«دنیای اقتصاد» اوضاع بورس تهران را بررسی میکند
نوسانگیران در برابر سهامداران
دنیای اقتصاد- هر چند سرمایهگذاری در بازار سهام مزیتهایی همچون تامین مالی، کنترل تورم و در مجموع توسعه اقتصادی دارد، اما فعالان این بازار اعم از حقیقی و حقوقی یک هدف اصلی و مشترک تحت عنوان «کسب سود حداکثری» دارند؛ در این میان، زاویه نگاه بورسبازان به این هدف مشترک با یکدیگر بسیار متفاوت است تا جایی که برخی سهامداران به دنبال سودهای کوتاهمدت روزانه هستند، اما گروهی دیگر با صبر و انتظار، بازدهی سرمایهگذاری خود را در طولانیمدت جستوجو میکنند. اما اخیرا غلبه فضای رکودی و افت شاخص صنایع مختلف در بازار سهام سبب شده تا طرفداران نوسانگیری در بورس افزایش پیدا کنند. این در حالی است که همهگیر شدن این گرایش میتواند به کارکرد اصلی بازار سرمایه که همان تامین مالی بلند مدت برای شرکتها است لطمه وارد شود. در همین راستا دنیای اقتصاد در گزارشی به بررسی افق زمانی سرمایهگذاری در بورس تهران و ابعاد گوناگون این مساله پرداخته است. بررسی افق زمانی سرمایهگذاری در بورس تهران
نوسانگیران در برابر سهامداران
گروه بورس- اعظم شریفی: سرمایهگذاران بورس تهران همچون سایر فعالان بازارهای مالی در سراسر جهان همواره دستیابی به حداکثر سود را دنبال میکنند. براین اساس، افراد استراتژیهای سرمایهگذاری متفاوت در بازههای زمانی مختلف را انتخاب میکنند.
برخی سهامداران با اعتقاد بر نوسانگیری در دورههای کوتاه مدت فعالیت میکنند و برخی دیگر افق زمانی طولانیتری را برای کسب بازدهی بیشتر مدنظر دارند. تفاوت دیدگاه این دو گروه طبعا موجب انتخاب روشهای سرمایهگذاری مختلف در بین معاملهگران میشود.
نوسانگیران معتقدند عمق بازار بورس تهران به اندازهای کم و ریسکهای محیطی بازار به اندازهای زیاد است که امکان هرگونه پیشبینی قابل اتکا از آینده را دشوار میسازد. بنابراین، بهتر است به سودهای کوتاهمدت و مطمئن قناعت کرده و عطای صبر بیشتر و تحمل مخاطرات آینده را به لقایش بخشید.گروهی دیگر با دیدگاهی کاملا متفاوت بر برتری روش بلندمدت نسبت به کوتاهمدت به منظور کسب نتایج بهتر تاکید دارند.
اما به راستی نظر کدام یک به واقعیت نزدیکتر است؟ مزایای دیدگاه کوتاهمدت و بلندمدت چیست و در نهایت کدام روش سود بیشتری برای سرمایهگذاران به همراه دارد؟ «دنیای اقتصاد» پاسخ به این پرسشها را در گفتوگو با کارشناسان بازار سرمایه مورد بررسی قرار داده است.
هر دو روش در جای خود کارآمد است
در این راستا، یک تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به اینکه نفی سرمایهگذاری کوتاهمدت کار خوبی نیست زیرا حضور سرمایهگذاران کوتاهمدت لازمه بازار است، تاکید کرد: مهم این است که افراد با شناخت از خود بفهمند که توانایی معاملاتی و سرعت واکنش آنها چگونه است؟ با اطلاعات وارد بازار شوند و به تغییرات قیمتها توجه داشته باشند تا بتوانند به موقع تصمیم بگیرند. بر این اساس ابتدا باید توانایی خودشان را تشخیص بدهند تا بتوانند روش کوتاهمدت یا بلندمدت را انتخاب کنند.
کامیار فراهانی افزود: نظر اشتباهی است که مطرح شده نوسانگیری بد است. اتفاقا نوسانگیری آثار مثبتی دارد چون نقدشوندگی بازار را حفظ میکند. این در حالی است که در بورس ما نوسانگیری را رد میکنند بدون توجه به این موضوع که بازاری که نوسانگیر دارد، از نقدشوندگی بالایی برخوردار است.
