نقدی بر نحوه محاسبه شاخص بورس
وقتی دماسنج بازار دوپینگ میکند
گروه بورس- مجید اسکندری: «بورس» را دماسنج اقتصاد و «شاخص» را «دماسنج بورس» میخوانند، البته این تعبیر زمانی تحقق مییابد که بتوان با بررسی «شاخص» ارزیابی درستی از وضعیت بازار سرمایه، ارائه داد. شاخص بورس تهران از آذرماه ۸۷ تغییر یافت و شاخص قبلی (Tepix) که براساس قیمت محاسبه میشد به شاخص فعلی (Tedpix) که براساس بازده نقدی و قیمت محاسبه میشود، تبدیل شد. کارشناسان بر این اعتقادند که شاخص جدید نمیتواند بیانگر وضعیت واقعی بازار سرمایه کشور باشد. از دیدگاه آنها، بورس نمیتواند منتزع از دیگر بخشهای اقتصادی باشد و شرایط کلی حاکم بر اقتصاد کشور، بازار سرمایه را نیز متاثر میسازد، در حالی که شاخص بورس، این موضوع را به گونهای دیگر جلوه میدهد. چندی پیش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با ارائه یک گزارش تحقیقی و پژوهشی، شاخص بورس تهران و نحوه محاسبه آن را مورد انتقاد قرار داد.
این مرکز از عدم تطابق حرکت شاخص با حرکت قیمتها، سردرگمی سهامداران و کاهش اعتماد سرمایهگذاران به شاخص به عنوان ایرادهای وارده یاد کرده است.از منظر مرکز پژوهشهای مجلس، کارکرد شاخص به عنوان نماگر رویه کلی بازار، در پردهای از ابهام است.در همین حال مدیر اداره امور بازارها و بورسهای «سازمان» بر این باور است که گزارش مرکز پژوهشها و مجلس براساس یکسری موارد بوده است.محمودرضا خواجهنصیری در این باره گفته بود: برآورد شاخص بازده نقدی و قیمت براساس روشی استاندارد انجام شده و توسط کمیته شاخص و شورای عالی بورس تایید شده است.
از دیدگاه خواجهنصیری، تعریف شاخص بازده نقدی یک الزام فنی بوده که با توجه به تحولات نرمافزار معاملاتی بازار سهام رخ داده است.
اما آیا کارشناسان نیز با علمی بودن و الزامی بودن تغییر شاخص موافقند؟
پاسخ به این سوال در گفتوگو با دو تن از کارشناسان ارشد بازار سرمایه بررسی شده است:
شاخصها، تبلور انتظارات سهامداران از حال و آینده بازار
معاون سابق شرکت بورس اوراق بهادار تهران درباره محاسبه شاخص براساس بازده نقدی و قیمت گفت: بحث بر سر این است که آیا این شاخص باید شاخص اصلی ما باشد یا خیر؟ و دیگر اینکه در بورسهای دیگر کشورها، شاخصی مشابه شاخص ما، تعریف شده است یا خیر؟ پاسخ سوال اول منفی و پاسخ سوال دوم مثبت است. به عبارت دیگر چنین شاخصی در برخی بورسها تعریف شده اما در هیچ جای دنیا، شاخص اصلی نیست و در کنار شاخصهای اصلی که همگی براساس قیمت محاسبه میشوند، شاخص بازده نیز ساخته شده است و برای این است که نشان دهند آن بخش از سودهای نقدی، اگر دوباره سرمایهگذاری شود، چه بازدهی در بورس تولید خواهد کرد.
امیر پوریانسب درباره ایرادهای شاخص بازده نقدی و قیمت گفت: نخست اینکه با این شاخص، امکان مقایسه با کشورهای دیگر و شاخصهای جهانی، تضعیف و به دستکاری وضعیت ما منجر میشود. بنابراین مقایسه این شاخص با شاخصهای قیمتی دنیا و ادعای اینکه بورس ما بازدهی بالاتری دارد، «قیاس معالفارغ» است.
وی افزود: ما به دلیل بهرهگیری از بازده نقدی، تغییرات بیشتری در شاخصمان میدهیم و بعد مدعی میشویم که رشد بیشتری داشتهایم.
