بازار سرمایه و ابعاد رونق آتی
مالیات و اثرات چندگانه آن بر بازار سرمایه
طی چند سالاخیر و حداقل تا یکی دو سالآینده (بهاحتمال زیاد) بهرغم رشد مالیاتستانی توسط دولت از بخشهای مختلف اقتصادی و صنوف، در بازار سرمایه از بعد مالیاتستانی اتفاق خاصی نیفتاده است، لذا ایجاد فشارهای مالیاتی جدید بر سایر حوزهها و کسبوکارها خواه ناخواه میزان جذابیت بازار سرمایه را (از مسیر افزایش هزینهها و کاهش بازدهی اقتصادی در سایر بازارها)، افزایش میدهد، در طرف مقابل با کاهش جدی در میزان مالیات مستقیم دریافتی از شرکتهای تولیدی و با توجه به اینکه تقریبا کل بازار سرمایه در تسخیر شرکتهای تولیدی بزرگ و کوچک است، با افزایش سود خالص پس از مالیات شرکتها، بهبود نسبت P/E صنایع بورسی و افزایش اقبال به این بازار را شاهد خواهیمبود.
رکود سنگین چندساله در بسیاری از بازارها بهویژه بازار مسکن
حتی در بدترین شرایط بازار سرمایه که طی چندماه اخیر شاهدش بودیم و حجم معاملات بهشدت افت کردهبود، روزانه چندین هزارمیلیاردتومان سهام مورد معامله قرار میگرفت و با چنددرصد تخفیف بهراحتی میشد صدها میلیاردتومان سهام بهفروش رساند و تامین نقدینگی کرد، این در حالی است که در سمت مقابل بازار مسکن
بهعنوان یکی از رقبای جدی بازار سرمایه سالهاست که در رکود بهسر میبرد و در این دوران رکود حتی در بهترین ماههای خود به سختی توانسته (از بعد نقدشوندگی) بهپای بازار سرمایه برسد.
همچنین هر روز که میگذرد با توسعه هرچه بیشتر بازار سرمایه، افزودهشدن شرکتهای جدید، ایجاد ابزارهای متنوع از صندوقها گرفته تا مشتقات مالی و اعتباری، ایجاد امکان سرمایهگذاری مستقیم در کالاها (نظیر طلا، نقره، زعفران و...) بهبود فناوریهای زیرساختی بازار و سهولت هرچه بیشتر در انجام معاملات نقدی و شرطی و... بر بستر رایانه و حتی تلفنهمراه، شفافیت و نقدشوندگی در این بازار ابعاد جدیدی به خود میگیرد، این در حالی است که در سایر بازارها از جمله مسکن و خودرو طی سالهای اخیر عملا شاهد تحول خاصی در سیستم معاملاتی و زیرساختهای آن نبودهایم، برعکس شاهدیم میزان کلاهبرداری در این بازارها (امری که در بازار سرمایه تقریبا وجود ندارد) روزبهروز افزایش مییابد.
تمامی اینها اعتبار بازار سرمایه را از بعد نقدشوندگی و امنیت معاملاتی بالا برده و فعالان اقتصادی بهصورت ضمنی صرف ریسک اندک و ناچیزی را از بابت ریسک نقدشوندگی و... از این بازار طلب خواهندکرد.
در طول چند دههگذشته بازار مسکن، خودرو و طلا/دلار بهعنوان بازارهای موازی و رقیب بازار سرمایه مطرح بوده و همواره بازار سرمایه از آنها عقب بود، اما امروز شاهد هستیم به لطف ابزارهای جدید نظیر صندوقها (بهویژه صندوقهای تخصصی) و مشتقات مالی میتوان استراتژیهای سرمایهگذاری و مدیریت ریسکی را تعریف کرد که در سایر بازارها عملا وجود ندارد. گذشت آن زمانیکه در بازار سرمایه به مانند سایر بازارهای سنتی و موازی (از جمله مسکن و خودرو) خرید و فروش به شکل ساده و سنتی وجود داشت، فروش استقراضی و سپس خرید دارایی (کسب انتفاع حتی از افت قیمتها)، کنترل ریسک با کمک آتی و اختیار خرید و... در حال رساندن بازار سرمایه به سطحی است که غیرقابلرقابت از سوی سایر بازارهای سنتی باشد، لذا برخی سرمایههایی که وارد این بازار میشوند، مانند گذشته با کوچکترین نوسانی به سمت سایر بازارها فرار نمیکنند، چراکه مزیتهایی در بورس و بازار سرمایه وجود دارد که اساسا در جای دیگر قابل یافت نیست و برای برخی اقشار و گروهها بازار سرمایه با سایر بازارها (مانند گذشته) قابلجایگزینی نخواهد بود.
