مقاله
آموزش حسابداری در مقطع کارشناسی، تجربیات گذشته، افق آینده
آنچه که امروز به عنوان رشته حسابداری میشناسیم و آنقدر طرفدار دارد، و هر روز بر تعداد دانشجویانش افزوده میشود و در حال حاضر بیش از ۱۰ درصد دانشجویان کل کشور حسابداری میخوانند، علمی با نظریهها و کاربردهای علمی فراوان است که در واقع با فن دفترداری آغاز شد، توسعه یافت و به صورت رشته حسابداری درآمد. دیدگاه نویسندگان در مورد اصل و منشأ این رشته متفاوت است. به نظر برخی(فلم، ۱۹۸۴)، حسابداری به ۸۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح و دوره معاملات پایاپای برمیگردد.
دکتر ویدا مجتهدزاده*
آنچه که امروز به عنوان رشته حسابداری میشناسیم و آنقدر طرفدار دارد، و هر روز بر تعداد دانشجویانش افزوده میشود و در حال حاضر بیش از ۱۰ درصد دانشجویان کل کشور حسابداری میخوانند، علمی با نظریهها و کاربردهای علمی فراوان است که در واقع با فن دفترداری آغاز شد، توسعه یافت و به صورت رشته حسابداری درآمد. دیدگاه نویسندگان در مورد اصل و منشأ این رشته متفاوت است. به نظر برخی(فلم، ۱۹۸۴)، حسابداری به ۸۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح و دوره معاملات پایاپای برمیگردد. اما ماموریت آن از ابتدا ارائه خدمت اطلاع رسانی بوده است. به عقیده لیتلتون(۱۹۳۳)، تغییرات انجام پذیرفته در حسابداری، در سالهای قبل از ۱۹۰۰ ناشی از تغییرات اجتماعی- اقتصادی و نیاز به دریافت اطلاعات حسابداری بود. پس از آغاز قرن نوزده، آثار انقلاب صنعتی احساس و منجر به شکلگیری شرکتهای سهامی عام شد. تولد آموزش حسابداری بین سالهای ۱۹۵۰-۱۹۰۰ است. اولین برنامه آموزش حسابداری در دانشکده حسابداری وارتون در دانشگاه پنسیلوانیا مطرح شد که دانشگاه نیویورک هم آن را دنبال کرد(۱۹۲۶). اما طی سالها، آموزش حسابداری به اوج پیشرفت دست یافت. به عقیده پژوهشگران باید به طور مداوم برنامه آموزش دانشگاهی با تغییرات محیطی، اجتماعی و اقتصادی بازنگری شود.نتایج پژوهشهای مرتبط مورد توجه قرار گیرد.
من دوازده سال پیش پژوهشی در مورد بررسی برنامه آموزش حسابداری ایران در مقطع کارشناسی و ضرورت تغییر در آن انجام دادم؛ قبل و بعد از من هم برخی از همکاران به این مهم پرداختند، البته بعد از آن هم چندین پژوهش در رابطه با موارد مرتبط انجام دادم، اما طبق معمول به نتایج تحقیقات توجهی نشد.سالها است که برنامه آموزشی در سطح کارشناسی حسابداری در ایران دست نخورده باقی مانده است، البته به این نکته اذعان دارم که در برخی دانشگاهها تغییراتی در سطح جابه جایی برخی دروس انجام شده است. سالها حرفه اعتراض داشت که فارغالتحصیلان حسابداری جوابگوی نیاز حرفه نیستند. در پژوهشهای انجام شده،به دنبال چرایی موضوع بودیم. پاسخ این بود که دروس مصوب جنبه نظری را میآموزند و فارغالتحصیل در عمل با مشکل مواجه میشود، پس نیاز به گنجاندن دوره کارآموزی حسابداری بود. گفته شد که فارغالتحصیلان قوانین را نمیدانند، در گروههای آموزشی برخی دانشگاهها به اساتید توصیه شد با تاکید بر استانداردهای حسابداری ایران تدریس کنند، که البته به طور کامل این کار انجام نشد، چون اساتید خودشان حوصله مطالعه مطالب جدید را نداشتند. در دروس حقوق بازرگانی، مالیه عمومی، پول و ارز و بانکداری و از این قبیل هم قوانین و مقررات مرتبط به خوبی تدریس نشد و نمیشود.