عضو شورای عالی انجمن حسابداران خبره ایران، درباره بازدهی فعلی بازار سرمایه در صورت محاسبه شاخص قیمتی گفت: محاسبه شاخص براساس بازده نقدی موجب شده است که رشد سالانه شاخص بیشتر شود، اما باوجود تورمی که سال گذشته وجود داشته و بنگاههای ما مشمول آزادسازی شدهاند، رشد اقتصادی وجود داشته و میتوان گفت بازار سهام نیز رشد کرده است، اما این رشد براساس Tepix زیاد نبوده اما براساس Tedpix یک رشد هیجانی بوده است.
شاخص گذشتهنگر
معاون سابق شرکت بورس درباره ایرادهای دیگر شاخص بازده نقدی و قیمت گفت: این شاخص از اساس، گذشتهنگر است و در تغییرات روزانه، چندان به کار نمیآید، زیرا بازدهی باید برای یک دوره اندازهگیری شود و انباشتهاش نیز کاربردی ندارد. این در حالی است که شاخصهای قیمتی، حالنگر و آیندهنگر هستند و تغییرات امروز را با گذشته مقایسه میکنند.
پوریانسب تاکید کرد: شاخصهای قیمتی انتظارات سهامداران از حال و آینده بازار سهام را برآورده میکنند، در حالی که شاخصهای بازده نقدی و قیمت فقط گذشته را اندازهگیری میکنند. وی افزود: شاخصها برای اندازهگیری تغییر به کار برده میشوند در صورتی که بازده نقدی، تغییر محسوب نمیشود. سردبیر نشریه حسابدار خاطرنشان کرد: شاخصهای بازده نقدی و قیمت چون گرایش دورهای دارند، برای مقایسه بورس با سایر بخشهای اقتصادی ساخته میشوند بنابراین نمیتوانند رفتار امروز بازار را توجیه کنند.
وی ادامه داد: شاخص بازده نقدی و قیمت اثر تصمیمهای سرمایهگذاران را اندازهگیری نمیکند، در حالی که ما به شاخصی نیاز داریم که این کار را بکند و شاخص قیمتی این کار را میکند. در واقع قیمتها، رای سرمایهگذاران به ارزش یک شرکت هستند. پوریانسب اظهار کرد: تمام ماجرای تغییر شاخص برای نشان دادن بازده بیشتر بورس و جذب سرمایهگذاران به سمت این بازار است، البته سرمایهگذاران حرفهای، معنا و تعبیر اصلی شاخص را میدانند و میتوانند بازده شرکتها را محاسبه کنند.
شاخص دوپینگی
پوریانسب درباره مقایسه بورس کشور با بورسهای عضو WFE و آمارهای اعلام شده در این خصوص گفت: ممکن است فدراسیون جهانی بورسها، از مبنای جدید شاخص ما مطلع نباشد و ما به همین دلیل رتبه میآوریم؛ اما باید دانست شاخص جدید ما خارج از استانداردهای بینالمللی است و رتبه ما با «دوپینگ» به دست میآید.این مدرس حسابداری درباره گزارش مرکز پژوهشهای مجلس گفت: به نظر من، این گزارش دیر منتشر شده و این مرکز به عنوان بازوی پژوهشی قانونگذار، هر جا که مقررات و ضوابط ممکن است به دستکاری یک پدیده منجر شود یا باعث تغییرات تاثیرگذار و پیامدهایی شود باید حضور داشته باشد.
وی افزود: این گزارش باید قبل از بهکارگیری شاخص جدید منتشر میشد و اکنون پس از ۴ سال نوشداروی بعد از مرگ سهراب است و در صورت وجود پیامدهای منفی، نمیتوان هزینههای از دست رفته را بازیابی کرد.پوریانسب سپس گفت: این شاخص قبل از بهکارگیری باید به نظرخواهی از سازمانهای پژوهشی گذاشته میشد و بعد آن را جایگزین میکردند.وی ادامه داد: من با نتیجهگیری مرکز پژوهشها برای جایگزینی شاخص قیمتی به عنوان شاخص اصلی بورس موافقم، اما با برخی توجیههای آنها برای این کار مخالفم. این حسابدار خبره درباره بحث حسابرسی شاخص گفت: نمیتوان شاخص را حسابرسی کرد، اما میتوان آن را محک زد. اگر شاخص در یک فرآیند همهپرسی از گروههای ذینفع تهیه میشد نیاز به این بحثها نبود و به نظر من بحث حسابرسی شاخص نمیتواند فراتر از گزارش مرکز پژوهشها باشد.پوریانسب درباره مبنای ۱۰ هزار واحدی شاخص گفت: این مبنا میتواند هر عددی باشد، اما مبنای ۱۰ هزار برای این بوده که سرمایهگذاران به گذشته برنگردند و شاخص جدید با شاخص قبلی مقایسه شود، اما اگر مبنا به تاریخ تولد بورس بازگردد بهتر خواهد بود.وی درباره لزوم وجود شاخصی برای فرابورس گفت: این بازار نیز نیاز به شاخصی دارد که رفتار قیمتها را نشان دهد، اما نبود چنین شاخصی شاید به این دلیل باشد که بورس نمیخواهد شاخصی رقیب برای خود خلق کند.
