ارسال نظر