عامه مردم با بازار سرمایه بیگانهاند
ملک، طلا، دلار یا بورس؟!
گروه بورس- علیرضا باغانی: «بازارهای موازی» یکی از دغدغههای بااهمیت و البته همیشگی فعالان بازار سهام به شمار میرود که نگاه اغلب بورسبازان را به طور معمول به سوی خود معطوف میکند. واقعیت این است که در محیط اقتصادی و فضای کسب و کار موجود همواره بازارهای طلا، ارز، بانکها، مسکن و سهام رقابت تنگاتنگ با یکدیگر داشته و در مقاطع زمانی مختلف، سرمایهگذاران متعددی را جذب خود کردهاند. البته سالها قبل تفاوت قیمت سیمکارت دولتی و قیمت خودرو کارخانهای با بازار آزاد، بازار داغ داد و ستد سیمکارت و خودرو را رقم زده بود که سودآوری بالایی هم به همراه داشت، ولی با ورود اپراتورهای جدید به صنعت تلفن همراه و تولید سیمکارتهای اعتباری و نیز اشباع بازار خودروی کشور این حوزهها رفتهرفته جذابیت خود را از دست دادند.در گزارش پیش رو به وضعیت بازارهای رقیب بورس پرداخته شده و دلایل عدم ورود جدی سرمایهگذاران بازارهای موازی به بورس مورد موشکافی قرار گرفته است. سخنان فعالان این بازارها نشان میدهد که آنها درک درستی از کارکرد بورس نداشته و تصورات رایج «تکه کاغذ بودن برگه سهام» و «نیاز به تضمین در سرمایهگذاری» کماکان در اذهان عامه مردم خودنمایی میکند. در این گزارش، عملکرد ضعیف در شناساندن بازار سرمایه به مردم در کنار ریسک قابل ملاحظه سهام و قدمت بازارهای طلا، ارز، مسکن و سپردهگذاری در بانکها به عنوان دلایل اصلی کاهش گرایش به بورس عنوان شده است.
طلا بهتر است یا سهم؟
مهدی مشتاقی فعال بازار طلا در خیابان جمهوری تهران با بیان اینکه بازار طلا در سالهای اخیر جذابیت خود را برای سرمایهگذاری بلندمدت از دست داده است، گفت: نوسانات بازار طلا خیلی بالا است و از طرفی فعالیت در این بازار به پشتوانه مالی قوی نیاز دارد، از این رو صرف نظر از ماههای گذشته بازار طلا نتوانسته است، بازدهی خوبی برای فعالان خود داشته باشد و بیشتر درآمدها هم از اجرت فروش طلا است.
وی در برابر این سوال که چرا به رغم نامناسب بودن وضعیت بازار طلا به سرمایهگذاری در بازار سهام اقدام نمیکنید، گفت: از بازار سهام تنها با اسمی به نام بورس آشنا هستم و متاسفانه آگاهی لازم را برای ورود به این بازار ندارم.
این فعال بازار طلا با ذکر این نکته که بسیاری از فعالان سنتی بازار طلا، ارز و مسکن، بازار سهام را مبتنی بر شانس و اقبال میدانند، گفت: در روزنامهها خواندم که بورس ایران بیش از ۴۰ سال قدمت دارد، اما به نظرم در این مدت طولانی، کاری جدی برای شناساندن این بازار به مردم انجام نشده است، گویی فعالان بازار سهام در قرنطینه بودهاند. از سویی دیگر، من به عنوان یک فعال بازار طلا و دیگر همکارانم تصور میکنند که ورود به بورس بیشتر شبیه به یک بختآزمایی است، از این رو چون سرمایههایمان برایمان مهم است و پول مازاد هم نداریم، نمیتوانیم به این بازار اعتماد کنیم.
مشتاقی در برابر این سوال که آیا از سودآوری ۸۵ درصدی بازار سهام در سال گذشته اطلاع دارید و این بازدهی نمیتواند عاملی برای ورود شما به بازار سهام شود، گفت: هرچه بگویید بازار سهام سود زیادی دارد، تاثیری در من و امثال من برای ورود به بازار سهام ندارد، مثل این است که بگویید این هواپیما برای تو است و باید به عنوان خلبان آن را ناوبری میکنی، اما آیا من میتوانم آن را حتی یک قدم به جلو ببرم؟! بازار سهام هم همین است و مادامی که مردم آشنایی لازم را با این بازار و قابلیتها و تضمینهای آن ندارند، وارد سهام نخواهند شد.