فراهانی دلیل دید منفی به نوسانگیری در بورس تهران را مورد توجه قرار داد و افزود: بورس ما نوسانات خیلی بزرگ و شدیدی دارد بر این اساس مسوولان بورس میخواهند افراد در بازار از این نوسانات نترسند و با نگاه طولانیمدت در بازار باقی بمانند. این در حالی است که بین کسب بازدهی سرمایهگذاری کوتاهمدت، بلندمدت و میانمدت تفاوتی نیست و تنها به شناسایی استعداد و توانایی افراد بستگی دارد.وی با اشاره به اینکه تعداد سرمایهگذاران بلندمدت بورس تهران کمتر است، گفت: فعالیت سرمایهگذاران کوتاهمدت و میانمدت در بازار سرمایه بیشتر است، زیرا عدم اطمینان به تصمیمات اقتصادی در بلندمدت نگرانکننده است و افراد درخصوص تغییراتی که در نتیجه تصمیمات گرفته میشود، ابهام دارند.فراهانی در عین حال افزود: میزان بازدهی ربطی به مدت زمان سرمایهگذاری ندارد و در دورههای مختلف میتوان سود و بازدهی مطلوب کسب کرد. نکته قابل توجه اتخاذ استراتژی مناسب در روشهای مختلف است.
وی ضعف آموزش را مهمترین دلیل برای عدم سرمایهگذاری بلندمدت عنوان کرد و افزود: آموزش روشهای سرمایهگذاری بلندمدت کار خوبی است ولی اینکه یکی از روشهای سرمایهگذاری بلندمدت یا کوتاه مدت تقبیح و تقدیر شود، کار مثبتی نیست.
تقابل «ارزش محوری» با «قیمت محوری»
به اعتقاد یک کارشناس بازار سرمایه درگیر شدن در فرآیند نوسانگیری در بازار سهام علاوه بر نیاز به مهارت و دقت زیاد و لزوم ارتباط نزدیک با معامله گران شرکتهای کارگزاری، اضطراب مضاعفی را بر فرد تحمیل میکند. شروین شهریاری تصریح کرد: بنابراین، در صورتی که درصد بزرگی از کل سرمایه به این استراتژی اختصاص یابد، اغلب نتیجه مطلوبی را عاید سرمایهگذار نمیکند. نوسانگیری باعث میشود مبالغی تحت عنوان کارمزد، مالیات و ... پرداخت شوند که هر چند ممکن است کوچک به نظر برسد، اما با تکرار این روند، تبدیل به ارقام هنگفتی در بلندمدت میشوند. یک سرمایهگذار بنیادی سعی میکند با استفاده از دانش خود یک ارزشگذاری بر سهام شرکت انجام داده و سپس ارزش مورد محاسبه را با قیمت روز سهام مقایسه کند. شهریاری ادامه داد: به همین ترتیب هر گاه ارزشگذاری انجام شده نتواند قیمت کنونی سهم را توجیه کند، سرمایهگذار مزبور از ورود به سهم حتی با وسوسه استفاده از نوسان کوتاهمدت اجتنابمیکند. این در حالی است که نوسانگیران معمولا هدف قیمتی مشخصی برای خرید و فروش ندارند و ممکن است تنها با مثبت شدن روند قیمتی یک سهم آن را خریده و در روند منفی، آن را بفروشند. فردی که با نوسانات بازار همراه است، قیمتهای لحظهای و صفهای خرید و فروش را دنبال میکند و تصمیمات خود را نیز بر همین مبنا اتخاذ میکند.
وی افزود: در حقیقت میتوان گفت تفاوت اصلی در اینجا این است که معاملات سرمایهگذاران حرفهای براساس رشد یا کاهش ارزش برآوردی آنها از سهام یک شرکت انجام میشود؛ اما نوسانگیران در روشی معکوس، بر اساس رشد یا کاهش قیمت سهم تصمیمات خرید و فروش را اتخاذ میکنند. شهریاری تصریح کرد: این سرمایهگذاران اغلب پول خود را از یک سهم به سهم دیگر جابه جا میکنند و به واسطه فقدان تحلیل از ارزش ذاتی، با یک فاز تاخیر به جرگه صفهای خرید و فروش میپیوندند. بدین ترتیب در وارد شدن به یک سرمایهگذاری مناسب دیر عمل میکنند (چون منتظر جو بازار هستند) و در خارج شدن از سهام گران نیز ناموفق بوده و در تله صفهای فروش گرفتار میشوند. وی تاکید کرد: یک سرمایهگذاربلندمدت به خوبی میداند که رفتار بازار چندان قابل پیش بینی نیست، ولی چون به اصل «حرکت قیمت به سوی ارزش ذاتی» اعتقاد دارد، ترجیح میدهد به جای تخمین رفتارهای بازار، افق زمانی سرمایهگذاری خود را بزرگ تر کند و از بازدهی سرمایهگذاری خود به بهترین شکل منتفع شود.این تحلیلگر بازار سرمایه خاطرنشان کرد: واقعیت این است که قواعد نوسانگیری آسان و سریع است و با جو بازار تغییر میکند، اما قوانین سرمایهگذاری حرفهای پیچیده است و فرد باید با تلاش و صرف وقت زیاد دانش حسابداری و تحلیل بنیادی و تکنیکی را در خود تقویت کند. به همین علت است که تعداد نوسانگیران در بازار سرمایه زیاد و تعداد سرمایهگذاران حرفهای بسیار کم است.
