حاشیهنشینی بورس تهران
دنیای اقتصاد- هر چند بورس تهران در هفته معاملاتی سپریشده، تنها ۳ روز کاری را پشتسر گذاشت، اما با این حال ادامه روند رکودی توام با ضعف نقدینگی و کاهش انگیزه معاملهگران به ویژه حقیقیها افت ۵/۰ درصدی بازدهی بورس را در این هفته سبب شد. اتفاقی که موجب شد تا بازدهی بازار سهام از ابتدای سالجاری تاکنون به زیر ۳ درصد تنزل یافته و روی عدد ۸/۲ درصد جا خوش کند. در این شرایط به نظر میرسد که عواملی همچون انتظار برای سرانجام مذاکرات هستهای، ابهام در سرنوشت فاز دوم هدفمندی یارانهها و جذاب بودن سود سپرده ۲۰ درصدی بانکی همچنان بورس تهران را در حاشیه قرار داده و سایه رکود را در آسمان بازار سهام برافراشته نگاه دارد. یک هفته با تپیکس
بازار در چنبره رکود
گروه بورس- شروین شهریاری: بورس تهران در ادامه روند راکد و نزولی خود هفته نیمه تعطیل جاری را نیز با حجم کم معاملات و کاهش قیمتها پشت سر گذاشت تا با افت ۵/۰ درصدی شاخص، رشد بورس از ابتدای سال ۹۱ به سطح ناچیز ۸/۲ درصد محدود شود. آنچه بیش از گذشته در روند فعلی معاملات جلب توجه میکند افت حجم دادوستدها و بی انگیزگی مزمن سرمایهگذاران است که تحت تاثیر سه عامل عمده شکل گرفته است؛ نخست عدم امکان برآورد دقیق از مذاکرات هستهای پیش رو در مسکو در روزهای ۲۸ و ۲۹ خرداد ماه که نتایج آن تاثیرات احتمالی بر نرخ ارز و چشم انداز تجارت خارجی کشور خواهد داشت؛ دوم سکوت معنادار دولت درباره فاز دوم هدفمندی یارانهها که عملا کارشناسان را نسبت به اجرا یا عدم اجرای این طرح ملی در سال ۹۱ با بلاتکلیفی رو به رو کرده است. مورد سوم نیز رقم قابل ملاحظه سود بدون ریسک است که در قالب انواع اوراق مشارکت و سپردههای ویژه با نرخ حداقل ۱۸ تا ۲۰ درصد به صورت روز شمار پیشنهاد میشود. این نرخ خارقالعاده، هزینه تامین مالی بانکها را با توجه به میزان ذخیره قانونی در سطح ۲۵ درصد برای منابع بلند مدت قرار داده است. تبعات این نرخگذاری علاوه بر آنکه بورس را به عنوان یک فرصت سرمایهگذاری از جذابیت خارج کرده، علامت سوال بزرگی را در برابر بانکها قرار داده است که چگونه در فضای راکد اقتصاد کلان از عهده تامین این سود گزاف برای سپردهگذاران بر خواهند آمد؟ به این ترتیب با عنایت به ابهامات سهگانه مزبور میتوان واکنش کنونی فعالان بازار سهام را یک رفتار طبیعی و مبتنی بر منطق اقتصادی دانست که متناسب با شرایط بیرونی، رکود مزمنی را در بورس تهران رقم زده است.
وقتی قند تلخ میشود!
با وجود آنکه صنعت قند و شکر در بورس تهران تنها سهمی ۴/۰ درصدی نسبت به کل ارزش بازار را در اختیار دارد، اما سروصدای این صنعت کوچک در یک سال اخیر به اندازهای بوده که بعضا کل بازار سرمایه کشور را تحت تاثیر خود قرار داده است. در این میان، برای قدیمی ترها که سرد و گرم بورس را چشیدهاند مشاهده رشد ۳۴۳ درصدی شاخص این صنعت از ابتدای فروردین ۹۰ تا بیستم اسفندماه تنها یک پیام داشت: سقوط دردناک در پیش است! این پیشبینی نه فقط به علت رشد افسار گسیخته در سال رکود بورس بلکه با عنایت به P/E دورقمی این صنعت در پایان سال گذشته قابل ارائه بود. در این راستا، مطالعه روند قندیها نشان میدهد که با افت ۳۷ درصدی میانگین قیمت سهام نسبت به ۲۰ اسفند ماه ۹۰، این صنعت ثمرهای جز تلخکامی برای خریداران سهام خود در زمستان گذشته (مقارن با اوج رونق سهام قندی به لحاظ حجم معاملات) در بر نداشته است. افت ۲۰ درصدی قیمت جهانی شکر سفید (از ۶۵۰ دلار به ۵۵۰ دلار در هر تن) در سه ماه گذشته و افق مازاد عرضه این محصول در سال زراعی ۲۰۱۳ نیز از عواملی هستند که چشمانداز بهبود وضعیت کلان این صنعت در افق میان مدت را مورد تهدید قرار میدهند.