پولی بابت یک برگه نمیدهم!
بیژن حشمتی هم یکی از فعالان بازار املاک در سعادتآباد تهران است که در پاسخ به این پرسش که تا چه حد با بازار سهام آشنایی دارید، گفت: من به عنوان کسی که علاقهمند به فعالیتهای اقتصادی است، سالها پیش با اطلاعاتی بسیار کم و در حد اینکه برخی فعالان بازار سهام میگفتند، این سهم خوب یا بد است پا به این عرصه گذاشتم، اما بورس ما را نیامده فراری داد! وی افزود: انگار که این بازار خیلی هم اهل میهماننوازی نیست. چیزی که من فهمیدهام این است که در بورس هیچ کس مسوولیت تبدیل شدن سرمایه زندگی من را به یک تکه کاغذ قبول نمیکند! پس چه دلیلی دارد که من به فعال بودن در آن علاقهمند باشم؟
این فعال اقتصادی گفت: نظر من در حال حاضر نسبت به فعال شدن دوباره در این عرصه کاملا منفی است و آن را قابل مقایسه با ملک نمیدانم. واقعیت این است که ما درزمان خرید و فروش ملک چشم بسته عمل نمیکنیم و همه جوانب کار برایمان قابل مطالعه است. از این جهت به نظر من بازار مسکن بازاری است که کمتر جای ریسک در آن وجود دارد. وی خاطرنشان کرد: مراجعان ما آشنایی آنچنانی با بورس ندارند. اگر از ما هم سوال کنند، مطمئن باشید، میگوییم پولی اگر دارید آن را در جای دیگری سرمایه گذاری کنید. البته اینکه آنها چنین سوالی را بپرسند، احتمالش ناچیز است.حشمتی گفت: مگر به غیر از همین روزنامه شما و چند سایت خبری چه میزان اطلاع رسانی برای آشنایی مردم با این بازار وجود دارد؟ تبلیغات تلویزیونی مربوط به این حوزه هم فقط در این حد است که ناگهان میبینیم قبل از سریالها یک تالاری را نشان میدهند که آقایی در آن در حال روزنامه خواندن است و میگویند: صندوقها جای خوبی برای پول شما است و بعد هم نوشته میشود: سازمان بورس و اوراق بهادار! این یعنی چه؟ بدون هیچ گونه تلاشی برای آشنایی صحیح مردم با مقوله مورد بحث و بدون معرفی مراکز مشاوره...
وی افزود: میخواهید با همین یک تبلیغ نیمهکاره مردم پولشان را دو دستی وارد این بازار کنند؟ خوب معلوم است نمیکنند. از طرفی دیگر، تجربیات به دست آمده در طول سه دهه گذشته به اکثر افراد ثابت کرده، سرمایه گذاری در بخش مسکن، طلا یا حتی ارز ضریب اطمینان بسیار بیشتری نسبت به بازار سهام دارد. این فعال بازار املاک در پاسخ به این پرسش که با توجه به بهتربودن بازدهی بازار بورس نسبت به تمام بازارهای موازی آن طی ۱۵ سال گذشته تصمیم ندارید، بخشی از سرمایه خود را وارد این بازار کنید؟ گفت: من تجربه خوبی نسبت به این بازار ندارم. به همین دلیل به دنبال وارد شدن به آن هم نیستم. اما در هر صورت اگر سازمان بورس به دنبال ترغیب مردم به سرمایهگذاری در بازار سهام است، به نظر میرسد که در حوزه تبلیغات و اطمینان بخشی به مردم قویتر باید عمل کند، تا مردم به این درجه از اعتماد برسند که سرمایه خود را تبدیل به سهام کنند. اما باز هم مشاهده میکنید در شرایط کنونی به رغم حمایتهای همهجانبه از بازار سهام و کنترل بازار مسکن، طلا و ارز توسط دولت باز هم بورس نتوانسته بخش عمدهای از مردم را به خود جذب کند و فعالان بورس خیلی اندک به نظر میرسند.حشمتی افزود: برای جذب افراد به سمت این بازار باید بتوان در مرحله نخست به آنها اعتماد و اطمینان لازم را داد. نوسانات بورس ما ارتباط بسیار زیادی با اتفاقات و مسائل سیاسی دارد. مسوولان بورس کشور ما هم درزمان این نوسانات باید به درستی و در عمل پاسخگوی وضعیت سرمایه مردم باشند. اما مشاهده میکنیم که مسوولان سازمان بورس در زمان رونق این بازار دائما مصاحبه میکنند و به صدا و سیما میآیند و تبلیغ بورس را میکنند، اما در زمان رکود و زیان سرمایهگذاران خبری از آنها نیست.
