شروط اصلی ارزندگی بورس بررسی شد
شوک P/E به بازار
نسبت قیمت به سود یا P/E بازار نیز به آذر ۹۴ رسید. میتوان اصطلاح ارزندگی را به این بازار نسبت داد، بهشرط آنکه سطح ریسکهای سیاسی در بازار کاهش یابد؛ در اینصورت میتوان انتظار داشت که با توجه به رشد دلار نیما، بازار از کف تشکیلشده، با رشد قابلتوجهی به تعادل خواهد رسید، اما در صورتیکه تنشها تشدید شود، زنگ خطر ازدسترفتن کانال ۱.۹میلیون واحد به صدا درخواهد آمد، ضمن اینکه قیمتها در بازارهای جهانی نیز روندی کاهشی را درپیش گرفتهاند.
رشد بازار به شرط ارزندگی
شاخص بورس درحالی به نیمه کانال 1.9میلیون واحد نزدیک میشود که سرنوشت و آینده بورس به از دسترفتن این کانال وابسته است. محدودهای که همواره بورس را به رشد و رونق هدایت کردهاست، اکنون نیز میتواند بازار را با قدرت بیشتری هدایت کند، چراکه دو عامل بازاری توجه بازار را جلب کردهاست. اول آنکه ارزش دلاری کل بورس و فرابورس به 107میلیارد دلار رسیدهاست، جاییکه این شاخص آخرینبار در شهریور سال98در آن قرار داشت. بهنظر میرسد با وجود آنکه غولهای بزرگی مانند «شستا» به بازار اضافه شدهاند، اما یک عامل بنیادی به تضعیف ارزش دلاری بازار دامن زده است. صورتهای مالی و گزارشهایی که از شرکتها منتشر میشود، حکایت از آن دارد که حال صنایع خوب نیست. هرچند با انتشار گزارشهای ماهانه بهطور مقطعی حال بازار خوب میشد، اما گزارشهای سودآوری جالب نیستند.
بهعبارت بهتر، صنایع بازار با رشد دلار نیما درآمدهای خوبی را بهثبت میرسانند. بخشی از صنایع بازار به کمک رشد قیمتهای جهانی، افزایش درآمدی ورای رشد قیمت دلار ثبت کردهاند.
اورهسازان و برخی از پتروشیمیها رکوردهای درآمدی جدیدی را در گزارشهای درآمدی مرداد و شهریورماه ثبت کردند. برخی از صنایع کوچک و سیمانیها نیز موفق شدند در فروشهای ریالی خود از قیمت دلار سبقتگرفته و بازدهی خوبی را برای سرمایهگذاران بههمراه بیاورند، اما ترافیک گزارشهای 6ماهه نشان میدهد که برخلاف درآمد، صنایع نمیتوانند سودآوری خوبی داشتهباشند. فشار هزینهها و تورم بالای تولید، فشار نرخگذاری دستوری و عدمتطابق رشد دلار نیما با تورم، از عوامل اصلی کاهش حاشیه سود کل صنایع بازار است، بهطوریکه برخی از آنها موفق نشدند به سودآوری برسند که همتراز با تورم و رشد دلار نیما باشد. همین موضوع به کاهش سود دلاری منجر شده و طبیعی است که ارزش دلاری بازار نیز بهتبع این اتفاق کاهش یابد.
علاوه بر این، P/E بازار که چندی پیش دوباره به محدوده 6واحد و آبان1401 رسیده بود، اکنون به سطحی رسیدهاست که در آذر94در آن قرار داشتهاست. از منظر بنیادی و بازاری، متوسط P/E بازار از سال94 باید بالاتر باشد، چراکه علاوهبر افزودهشدن شرکتهای بزرگ به بازار، ریسک نقدشوندگی نیز کاهش یافتهاست، اما دو عامل P/E بازار را به این مهلکه انداخته است. ریسکهای سیاسی بالا و نرخ اوراق بالای 30درصدی که همتراز همان سال94است. دوم، ریسکهای اقتصادی نیز به پایینماندن این نسبت کمک کردهاست. تورم بالا درمیان تولیدکنندگان بورسی و عدمسرمایهگذاری اقتصادی برای رشد حقیقی تولید به این موضوع دامن زده است. بازار به لحاظ شاخص P/E و ارزش دلاری بازار، در ارزندهترین حالت ممکن قرار دارد، بهشرط آنکه تغییر مفروضات اقتصادی، نظیر حذف قیمتگذاری دستوری، تکنرخیشدن دلار، کاهش نرخ اوراق (در صورت ضرورت) و کاهش تنشهای سیاسی به کمک بازار بیایند.
ناامیدی بازارهای جهانی
بازارهای جهانی به واسطه کاهش نرخ بهره اروپا و تضعیف یورو روندی کاهشی را دنبال کردند، چراکه با تضعیف یورو، دلار نیز تقویت شد. این امر به ضرر بازارهای جهانی تمام شد. با وجود آنکه با گسترش تنشها، طلایجهانی بالای 2هزار و 700دلار تثبیت شدهاست، اما نقره و مس، اصلاح قیمتی را تجربه میکنند. همچنین رشد ضعیف شمش فولاد نشانداد که چین عزم جدی برای تقویت رشد اقتصادی خود ندارد. این درحالی است که قیمت برخی از محصولات پتروشیمی نظیر اوره و متانول در حال افزایش است.
حال خوب اختیارفروشها
بازار اختیارمعامله ارزش معاملاتی حدود 100میلیاردتومان را ثبت کردهاست و چهره خوبی از بازار نشان نمیدهد. خریداران اختیارفروشهای بازار، از ابتدای مهر موفق شدند تا بخشی از زیان خود را جبران کنند. درمیان اختیارفروشهای صندوق اهرم، طهرم8004 دراین مدت با رشد 200درصدی به کمک پوششدهندگان ریسک و نوسانگیران آمدهاست، ضمن آنکه اختیارفروشهای خودرو رشدی ورای 200درصد مورد اشاره را ثبتکردند.