بازتاب بی‌خبری در بورس اوراق بهادار

احسان رضاپور نیکرو

بورس اوراق بهادار بازاری است که در واکنش به رخدادهای اقتصادی و سیاسی همواره پیشرو است و اثر کوچک‌ترین تحولات مثبت یا التهابات و نگرانی‌ها، در روند قیمتی نمادها و فضای معاملاتی سهام شرکت‌ها بروز پیدا می‌کند. در بسیاری از اوقات این واکنش‌ها جنبه احساسی پیدا می‌کند و معامله گران به تناسب شرایط اقتصادی و سیاسی واکنش بیش از حد انتظار به این تحولات مثبت یا منفی نشان می‌دهند . موضوعی که در یک ماه گذشته هر دو وجه آن برای سرمایه‌گذاران در بورس اوراق بهادار ملموس بوده است.

بر اساس پژوهش‌های صورت گرفته و رفتار شناسی فعالان بازارهای مالی، حضور هیجانی و پر رنگ در معاملات روزانه با افزایش سطح خطای سرمایه‌گذاران و کاهش دریافت متوسط بازدهی سالانه این دسته افراد رابطه مستقیم دارد و می‌تواند فشارهای روانی بیشتری را بر فرد تحمیل کند. از نظر کارشناسان، ریسک این نوع معاملات در سرمایه‌گذاری افراد با اعتماد به نفس بیشتر، بالاتر است که اعتماد به نفس بالاتر نیز عمدتا در افراد حرفه‌ای بازار مشهود بوده و آنها را در معرض خطر بیشتر قرار می‌دهد. این موضوع لزوم تسلط بر رفتارهای مالی و واکنشی مناسب در برابر آن را حتی در میان افراد حرفه‌ای آشکار می‌سازد. در همین راستا بررسی رفتارهای مالی، نوعی پژوهش مالی روشنفکرانه است و بر این ادعا تاکید دارد که بازارهای مالی لزوما از قواعد مالی و اصولی و حتی کاملا عقلانی تبعیت نمی‌کنند؛ بنابراین همین واکنش‌ها و تورش‌های رفتاری را می‌توان از مهم‌ترین ریسک‌های بازار‌های مالی دانست که انحراف از انتظارات کارشناسی را به دنبال خواهد داشت.

زمانبندی انتشار اطلاعات درون سیستم‌های اجتماعی معمولا از مشاهده یک سیگنال در محیط کلید می‌خورد و به تناسب انتشار آن و آگاهی طبقات مختلف اجتماعی، محیط را متاثر می‌سازد. بر اساس تئوری آشوب و اصل پروانه‌ای، سیگنال کوچکی می‌تواند با اثرات بزرگی در محیط توام باشد که توجه ویژه به این سیگنال‌ها را برای تئوریسین‌های استراتژیک ضروری می‌کند.

آنچه هم‌اکنون در بورس و اوراق بهادار نیز شاهد آن هستیم، برگرفته از همین مفهوم است و سیگنال‌های نه چندان مثبت صادره، بورس را مطابق قانون‌های نانوشته از حالت علم و منطق بلند مدت و میان مدت خارج ساخته و سرمایه‌گذاران را به واکنش روزمره و دفع خطر احتمالی که عقلا واجب است، تشویق کرده است. در این میان موضوعی که همواره بورس را با تاثیر منفی مواجه ساخته، وضعیت بی‌اطلاعی و ابهام است که پیش‌تر عمدتا در نظام‌های تعرفه و قیمت گذاری و اخیرا در سایر موضوعات در حال خودنمایی است.

این رخدادها به‌رغم عدم‌تاثیر بر وضعیت عملیاتی شرکت‌ها و جذابیت قیمت سهام شرکت‌ها، در فصل مجامع تا زمان عدم‌شفافیت موضوع به تناسب میزان تاثیر بر روی صنعت، شرکت یا به طورکلی موضوع مورد اشاره شرایط غیر عادی بر وضعیت معاملات حاکم می‌سازد. شرایطی که اکنون نیز کلیت بورس با این شرایط و متناسب با ریسک سیستماتیک خود دست و پنجه نرم می‌کند. این موضوع اگر چه انتظار می‌رود طی هفته‌های آتی از بازار رخت بربندد، اما سایه‌های آن در صورت عدم‌رفع کامل نگرانی‌ها به این آسانی زدوده نخواهد شد و این ‌زدوده نشدن‌ها با افزایش مخاطرات سرمایه‌گذاری، می‌تواند سیاست‌های کلی اقتصادی را نیز متاثر سازند.

موضوعی که قابل انکار نیست و می‌تواند در ترسیم محیط آینده نقش داشته باشد اینکه برگرداندن اعتبار به بی‌اعتبار، بسیار زمان‌بر‌تر از اعتبار‌سازی است و سیاستگذاران و فعالان رسانه‌ها با نگرش پیشرفت و توسعه ملی، باید توجه خاصی به آن داشته باشند.

اما از سوی دیگر دریافت و درک سیگنال‌های برگشت، بسیار دشوار‌تر از سیگنال‌های مخاطره انگیز است. این موضوع به دلیل طیف بیشتر افراد ریسک گریز حاصل می‌شود که تا ثبات شرایط پر اطمینان، احتیاط و وسواس بیشتری را در معاملات خود لحاظ می‌کنند.

توجه به این موضوع نیز ضروری به نظر می‌رسد که در مواقعی که این هیجانات و واکنش‌های رفتاری در محیط عمومی به اوج می‌رسد غالبا از سوی اشخاص حرفه‌ای به عنوان سیگنال‌های مخالف انتظارات در فضای عمومی برداشت می‌شود، اما برای اطمینان از این موضوع، لزوم پیگیری جدی‌تر تحولات سیاسی و اقتصادی کشور و لزوم نزدیکی بیشتر به کارشناسان خبره بازار را برای سرمایه‌گذاران نمایان می‌سازد تا با دریافت بهنگام سیگنال‌ها، واکنش مناسبی را در هر مقطع در دستور کار قرار دهند.

فراموش نکنیم که رشدها و نزول‌ها، طبیعت و ذات بازارهای مالی هستند و هرگز دائمی نبوده و نخواهند بود، اما آنچه دارای اهمیت است دلایل آنهاست که تداوم هر یک را نوید خواهد داد و ریزبینی، اندیشیدن و پیگیری دقیق تحولات برای هر سرمایه‌گذار ضروری است.