از بورس خیر ندیدهام
در این حال، یک سپردهگذار بانک هم در گفتوگویی با خبرنگار ما، درباره دلیل نیاوردن پول خود به بازار سهام گفت: من زنی بازنشسته هستم. سرمایه من پشتوانه زندگی من است. پس باید به بازاری که به من تضمین نمیدهد اطمینان کنم؟ زهرا خیام افزود: آشنایی من با بورس از طریق سخنان همکارانم در محیط کار بود. زمان ما رسانهها به مقوله بورس نمیپرداختند. در آن دوران (حدود ۲۰ سال پیش) من به پیشنهاد یک مشاور بازار سهام نسبت به خرید سهام یک شرکت اقدام کردم؛ زیرا در آن زمان متاسفانه یک نفر اگر میخواست در این بازار فعالیت کند، هیچ چراغ راهنمایی نداشت. وی افزود: من دوست داشتم در این زمینه فعال شوم. به همین دلیل با رقمی در حدود ۸۰۰ هزار تومان آن زمان که معادل خریدن یک آپارتمان کوچک بود و با خریدن سهام یک شرکت صنایع غذایی وارد این بازار شدم.وی خاطرنشان کرد: آنها در یکی ۲ سال اول ۸ یا ۹ هزار تومان سود به من پرداخت کردند. بعد هم پرداخت سود قطع شد. وقتی که برای پیگیری وضعیت پول خودم مراجعه کردم به من گفتند که این شرکت ورشکست شده و خبری هم از مدیران آنها نیست، به همین سادگی! او توضیح داد: اکنون که نزدیک ۲۰ سال از آن روزها میگذرد، من هنوز هم گاهی اوقات برای فروش این سهم خود به کارگزاریها مراجعه میکنم تا بلکه بتوانم این تعداد سهمی را که خریدم به کمتر از ۱۰۰ هزار تومان بفروشم. امیدی که تجربه ثابت کرده خیالی بیش نیست! وی خاطرنشان کرد: من خرید سهام شرکتهای دیگری را نیز تجربه کردم، اما سودی نصیبم نشد.او گفت: شما خودتان را بگذارید جای من؛ در آن زمان اگر با پولم آپارتمانی خریده بودم حالا ۵۰ میلیون تومان قیمت داشت. حالا هر قدر بگویند این فعالیتها تورمزاست. آیا من که خواستم سرمایه خود را در چرخه درست اقتصادی به کار بیاندازم، باید با کسب زیان هنگفت، شاهد از بین رفتن پول خود باشم؟وی خاطرنشان کرد: متاسفانه در بورس ما سهامداران کوچک مظلوم واقع میشوند و سازمانی هم برای حمایت از آنها وجود ندارد، به هر حال برای آشتی دادن مردم با بورس باید فکری اساسی کرد. شخص من اگر تمام سرمایه زندگیام آن پول بود، که کارم زار بود! این سپردهگذار بانک تصریح کرد: من که از آمدنم به بورس پشیمانم. کاش به جای تجربه این بازار که به از دست رفتن سرمایهام منجر شد، پول خودم را در بانکها میگذاشتم. شما که خودتان با هزینههای سنگین زندگی روبهرو هستید، قضاوت کنید من اگر زمین میخریدم با پول آن آیا نمیتوانستم هزینههای سنگین مربوط به ازدواج فرزندانم را تامین کنم؟ پولش که درمیآمد، هیچ؛ با هم ماه عسل به اروپا هم میتوانستند بروند!
