بازارها در نقطه عطف آسیب‌پذیری

تحقیقات اخیر موسسه آموندی نشان می‌دهد که در شرایط بحرانی بازار، معاملات بزرگ و با حجم بالا، تاثیر چشمگیری بر قیمت سهام دارند. به‌عنوان مثال، انجام یک معامله به ارزش ۵۰میلیون دلار که حدود ۱۰درصد از حجم معاملات روزانه سهم را تشکیل می‌دهد، می‌تواند قیمت را به‌شدت تغییر دهد. این اثر پس از سال ۲۰۲۱ بیش از پیش شدت گرفته و به میزان دوبرابر افزایش یافته است. این درحالی است که در برخی از برهه‌های خاص، از جمله پاندمی کووید-۱۹ حتی به چهار برابر نیز رسیده است. این موضوع نشان می‌دهد زمان‌هایی که بازار با ضعف نقدشوندگی مواجه است، نبود خریداران و فروشندگان کافی در بازار موجب می‌شود که معاملات بزرگ قیمت‌ها را به طور غیرمنتظره‌ای جابه‌جا کنند. این مساله به‌ویژه برای سرمایه‌گذارانی که به دنبال ثبات هستند، چالش جدی ایجاد می‌کند. بحران نقدشوندگی علاوه بر افزایش نوسانات، هزینه‌های معاملاتی را نیز افزایش می‌دهد و در نهایت موجب کاهش اعتماد سرمایه‌گذاران به بازار می‌شود.

توفان اقتصادی بازارها

تحولات اخیر بازارهای مالی را می‌توان به توفان‌های بزرگ ایالات‌متحده تشبیه کرد که فرکانس آنها تغییر محسوسی نکرده، اما شدت آنها به مراتب بیشتر شده و این امر موجب افزایش خسارت‌ها شده است. نمونه بارز این مساله، بحران بازار اوراق قرضه بریتانیا در سپتامبر ۲۰۲۲ است. طی این واقعه، بازده اوراق قرضه دولتی(Gilts)  طی پنج‌روز از ۳.۵‌درصد به ۴.۵‌درصد افزایش یافت. به عبارتی این اوراق تنها در ۵روز، نوسانی معادل ۲۸‌درصد را تجربه کردند. مثال دیگر، فروپاشی معاملات از جنس ین کری ترید (Japanese yen “carry” trade)  در اوت ۲۰۲۴ است. در این نوع معامله، سرمایه‌گذاران از کشورهایی با نرخ بهره پایین، مانند ژاپن، وام می‌گیرند تا در کشورهایی با نرخ بازده بالاتر سرمایه‌گذاری کنند. این استراتژی در اوت ۲۰۲۴ معکوس و موجب شد شاخص نیکی ۲۲۵ طی پنج‌روز (۳۱ ژوئیه تا ۵اوت) ۱۹‌درصد سقوط را تجربه کند. این درحالی است که در همین بازه زمانی، ارزش ین ژاپن در برابر دلار ۷‌درصد تقویت شد. این مساله نشان می‌دهد که امروزه بازارها در سراسر دنیا در برابر شوک‌ها آسیب‌پذیر‌تر شده‌اند.

عواقب فراموشی تحلیل بنیادی

امروزه سرمایه‌گذاران با پدیده‌ای جدید دست و پنجه نرم می‌کنند: معاملاتی که حجم زیادی از سرمایه بازار را به خود جدب کرده‌اند و سرمایه‌گذاری‌هایی که غالبا براساس روند بازار شکل می‌گیرند و نه ارزش واقعی دارایی‌ها.

در این شرایط تمرکز بر نحوه حرکت قیمت‌ها به جای تحلیل بنیادین، موجب شده است تا بازار در مواقع بحران آسیب‌پذیرتر از قبل شود. این معاملات می‌‌‌توانند نقدشوندگی حقیقی بازار را در دل خود پنهان کنند. به عبارتی در مواقع بحرانی، نقدشوندگی به‌‌‌ کلی ناپدید می‌شود یا در ظاهر به نظر می‌رسد نقدشوندگی کافی وجود دارد، اما این نقدشوندگی صرفا توسط سرمایه‌گذاران کمی و مبتنی بر روند ایجاد شده و با چرخش بازار به‌سرعت از بین می‌رود.امروزه مدیران پرتفوی باید نقدشوندگی را به‌‌‌عنوان یک اصل اساسی سرمایه‌گذاری، در کنار عواملی مانند ریسک اعتباری، نوسان و همبستگی، در نظر بگیرند. این کار اگرچه پیچیدگی ‌‌‌های زیادی دارد، اما اهمیت آن انکارناپذیر است.

