رفتارشناسی بازار سهام (۴)
«ظاهربینی»
شروین شهریاری **
در علم رفتار شناسی مالی اصطلاح رایجی تحت عنوان representativeness وجود دارد که شاید مناسبترین معادل فارسی آن «ظاهربینی» باشد.
علی ابراهیم نژاد *
شروین شهریاری **
در علم رفتار شناسی مالی اصطلاح رایجی تحت عنوان representativeness وجود دارد که شاید مناسبترین معادل فارسی آن «ظاهربینی» باشد.
این اصطلاح بیان میکند که افراد به طور طبیعی آنچه را که میبینند به صورت سطحی و بدون دقت کافی به مسائل ذهنی خود مرتبط میکنند؛ به عنوان مثال بسیاری از سرمایهگذاران، سهام شرکتهایی را که محصولات خوبی تولید میکنند و دید مثبتی نسبت به آنها در زندگی روزمره دارند را به سهام سایر شرکتها ترجیح میدهند، زیرا افراد به طور ناخودآگاه تصویر ذهنی مثبت خود از شرکت یا محصولات مربوطه را به سهام آن نیز تسری میدهند. مطالعه انجام شده (Shefrin &Statman , ۱۹۹۵) نشان میدهد که اتفاقا شرکتهای خوش نام از نظر سرمایهگذاران دارای سهامی با بازدهی مناسب نبودهاند، در واقع افراد به اشتباه شرکتهای خوب و موفق از نظر خود را به طور ذهنی به سودآوری بالا ارتباط میدهند.
نوع دیگری از پدیده ظاهر بینی نیز در بین سرمایهگذاران نسبت به عملکرد گذشته سهام شرکتها دیده می شود. دو پژوهش گر (De Bondt & Thaler) در مقالاتی مجزا در سالهای ۱۹۸۵ و ۱۹۸۹ اثبات کردند که سهام شرکتهایی که در طی سه سال گذشته بدترین عملکرد را داشته در طی چند سال بعد عملکرد بسیار بهتری از سهام شرکتهایی داشتند که در همین دوره بیشترین رشد را تجربه کردهاند.
این محققان در بررسی علمی خود دو سبد سهام یکی مرکب از شرکتهای با بهترین عملکرد (برندهها) و دیگری شرکتهای با بدترین عملکرد (بازندهها) در سه سال گذشته تشکیل دادند و مشاهده کردند که در یک بازه زمانی پنج ساله بعد از شکلگیری این دو پرتفولیو، سبد سهام شرکتهای بازنده، بازدهی معادل ۴۰ درصد بیشتر از سبد برندهها داشته است!
این در حالی است که نظر سنجی از افراد حرفه ای و تحلیل گران بازار سهام نشان میداد که اکثریت قریب به اتفاق آنها عملکرد ۵ سال آینده سهام شرکتهای برنده را بهتر از سبد بازندهها پیشبینی میکردند. این محققان در نتیجهگیری مقالات خود نشان دادند که پدیده ظاهربینی باعث شده تا سرمایهگذاران عملکرد گذشته یک سهم را پیشبینیکننده عملکرد آتی آن دانسته و بیش از حد نسبت به آینده آن بدبین یا خوشبین شوند.
نکته جالب توجه این است که هرچه یک پدیده ظاهری چشمگیرتر باشد و جلب توجه بیشتری کند، سرمایهگذاران بدون توجه به محتوای آن و فارغ از تاثیراتش بر ارزش ذاتی سهام، وزن بیشتری در تصمیم گیریهای خود به آن میدهند. در همین راستا یک تحقیق جالب (klibanoff et al., ۱۹۹۸) به بررسی رابطه میان میزان چشمگیر بودن ظاهری یک خبر و قیمت واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری کشورها (Closed-end country funds) در بورس نیویورک میپردازد. این تحقیق بیان میکند که در بازار نیویورک واکنش سهامداران صندوقهای سرمایهگذاری به خبری که با پهنای سه ستون در روزنامه New York Times منتشر شده حدودا ۴/۱ (یک چهارم) واکنش بازار به یک خبر با پهنای شش ستون در همان روزنامه در همان سال است.
این مطالعه همچنین نشان میدهد که اخباری که تاثیر مهمی بر ارزش بنیادین سهام داشته، اما در صفحه اول این روزنامه به چاپ نرسیده است، منجر به واکنش ناچیزی از سوی سرمایهگذاران شده است. در مقابل، اخباری که تاثیر چندانی بر ارزش بنیادین واحدهای سرمایهگذاری این صندوقها نداشته، اما در صفحه اول روزنامه با پهنای زیاد به چاپ رسیده است معمولا باعث تغییرات زیادی در ارزش واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری مشترک شده است.
با توجه به موارد فوق میتوان گفت، پدیده ظاهر بینی در بین سرمایهگذاران باعث میشود تا افراد به جای توجه به محتوای اخبار و اطلاعات مالی و تاثیر آنها بر ارزش ذاتی سهام به صورت سطحی و بر اساس میزان چشمگیر بودن ظاهری پدیدهها تصمیمگیری کنند و این رفتار خود را مرتبط با تغییر ارزش ذاتی سهام توجیه کنند. به این ترتیب رفتار شناسی مالی به سرمایهگذاران توصیه میکند که در واکنش و تحلیل اخبار ظاهری به این مساله توجه کرده و نه تنها خود تحت تاثیر آسیبهای آن قرار نگیرند بلکه بتوانند فرصتهای سود آوری ایجاد شده ناشی از ظاهر بینی سرمایهگذاران را تشخیص داده و در اتخاذ تصمیمات مناسب از آن استفاده کنند.
در قسمت بعدی از سلسله مطالب رفتار شناسی مالی، موضوع «تنوع بخشی» بررسی میشود.
*Ali.ebrahimnejad@turquoisepartners.com
**Shervin.shahriari@turquoisepartners.com
ارسال نظر