ارز تا آخر سال بهتر از بورس است
از طرفی دیگر، امیر نجومی فعال بازار ارز در کشور نیز از دلایل عدم حضور وی و همکارانش در بازار سرمایه سخن گفت.
وی با بیان اینکه پیش از این تجربه حضور در بازار سرمایه را داشته است، گفت: در حال حاضر صرفه اقتصادی بازار ارز بیشتر از بازار سرمایه است؛ از این رو ترجیح دادم که بورس را ترک کنم.
این فعال بازار ارز ریسکهای کنونی را یکی از دلایل خروج سرمایهگذاران از بورس دانست و گفت: رشد نرخ ارز در داخل کشور موجب شده تا بخشی از سرمایهگذاران بازار سهام به بازار ارز بیایند و به نظر میرسد که سرمایهگذاری در دلار چشمانداز بهتری نسبت به سهام داشته باشد.
نجومی در عین حال خروجش از بازار سرمایه را مقطعی دانست و گفت: برخی از نگرانیهای غیراقتصادی از ریسکهای عمده بازار سرمایه محسوب میشود، اما در هر حال، بازار سهام جذابیتها و سودآوریهای رویایی خاص خودش را دارد. نجومی پیشبینی کرد: بورس تا پایان سال جذابیت زیادی برای عموم سرمایهگذاران نداشته باشد اما احتمالا در سال آینده وضعیت آن بهتر خواهد شد. به هر حال من معتقدم که حداقل تا آخر سال فعالیت در زمینه ارز بهتر از حضور در بورس است.مسعود دارستانی فراهانی مدیر سرمایهگذاری یک بانک خصوصی هم از دو دلیل عمده به عنوان عوامل عدم ورود سرمایهگذاران جدید به بازار سرمایه سخن گفت.وی با بیان اینکه مردم ایران ریسکپذیر نیستند، گفت: مردم کشور ما بیش از هر چیز دیگری به داراییهای مشهود و فیزیکی علاقهمند هستند و وقتی اسم بورس میآید، آن را با بختآزمایی اشتباه میگیرند. از سویی دیگر، بازار سرمایه ما خیلی جوان است و نباید انتظار داشت که این بازار بتواند با یک بازار ۸۰ سالهای مثل بانک یا مسکن رقابت کند.وی در پاسخ به این سوال که چرا تمایل مردم به سرمایهگذاری در بانکها به نسبت سرمایهگذاری در بازار سهام بیشتر است، گفت: طبیعی است که افراد با بازار جوانی مثل بورس آشنایی لازم را نداشته باشند و ریسک حضور در بازار سرمایه را نپذیرند.وی در برابر سوالی دیگر مبنی بر اینکه که آیا قدمتی ۴۰ ساله برای توسعه بازار سرمایه در کنار حمایتهای صورت گرفته کافی نیست؟ گفت: گرچه بورس ما ۴۰ سال قدمت دارد، ولی تقریبا در نیمی از این سالها کاری در این بازار انجام نشد و در واقع حدود دو دهه است که فعالیت تقریبا جدی بازار سرمایه آغاز شده و پیشرفتهای آن هم قابل توجه بوده است.این مدیر سرمایهگذاری فعال افزود: ورود هر چه بیشتر مردم به بازار سرمایه زمانی اتفاق میافتد که ریسکهای موجود بازار سرمایه از طریق فعالتر شدن بیشتر صندوقهای سرمایهگذاری مشترک کاهش یابد. در این زمینه صندوقهای با درآمد ثابت باید بیشتر توسعه پیدا کنند و ابزارهای مالی جدیدی همچون صکوک هم باید بیش از پیش به مردم معرفی شده و توسعه یابند؛ ضمن اینکه همه این امکانات مهم هم باید از طریق رسانههای دیداری و شنیداری نظیر رادیو و تلویزیون به مردم معرفی شود.
ارسال نظر