فرصت‌‌‌ها در دل بحران

زمانی که بازار با بحران نقدشوندگی مواجه می‌شود و قیمت دارایی‌‌‌ها به شکل هیجانی کاهش پیدا می‌کند، فرصتی برای سرمایه‌گذاران فعال و هوشمند به وجود می‌‌‌آید که می‌توانند از آن برای کسب سود استفاده کنند. در چنین شرایطی که برخی از فروشندگان اقدام به فروش دارایی‌‌‌های ارزشمند خود می‌کنند، سرمایه‌گذاران جسور می‌‌‌توانند از این موقعیت استفاده کرده و این دسته از دارایی‌‌‌ها را با قیمتی کمتر از ارزش واقعی‌‌‌شان خریداری کنند. این کار به آنها امکان می‌دهد تا در آینده، با بهبود شرایط بازار، از رشد ارزش این دارایی‌‌‌ها بهره‌‌‌مند شوند.

شوک‌‌‌های نقدشوندگی معمولا بر انواع مختلف دارایی‌ها، تاثیرات متفاوتی دارند. این شرایط برای سرمایه‌گذاران فرصتی فراهم می‌کند تا پرتفوی خود را با هزینه‌‌‌ای کمتر از حالت عادی تعدیل کنند. برای مثال، در چنین زمان‌‌‌‌هایی ممکن است سرمایه‌‌‌‌گذاری در دارایی‌‌‌‌هایی مانند اوراق بدهی مشکل‌دار(Distressed Debt)  یا سرمایه‌گذاری‌‌‌‌های خصوصی که در شرایط عادی دسترسی به آنها دشوار و گران است، آسان‌‌‌تر و مقرون‌به‌صرفه‌‌‌‌تر شود. به این ترتیب، سرمایه‌گذاران می‌‌‌توانند از بحران‌های نقدشوندگی برای ایجاد تنوع و بهینه‌‌‌سازی پرتفوی خود بهره ببرند.

علاوه بر این، اختلاف قیمت دارایی‌‌‌‌ها در شرایطی که نقدشوندگی ضعف دارد، فرصت‌‌‌ آربیتراژ را برای سرمایه‌گذاران ایجاد می‌کند. درنتیجه، بحران‌‌‌های نقدشوندگی اگرچه تهدیدی جدی برای عملکرد پرتفوی‌‌‌ بازیگران بازار به شمار می‌آیند، با این حال می‌‌‌توانند در دل خود فرصت‌‌‌های کم‌‌‌‌نظیری برای سرمایه‌گذاران هوشمند و فعال ایجاد کنند.

امروزه سرمایه‌گذاران می‌‌‌توانند با استفاده از ابزارهای مدرن، خود را برای چنین شرایطی آماده کرده و نسبت به رقبای خود برتری پیدا کنند. درحال حاضر اگرچه بحران نقدشوندگی مورد کم‌توجهی قرار گرفته و تحقیقات جامعی در این زمینه وجود ندارد، با این حال این دسته از ریسک‌‌‌ها دیگر غیر‌قابل‌‌‌ پیش‌‌‌‌بینی نیستند. امروزه با استفاده از ابزار‌های کلان‌داده(Big Data)  و هوش مصنوعی، می‌‌‌توان شرایط نقدشوندگی را پیش‌بینی و به صورت فعال مدیریت کرد. مدل‌‌‌هایی که براساس این داده‌‌‌ها ساخته می‌‌‌شوند، می‌‌‌توانند نقدشوندگی هر دارایی را با تحلیل حداقل و حداکثر قیمت خرید و فروش (Bid/Ask Extremes)  تخمین بزنند. این مدل‌‌‌ها به مدیران پرتفوها کمک می‌کنند تا دریابند چه میزان از دارایی‌‌‌هایشان را می‌‌‌توانند با هزینه قابل ‌‌‌قبول به فروش برسانند.

در گذشته این دسته از تحلیل‌ها به دلیل کمبود داده‌‌‌ها و ابزارهای پیش‌بینی میسر نبود، اما درحال حاضر، با تحول فناوری و دسترسی گسترده‌تر به داده‌ها، بازیگران بازار می‌‌‌توانند از این ابزارها برای مدیریت بهتر پرتفوی خود در شرایط بحران استفاده کرده و از رقبای خود پیشی بگیرند.