دستورالعمل جدید حاکمیت شرکتی-فرصتها و ریسکها
به عنوان مثال، در بعد تیم راهبری بر دارا بودن دانش و تخصص لازم خصوصا دانش مالی و حقوقی و بهروزرسانی پیوسته مهارتها و آگاهیها در زمینه کسبوکار و حاکمیت شرکتی و همچنین، استقلال (ماده ۴ و ۱۶) تاکید شده که میتواند باعث بهروزرسانی و بهبود صلاحیت تخصصی اعضای تیم و افزایش کیفیت عملکرد آنها و در نهایت احتمال تحقق اهداف شرکت شود. در بعد سیستم مدیریت ریسک، بر طراحی و استقرار آن از طریق تشکیل کمیته ریسک، تعیین شرایط احراز، و وظایف آن از جمله پیشنهاد رویکردها، راهبردها و سیاستهای مدیریت ریسک به هیاتمدیره شرکت؛ بررسی اثربخشی سیستم مدیریت ریسک شرکت و همچنین، بررسی عملکرد مدیریت ریسک؛ شناسایی نارساییهای موجود در مدیریت ریسک جهت طرح در هیاتمدیره تاکید شده که میتواند به استقرار کامل و اثربخش سیستم مدیریت ریسک در شرکتها منتج شود.
در بعد سیستم کنترل داخلی تدوین و پیادهسازی اخلاق سازمانی (ماده ۵)، تشکیل و فعالیت اثربخش کمیته حسابرسی (ماده۷ و ۱۴)، استقرار سازوکارهای کنترل داخلی اثربخش، تشکیل واحد حسابرسی داخلی مستقل، ارزیابی کنترلهای داخلی توسط واحد حسابرسی داخلی و گزارش سهماهه آن به هیاتمدیره (ماده ۸)، تهیه و ارائه گزارش کنترلهای داخلی به طور سالانه توسط هیاتمدیره (ماده ۹)، و در نهایت گزارشگری پایداری (ماده ۳۹) مورد تاکید قرار گرفته که میتواند به استقرار کامل و اثربخشتر سیستم کنترل داخلی و تحقق بیشتر اهداف شرکت شامل عملیاتی، گزارشگری و رعایت کمک کند.
همراه با فرصتهای مذکور، ریسکهای متعددی (به عنوان مثال عدم وجود بستر و شرایط لازم از جمله پذیرش و حمایت مدیریت ارشد، فرهنگ سازمانی مناسب و ...) میتواند در شرکتها وجود داشته که امکان استقرار و بهکارگیری کامل و اثربخش دستورالعمل را محدود کند. تجربه تاریخی و مشاهدات میدانی نشان میدهد که بزرگترین ریسکی که برای الزامات مختلف از جمله دستورالعمل حاکمیت شرکتی وجود دارد، پدیدهای به نام ظاهرسازی/شکلیسازی است. در این پدیده شرکتها به جای رعایت و اجرای درست، کامل و جامع الزامات، صرفا به انجام اقدامات شکلی و ظاهری اکتفا میکنند.
به عنوان مثال، اقدام به تشکیل کمیته حسابرسی کرده ولی این کمیته به دلایل مختلف (از جمله عدم استقلال اعضا، عدم تشکیل منظم و هدفمند جلسات، عدم رعایت کامل مفاد منشور کمیته و ...) از اثربخشی لازم برخوردار نیست. در نمونهای دیگر، حسابرسی داخلی انجام شده ولی نه روش و مدل آن مبتنی بر ریسک بوده و نه حسابرسان داخلی درگیر در فرایند حسابرسی از دانش و تجربه لازم و مناسب برخوردار هستند. انتظار میرود سازمان بورس و اوراق بهادار، به عنوان متولی و مرجع صادرکننده دستورالعمل فوقالذکر، اقدامات لازم جهت بهرهبرداری حداکثری از فرصتهای مذکور و حداقل کردن احتمال وقوع ریسکهای مربوطه خصوصا پدیده ظاهرسازی/شکلیسازی را انجام دهند.