محک شاخص توسط نهادهای بیرونی
اما دیگر کارشناس ارشد بازار سرمایه نیز در این باره به خبرنگار ما گفت: براساس ضوابط فدراسیون جهانی بورسها، برای محاسبه شاخصها، معیارهایی ارائه شده که این معیارها برای یکسانسازی قیاس بورسهای مختلف طراحی شدهاند. بنابراین با توجه به عضویت ایران در این فدراسیون شاخص بورس تهران نیز باید قابلیت قیاس با بورس کشورهای دیگر را داشته باشد.شاهین شایانآرانی افزود: البته برخی بورسها، شاخصهای خاص خود را براساس نیاز، محاسبه میکنند؛ اما این قابل ارائه نیست و شاخص داخلی محسوب میشود.بورس تهران هر دو حالت را تجربه کرده است اما شاخص داخلی، مشکلاتی را به همراه دارد، زیرا استانداردهای بینالمللی را رعایت نکرده است. از سوی دیگر مدیران بازار، وزن بیشتری به شاخص داخلی (شاخص بازده نقدی و قیمت) میدهند که در اینجا این شبهه ایجاد شده که برای مثبت نشان دادن عملکرد، شاخص دستکاری شده است.وی درباره سنجش عملکرد شاخص گفت: درست یا غلط بودن شاخص باید از سوی نهادهای بیرونی مانند شرکتهای مشاوره مجرب، نهادهای حسابرسی و بانکهای سرمایهگذاری که در حوزه بازار سرمایه به صورت مستقل فعالند و تحت تاثیر شورای عالی بورس نیستند، صورت گیرد، اما ما چنین نهادهایی در کشور نداریم.شایانآرانی تاکید کرد: البته این بدان معنی نیست که شاخصهای بورس قابل محک زدن نیستند؛ زیرا مرکز پژوهشهای مجلس، حرکت خوبی انجام داده که نقاط ضعف و قوت شاخص را بیان کرده و البته این به معنی غلط بودن عملکرد بورس نیست.
وی سپس گفت: محاسبات بورس باید توسط نهادهای مستقل محک بخورد و در دیگر نقاط دنیا، نهادهای مستقل زیادی وجود دارند که پیوسته، شاخصها را حسابرسی میکنند و زمانی که نظرات اصلاحی زیاد شود، خود بورس، اصلاحات را اعمال میکند.
این کارشناس بازار تاکید کرد: اگر این رویه در کشور ما مرسوم شود، بازار شفاف میشود و واقعیتهای محاسبات مشخص میشود، در صورتی که اگر هر نهادی خودش بخواهد خود را محک بزند، عملکرد خود را بهتر از آنچه که هست، نشان خواهد داد.وی پیشنهاد کرد: مرکز پژوهشهای مجلس یک نهاد مستقل از قوه مجریه است و کسی نمیتواند در آن نفوذ کند اما سیستم ما باید نهادهای بیشتری از این دست داشته باشد و اگر بخواهیم بورس تهران بینالمللی شود، باید چنین نهادهایی ایجاد شوند.
آرانی در پایان گفت: سازمان بورس میتواند از شاخصهای بومی خود دفاع کند و سرمایهگذاران خارجی نیز میتوانند به آن توجه نکنند اما در بسیاری از موارد، برخی شاخصهای داخلی در بورسهای دنیا مرجع شدهاند و کشورهای اسلامی، شاخص عملکرد بورسهای اسلامی را ساختهاند.
ارسال نظر