رشد نقدینگی و تورم
موتور خلق نقدینگی کشور به دلیل شرایط وخیم اقتصادی از جمله وضعیت ناتراز صندوقهای بازنشستگی و ناترازی در درآمدها و هزینههای دولت (که منجر به کسر بودجه چند ۱۰درصدی شدهاست) همچنان روشن است و این نقدینگی در تمامی بازارها از کالاهای مصرفی گرفته تا کالاهای سرمایهای منجر به تورم میشود، بازار سهام نیز بهعنوان یکی از همین بازارها، به گواه منطق و همچنین دادههای تاریخی در این مسیر همراستا با سایر بازارها خواهد بود، هرچند در کوتاهمدت ممکن است دچار عقبافتادگیهایی شود، اما این تورم سراسری پس از منعکسشدن در قیمت محصولات و صورت سود و زیان شرکتهای بورسی و بهبود سودآوری این شرکتها باعث اقبال بیشتر سرمایهگذاران و افزایش قیمت پرداختی برای این سهام خواهد شد.
رویکردهای سیاسی متعادل مسوولان ارشد نظام نسبت به تحولات منطقهای و جهانی
طی چند سالاخیر دو موضوع عمده در سطح بینالملل نگرانیها را در مورد افزایش ریسک سیاسی کشور در پی داشت، اول ماجرای جنگ اوکراین و مورد دوم و مهمتر (حداقل در کوتاهمدت) تقابل شدید نظامی حماس و اسرائیل، بهرغم رویکرد شدیدا غربستیزانه حکومت، در این دو مورد تا آنجا که ممکن بوده و هست مقامات دخالت مستقیم خود را در مسائل رخداده رد کرده و ایران را بهعنوان یک کشور عملا بیطرف مطرح کردند، هرچند بیاعتمادی بالا باعثشده که طرف غربی بهاصطلاح زیربار قبول این حرفها نرود، اما موضعگیری مقامات باعثشده که بهانه اضافی در اختیار ایالاتمتحده و اسرائیل جهت فشار بیشتر بر ایران قرار نگیرد، نتیجه این عملکرد نیز واضح بود. پس از واقعه ۷اکتبر، دلار در بازار داخل رشد خود را شروع کرد و برای جهشی دوباره خیز برداشت، لکن همین موضعگیریهای اشارهشده باعث شد مجددا بازار ارز به مدار ثبات بازگردد.
الزام هلدینگها به افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی
موضوعی که طی چندهفته اخیر رخداده و امروز بهشدت موردبحث و بررسی کارشناسان و تحلیلگران و گروههای بورسی است، الزمام تمامی هلدینگها و شرکتهای بزرگ به افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییها است، هدف این کار نیز مواردی از جمله افزایش شفافیت و کارآیی بازار و... عنوانشدهاست. گذشته بازار نشانداده چنین تجدید ارزیابی اگر از محل سرفصل داراییهایی انجام شود که استهلاکپذیر نبوده و هزینههای استهلاک جدید را بهصورت سود و زیان شرکتها تحمیل نمیکنند، بهشدت مورد استقبال بازار واقع شده و در کوتاهمدت و میانمدت باعث بازدهی قابلتوجه در شرکتهای مزبور شدهاست. در اینجا نیز بحث اصلی قاطبه فعالان بازار همین است که اگر این افزایش سرمایه و تجدید ارزیابیها بهدرستی و بیشتر از محل داراییهای استهلاکناپذیر صورت گیرد باعث موج جدیدی از رشد بازار خواهدشد.