انجام ۷۰ درصد معاملات با نگاه بلندمدت
در همین حال یک معاملهگر بورس معتقد است بیشتر خرید و فروش فعالان حقیقی بازار سهام برای نوسانگیری صورت میگیرد. محمد آزاد افزود: حجم اصلی معاملات بازار مربوط به بازیگران حقوقی و صندوقها است. در این بین، ۲۰ تا ۳۰ درصد معاملات آنها به منظور کسب بازدهی از نوسانات روزانه و ۷۰ تا ۸۰ درصد با رویکرد سهامداری بلندمدت انجام میشود. وی با بیان اینکه تعریف مشخصی از بازههای زمانی سرمایهگذاری کوتاه و بلندمدت وجود ندارد، گفت: به طور کلی سرمایهگذاران به دورههای زمانی سه تا ۹ ماه میانمدت، یک سال و بیشتر بلندمدت و زیر سه ماه کوتاهمدت میگویند. بر این اساس، معمولا معاملهگران بنیادی اقدام به خرید و فروش براساس دیدگاه بلندمدت میکنند، اما تحلیلگران تکنیکی توجه ویژهای به نوسانگیری روزانه دارند.
آزاد خاطرنشان کرد: این در حالی است که اگر بازاری کارآ داشته باشیم و سبد مناسبی را برای سرمایهگذاری انتخاب کنیم، قطعا در میانمدت و بلندمدت بازدهی بهتری خواهیم داشت، زیرا میزان بازدهی با مدت زمان سرمایهگذاری رابطه مستقیم دارد. از سوی دیگر هر چقدر نوسانگیری بیشتری را انجام دهیم، مرتکب اشتباهات بیشتری هم میشویم هر چند در برخی موارد به دلیل جو متفاوت بازار یا در عرضههای اولیه، کسب سود ۳۰ تا ۴۰ درصدی نیز طی مدت کوتاهی با نوسانگیری امکانپذیر بوده است.محمد آزاد اهمیت انتخاب سهم را مورد توجه قرار داد و گفت: در سرمایهگذاری بلندمدت هم اگر سهمی را خریداری کنیم که مناسب نباشد و بررسی درستی از چشمانداز صنعت انجام نشود، متحمل ضرر خواهیم شد.
باید در نظر داشت که انتخاب سهام با استفاده از اصول بنیادی، سبد مطمئنی را تشکیل میدهد که روند کسب بازدهی مثبت آرامی را طی میکند. اما نوسانگیران با یکسری محدودیتها نظیر صفهای خرید و فروش روبهرو هستند که قدرت عکسالعمل سریع آنها را کاهش میدهد.
این معاملهگر بورس تهران تصریح کرد: بخشی از بازار همواره به دنبال نوسانگیری هستند؛ این گروه توجهی به ارزش بنیادی ندارند و فقط خرید و فروش سریع را دنبال میکنند.
براین اساس، نوسانگیران صفهای خرید و فروش را بدون توجه به اتفاقات درونی شرکت ایجاد میکنند. اما معاملهگران بلندمدت با دوری از هیجانات صفها، سهامداری میکنند. آزاد درخصوص راهکار تشویق سرمایهگذاران به نگهداری بلندمدت سهام، تاکید کرد: باید شفافسازی اطلاعاتی را پررنگ کرد. به این ترتیب آمار و اطلاعات به روز از عملکرد بلندمدت شرکتها انتشار یابد و در اختیار سرمایهگذاران قرار گیرد. از سوی دیگر آموزش سرمایهگذاران برای رفتار حرفهایتر باید در دستور کار باشد تا بازار متوجه شود که نوسانگیران هم همیشه بازدهی مناسبی ندارند. آموزشهای حرفهای نیز نقش مهمی در تقویت نگاه بلندمدت در بازار سرمایه دارند.