دنیا رایانه محور شد، از اینرو، مبتنی بر نتایج پژوهشها توصیه شد که باید خانه تکانی انجام شود و دروس ما نیز آن سمت و سو را بگیرد. البته برنامه آموزش حسابداری تغییر نکرد، ولی محیط اجتماعی-اقتصادی به آن سمت پیش رفت. گفته میشود که از نیازهای اصلی دانشجویان حسابداری آشنایی با زبان انگلیسی و رایانه است. اگر دیروز توصیه میشد آموزش استفاده و به کارگیری رایانه در برنامه آموزشی گنجانده شود، امروز توصیه میشود، کارگاههای آموزشی کار با نرم افزارهای مرتبط برگزار شود؛ امروز توصیه میشود با توجه به توافقهای انجام شده بین سازمانهای بورس اوراق بهادار و حسابرسی در رابطه با استفاده شرکتها از استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی، این استانداردها تدریس شود، مقررات حسابداری عقود اسلامی، مقررات بازار سرمایه و قانون بورس و اوراق بهادار، مقررات بانکداری بدون ربا تدریس شود و آموزش آییننامهها و مقررات جامعه حسابداران رسمی و آیین رفتار حرفهای نیز جز دروس باشد.
امروز به دلیل تغییر محیط اجتماعی و دسترسی همگان به اینترنت، برخی نیازها برای نسل جدید احساس میشود.حداقل در شهرهای بزرگ و اغلب شهرستانها کودکان از دوران دبستان، شاید هم پیش دبستانی با زبان انگلیسی و رایانه آشنا میشوند. یک دانشآموز دبستانی در سطحی از آموزش قرار دارد که میتواند پاورپوینت تهیه کند.
چنین دانشآموزی در دوره دبیرستان آموزشهای بهینهتری به دست میآورد و وارد دانشگاه میشود. پس به یکی از نیازهای حرفه که آموزش رایانه بود، جامه عمل پوشانده شده است، از اینرو، باید دنبال آن بود که این دانشجو با نرم افزارهای معتبر حسابداری آشنا شود. این موضوع در بازنگری برنامه آموزش دانشگاهی حسابداری باید مد نظر قرار گیرد. دانشجو زبان انگلیسی را میداند، پس باید روی زبان تخصصی تاکید بیشتری شود.قوانین ومقررات حسابداری بین المللی و کشورش را بداند. متاسفانه در بازنگری برنامه آموزشی حسابداری، فعلا روی عناوین اگر قدری مثبت تر بیندیشیم، روی برخی سرفصلها کار میشود، اما اصل موضوع محتوای دروس است.چه منبعی و چگونه تدریس میشود. نکته قابل عنوان دیگر این است، که خوشبختانه یا متاسفانه بازار کار برای رشتههای حسابداری و علوم مالی بسیار داغ است. کسی که در دانشگاه تدریس میکند، در چند پست دیگر در بیرون دانشگاه مشغولیت دارد؛ در دانشگاه تدریس میکند چون نوعی شخصیت به حساب میآید. آیا چنین فردی اصلا فرصت مطالعه و به روزرسانی دانش خود را دارد؟ اصلا توانایی بدنی و آرامش فکری برای تدریس را دارد؟ آیا با تفکر کمک به استحکام زیر ساختهای حسابداری کشور به کلاس درس میرود؟ بارها شنیده ام که دانشجویان به عنوان شکایت مطرح میکنند که استادشان در سر کلاس خواب است؛ پشت میز مینشیند و از روی کتاب توضیح حل مساله را میدهد.
