رفتارشناسی بازار سهام (۸)
«کنترل خویشتن»
شروین شهریاری **
یکی از خصوصیات روان شناختی بشر که آثار آن در حوزههای مختلف از جمله در سرمایهگذاری انعکاس پیدا میکند، ناتوانی در کنترل خود (Lack of Self Control) است. این ویژگی به زبان ساده بیان میکند که بسیاری از افراد به دلیل عدم مهار نیازها و امیال خود قادر به اتخاذ تصمیم بهینه (از منظر علم اقتصاد) نیستند.
علی ابراهیم نژاد *
شروین شهریاری **
یکی از خصوصیات روان شناختی بشر که آثار آن در حوزههای مختلف از جمله در سرمایهگذاری انعکاس پیدا میکند، ناتوانی در کنترل خود (Lack of Self Control) است. این ویژگی به زبان ساده بیان میکند که بسیاری از افراد به دلیل عدم مهار نیازها و امیال خود قادر به اتخاذ تصمیم بهینه (از منظر علم اقتصاد) نیستند. به عبارت دیگر، در برخی از شرایط، تصمیم واقعی سرمایهگذاران با آنچه تئوریهای اقتصاد و فاینانس پیشبینی میکنند، تفاوت دارد. پژوهشگران حوزههای رفتاری در مطالعات متعدد خود وجود این عامل را اثبات کردهاند. بدین ترتیب این تمایل طبیعی، تبعات زیادی را در عرصه سرمایهگذاری ایجاد کرده است و افراد نیز راهکارهای مختلفی برای مقابله با آن اتخاذ کردهاند. به عنوان مثال، یک اصل ذهنی رایج در بین عده زیادی از سرمایهگذاران این است که «از اصل سرمایه خرج نکنند و تنها از سود پولشان استفاده کنند» (Shefrin&Statman۱۹۸۴). بنابراین، شاید یکی از مهمترین دلایل محبوبیت سهام شرکتهای توزیعکننده سود نقدی (Dividend) همین مساله باشد. در این فضا، شرکتها تحت تاثیر نظریات سهامداران بخش اعظم سود حاصله را به صورت نقدی توزیع میکنند زیرا سرمایهگذاران نمیخواهند از اصل سرمایه خرج کنند! این در حالی است که تئوریهای مدرن فاینانس، «ارزش» را با جریان نقدی تولید شده در شرکت مرتبط میدانند که لزوما هیچ ارتباطی با میزان تقسیم سود نقدی شرکتها ندارد؛ حتی علم فاینانس در برابر شرکتهایی که سود نقدی زیادی تقسیم میکنند، ابهام «عدم فرصت رشد» را مطرح میکند و با این رویکرد از محبوبیت این نوع سهام در ضمن برخی نظریات خود میکاهد.
این مساله در صندوقهای سرمایهگذاری نیز به خوبی دیده میشود به نحوی که سرمایهگذاران به صندوقهای دارای توزیع سود نقدی به مراتب بیشتر از صندوقهای ارزشمدار (که تنها رشد سرمایه را براساس ارزش NAV روزانه منتشر میکنند) تمایل دارند. همچنین برخی محققان فاینانس رفتاری، پا را از این محدوده فراترگذارده و در مقالات خود بیان کردهاند که تمایل به سود نقدی بهاندازهای است که توجه به ارزش اقتصادی را زیر پاگذارده و علت فاصله قیمت سهام شرکتهای سرمایهگذاری (که کل سبد آنها در بورس سرمایهگذاری شده است) با ارزش روز داراییهای آنها را در همین تمایل به دریافت سود نقدی و عدم توانایی کنترل بین سرمایهگذاران مرتبط میدانند! (نمونه مشابه آن در بین شرکتهای سرمایهگذاری ایرانی به صورت اختلاف ۲۰ درصدی به طور میانگین بین قیمت روز و خالص ارزش داراییهای این شرکتها قابل مشاهده است).
یکی دیگر از حوزههایی که ناتوانی در کنترل خود در آن آشکار است، برنامه بازنشستگی است؛ زیرا عموم افراد به تنهایی قادر به کنترل تمایلات روزمره در خرج کردن نیستند و نمیتوانند بهاندازه لازم برای بازنشستگی خود پسانداز کنند. یک راهکار ساده که دولتها برای مقابله با این ضعف اتخاذ کردهاند عبارت از کسر سهم بازنشستگی از حقوق ماهانه کارمندان است؛ زیرا در غیر این صورت بسیار دشوارتر است که فرد با اراده خود پول نقدی که به دستش آمده را برای آینده دور (مثلا سی سال بعد) پسانداز کند. مطالعه انجام شده در سال ۱۹۹۷ توسط Hart&Teeter نشان میدهد که از حدود ۲۰۰۰ نفر کارمند، ۴۲ درصد اطمینان داشتهاند که بهاندازه کافی برای بازنشستگی خود پسانداز کردهاند، در حالی که ۵۸ درصد افراد مورد بررسی اصولا نمیدانستند که چه مقدار پول برای پسانداز بازنشستگی ایشان کافی است!
توجه به ناتوانی در کنترل خویشتن تنها به تنظیم برنامههای بازنشستگی محدود نیست. شاید بتوان فلسفه ایجاد بیمههای عمر و پسانداز را نیز بهرهبرداری از همین تمایل فطری بیشتر افراد در خرج کردن آنی دانست.
به عنوان نمونهای دیگر در این خصوص میتوان به برخی اشخاص اشاره کرد که معتقدند «اگر قرض نداشته باشند، پسانداز نخواهند کرد!» بدین ترتیب آنها ترجیح میدهند که با خرید مسکن، حودرو یا سایر لوازم زندگی خود را در زیر قرض قرار دهند تا با اجبار در بازپرداخت آن، ناتوانی در کنترل خویش جبران شود.
این در حالی است که در بسیاری موارد، هزینه تمام شده جنس خریداری شده با توجه بهره قرض دریافتی بسیار بیشتر از حالتی است که با پسانداز شخصی (و در یافت سود) اقدام به خرید آن میشد. مابه التفاوت رقم در این دو حالت در حقیقت هزینهای است که این اشخاص برای اعمال کنترل بر رفتار خود میپردازند.
یکی دیگر از مصادیق بارز موضوع مورد بحث در «معاملات آنلاین» (Online Trading) به چشم میخورد. در این شرایط، سهولت انجام معامله باعث میشود که باز هم فقدان کنترل خویشتن خودنمایی کند و سرمایهگذاران با ناتوانی در برابر وسوسه معاملات زیاد به انجام آن (Over Trading) تن در دهند. این در حالی است که در سیستمهای خرید و فروش حضوری یا تلفنی، عدم سهولت انجام معامله (نسبت به حالت آنلاین) نقش محدودکننده را ایفا کرده و به کنترل تمایل سرمایهگذار برای معامله بیشتر کمک میکند.
با توجه به موارد فوق فاینانس رفتاری به سرمایهگذاران پیشنهاد میکند که با شناخت این ضعف غالب، کنترل رفتار و تصمیمگیریها در حوزه سرمایهگذاری را افزایش دهند و با افزایش بنیه تحلیلی و علمی، تصمیمات خود را با پایبندی به کنترل خویشتن براساس منطق و صرفه اقتصادی اتخاذ کنند.
نهمین قسمت مطلب رفتارشناسی بازار سهام تحت عنوان «حسابداری ذهنی» به زودی ارائه میشود.
*Ali.ebrahimnejad@turquoisepartners.com
**Shervin.shahriari@turquoisepartners.com
ارسال نظر