نگرانی؛ عامل گرایش به نوسانگیری
در همین راستا مدیرعامل کارگزاران بهگزین با یادآوری اینکه تفاوت طبیعی بین دیدگاههای زمانی سرمایهگذاران وجود دارد به خبرنگار ما گفت: سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی بازههای زمانی متفاوتی برای سرمایهگذاری دارند. بر این اساس ۸۰ درصد سهامداران حقیقی، فعالیت کوتاهمدت و میانمدت دارند؛ حال آنکه اکثر حقوقیها با رویکرد میانمدت و بلندمدت خرید و فروش میکنند. البته ممکن است بخشی از فعالیت حقوقیها نیز به صورت روزانه به نوسانگیری اختصاص یابد.وی دلیل این موضوع را مورد توجه قرار داد و افزود: رقمهای زیر یک تا دو میلیارد تومان با دید کوتاهمدت و در صورت اشراف و تمرکز بر بازار میتواند بازدهی مناسبی داشته باشد. اما در مبالغ بزرگتر، شیوه کوتاهمدت و نوسانگیری میتواند خطرساز باشد.
ناسوتیفرد اظهار کرد: بازه سرمایهگذاری کوتاهمدت زیر سه ماه، میانمدت سه تا ۹ ماه و بلندمدت شاید بالای ۹ ماه باشد؛ اما برای کسب سود در این بازههای سرمایهگذاری، نسخه واحدی را نمیتوان تعیین کرد.
مدیرعامل کارگزاری بهگزین با اشاره به اینکه نوسانگیری مختص بورس ایران نیست، خاطرنشان کرد: نفع و ذات بازار سرمایه در حرکات نوسانگیری است و به همین خاطر در روند قیمتهای جهانی هم این هیجانات را میبینیم. اما افرادی که بتوانند وارد هیجان نشوند، برندگان بازار هستند. سرمایهگذارانی که در هیجان منفی یا مثبت همچنان خرید و فروش خود را براساس اطلاعات و تحلیلهای دقیق انجام دهند، سود خواهند برد.او نقش محدودیتهای معاملاتی و صفهای خرید و فروش را در روحیه نوسانگیری در بورس تهران را تایید کرد و اظهار داشت: این محدودیتها قطعا تاثیرگذار است اما اتفاق خوب این است که با گذشت زمان، نقش صفهای خرید و فروش کمرنگ شده و عمر صفهای خرید و فروش کوتاهتر شده است. امیدوارم با هوشمندی سهامداران حقوقی و افزایش نقدشوندگی بورس تهران، این قضیه به طور کامل حل شود.
ناسوتیفرد خاطرنشان کرد: شاید مهمترین عامل در تقویت سهامداران برای سرمایهگذاری بلندمدت ثبات قوانین و مقررات باشد. زیرا وقتی وارد یک صنعت و سهم میشوید، اگر مطمئن باشید اتفاقات و تلاطمهای سنگین وجود ندارد، با دید بلندمدتتر برنامهریزی میکنید.اما زمانی که هر لحظه در انتظار و نگران قانون مالیاتی، تحریم و بهرههای مالکانه جدید باشید، فقط با سود کوتاهمدت از سهم خارج میشوید.هر عاملی که بتواند عدم اطمینان سرمایهگذاران را کم کند، سرمایهگذاری بلندمدت را افزایش میدهد.مدیر سرمایهگذاری شرکت توسعه سرمایهگذاری سامان هم درخصوص موضوع مورد بحث خاطرنشان کرد: نوسانگیری بخشی از بازار است که باید مورد توجه باشد. این در حالی است که هر چقدر شرایط و امنیت بیشتری در بازار فراهم شود، میتوان شاهد تعمیق نگاه بلندمدت بود.
وی افزود: از نظر تئوریک، سرمایهگذاری کوتاهمدت زیر یک سال و بلندمدت بالای یک سال است. هرچند بازههای زمانی با توجه به شرایط افراد و اقتصاد کشورها طبقهبندی میشوند.
صمدی درخصوص نقش صندوقها در این باره گفت: ماهیت موسسات مالی مثل صندوقها که به تازگی در بازار فعال شدهاند به گونهای است که به محض اینکه احساس خطر کنند به ناچار اقدام به فروش میکنند و مجبورند به سرعت عمل کنند و برای شناسایی سود حتی یک نوسان کم هم قانع میشوند و میفروشند.
صمدی تصریح کرد: نوسانگیری و سفتهبازی یک نوع فعالیت و حرفهای در دنیا است اما موضوع این است که اغلب افراد در نوسانگیری با پذیرش ریسک بالاتر در بازار سهام به دنبال نرخ بازده کمتری هستند. بر این اساس ریسک مازادی به سرمایهگذر تحمیل میشود که در برابر آن پاداشی به وی تعلق نمیگیرد.
ارسال نظر