در تمام دنیا، فرد دانشگاهی باید اوقاتش را در دانشگاه سپری کند، تدریس کند، رفع اشکال کند، مطالعه و پژوهش کند. در مورد دروسی که مرتبط با بخشهای تخصصی و حرفهای است، میتوان از متخصص دعوت کردکه چند جلسه در کلاس ارائه داشته باشد. متاسفانه اساتید فعلی ما آنقدر مشغله بیرون از دانشگاه دارند که تدریس کار فرعی آنها محسوب میشود. تصور نمیکنم خستگی به آنها اجازه دهد که حتی تجارب حرفهایشان را در اختیار دانشجو قرار دهند. در حال حاضر مشغول انجام پژوهشی در این زمینه هستم. آیا این رفتار اساتید برمیزان یادگیری دانشجویان اثر دارد؟ به نظر شما اصول اخلاق، آداب معاشرت، سخن گفتن و نوشتن را دانشجو کجا و از چه کسی باید بیاموزد. بنابراین، نه تنها برنامه دروس باید مورد بازنگری قرار گیرد، محتوای درسی، چگونگی تدریس، رفتار اساتید و... موارد مربوط دیگر هم باید خانه تکانی شود. اما نکته مهمتری هم که اخیرا ذهن مرا به خود مشغول کرده است، مربوط به برنامه آمایش آموزش عالی است. اینکه دانشگاههای مادر، دورههای تحصیلات تکمیلی را گسترش دهند و دورههای کاردانی و کارشناسی به برخی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی و غیردولتی سپرده شود. من دورههای کاردانی را کنار میگذارم، اما دوره کارشناسی، پایه سواد دانشجو است.اگر قرار باشد پایه ضعیف باشد، هر قدر در دوره تحصیلات تکمیلی کوشش شود، نتیجهای نخواهد داشت.
حداقل ما در دانشگاه خودمان در برنامه ریزی دروس مقطع کارشناسی برای درس اصول حسابداری (۱) اهمیت ویژه قائلیم، زیرا معتقدیم پایه درس حسابداری باید قوی شود. حال تصور کنید، دانشجو در مجموع دروس دوره کارشناسی در سطح ضعیفی باشد. من و اعضای گروه حسابداری دانشگاه الزهرا پذیرفتهایم که شاگردان اول مقطع کارشناسی بدون کنکور به دوره کارشناسی ارشد راه یابند، چون تصورمان این است که در این مقطع توان علمی خوبی به دست آورده اند، اما تا به حال نپذیرفته ایم که شاگرد اول دوره کارشناسی ارشد بدون کنکور به مقطع دکتری حسابداری راه یابد، چون معتقدیم نیازمند مطالعات نظری بیشتری است و از فیلتر امتحانات تخصصی کتبی و شفاهی باید عبور کند.
در دورههای تحصیلات تکمیلی بیشتر به مبانی نظری و انجام پژوهش پرداخته میشود. پس دانشجو کجا باید موارد پایهای را بیاموزد؟ درددل من در مورد محتوای دروس و نحوه تدریس در دوره کارشناسی حسابداری در دانشگاههای بزرگ بود، وای به روزی که این مقطع تحصیلی در دانشگاههای اشاره شده در برنامه آمایش آموزش عالی برگزار شده باشد. در کمیته جذب اعضای هیات علمی در وزارت متبوع،متقاضیان تدریس در این دانشگاهها در شهرستانها به دلیل اینکه فرد شایسته تری متقاضی نیست، پس از کمی سختگیری در مورد داشتن مقاله علمی - پژوهشی، پذیرفته میشوند.ولی قطعا سطح دانش آنها پایین است و به خصوص اینکه با مدرک کارشناسی ارشد به عضویت علمی پذیرفته میشوند و برای پر کردن ساعات کاری موظف، کلیه دروس تخصصی را تدریس میکنند. حال اگر دانشگاههای بزرگ دوره کارشناسی نداشته باشند،رشته حسابداری با این همه فارغالتحصیل ضعیف دوره کارشناسی، چگونه پاسخ حرفه و ادامه تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی را میدهد؟ بنده شخصا برنامه درسی برخی از دانشگاههای معتبر از جمله UCLA ، میشیگان و کوئینز را بررسی کردهام. همه این دانشگاهها دوره کارشناسی دارند و برتر بودن این مقطع تحصیلی آنها در رنکینگ، افتخاری برایشان محسوب میشود.
به نظر من تدریس در دوره کارشناسی بسیار مشکل و فنی است، حتما باید کسی کار تدریس را به عهده داشته باشد که از نظر علمی قوی و با تجربه باشد. دانشجو باید به شکل عمقی مطالب را درک کند. حتی از دید من تدریس در دورههای تحصیلات تکمیلی بسیار ساده است، چون بیشتر، دانشجو محور است. بازنگری در محتوای دروس رشته با در نظر گرفتن تغییرات اجتماعی و اقتصادی ضرورت دارد، به علاوه، باید نظارتی بر کار اساتید محترم از جهت نوع منابع مورد استفاده، چگونگی تدریس و اخلاق حرفهای انجام شود.
*دانشیار دانشگاه الزهرا «س»
ارسال نظر