با این وجود، هر گونه رشد غیرمترقبه قیمت دلار میتواند شرایط را به نفع تولیدکنندگان داخلی و به ضرر واردکنندگان شکر تغییر دهد. در هر حال تجربه فراز و فرود شدید سهام قندی در یک سال اخیر را باید برگی دیگر از خاطرات تلخ و شیرین بورس تهران دانست که در تاریخچه این بازار پرنوسان رقم خورده است. تجربهای که امید میرود چراغ راه آیندگان به منظور اجتناب از رفتارهای هیجانی و فاقد تحلیل در شرایط مشابه باشد.
مجامع مهم سنگآهنیها
اهالی بازار سرمایه در ده روز اخیر شاهد برگزاری دو مجمع مهم سنگآهنی بودهاند. در مجمع بزرگترین تولیدکننده سنگآهن کشور یعنی چادرملو که با تقسیم سود ۱۰۰ تومانی به ازای هر سهم همراه بود بر انجام توافق اولیه بر سر نحوه پرداخت حق پروانه بهره برداری تاکید شد. از قرار معلوم طی جلسات مشترک بین سنگآهنیها، فولادسازان و ایمیدرو بر سر پرداخت ۵ درصد قیمت شمش فولاد برای حقوق مالکانه معادن تفاهم کلی حاصل شده است. در این میان، سنگآهنیها معتقدند سهم آنها از این پرداخت دو درصد و سهم فولاد سازان سه درصد است؛ علاوه بر این، در ازای پرداخت مزبور باید فروش بخشی از محصول سنگآهن با نرخ آزاد انجام شود. البته بنا بر اظهارات در حاشیه مجمع «کچاد» این توافق هنوز به مرحله نهایی نرسیده است. با توجه به بار مالی سنگین این مساله بر دوش فولادسازان (که با پرداخت هزینه سه درصدی و آزادسازی قیمت سنگآهن به در عمل مضاعف خواهد شد) موافقت آنها با سناریوی سنگآهنیها در این زمینه دشوار به نظر میرسد. در مجمع شرکت فرابورسی فولاد صبانور هم با وجود اعتراض سهامداران حدود ۵۰ درصد سود (۱۲۵۰ ریال به ازای هر سهم) تقسیم شد. مدیران شرکت بر لزوم حفظ منابع مالی به منظور راه اندازی طرح ۵/۱ میلیون تنی کنسانتره سنگآهن (که سال جاری به بهره برداری میرسد) تاکید داشتند. باید توجه داشت به علت دارا بودن مالکیت معادن (بر خلاف چادرملو و گلگهر) قیمت فروش کنسانتره شرکت تابع نظر ایمیدرو نیست و مزیت فروش کنسانتره با نرخ آزاد بری «کنور» پس از بهرهبرداری طرح وجود خواهد داشت. در خصوص آخرین قیمتهای صادراتی نیز بر افت شدید قیمت سنگآهن دانهبندی از ۹۰ دلار در ابتدای سال به حدود ۷۵ دلار در حال حاضر تاکید شد. همچنین قیمت فروش دلار با استفاده از واسطههای داخلی و نیز امکانات فراهم شده از طریق کشور ترکیه با نرخ آزاد در حسابهای «کنور» تسعیر میشود. علاوه بر این، در خصوص عوارض صادراتی ۷ دلاری به ازای هر تن هم مطرح شد که تا این لحظه گمرک وجهی از این بابت از شرکت مطالبه نکرده است؛ هر چند اصل موضوع (اخذ عوارض) را کماکان نمیتوان منتفی تلقی کرد.
عرضههای ناتمام
سریال عرضههای ناموفق یا ناتمام خصوصیسازی در این هفته با چند رویداد دیگر پیگیری شد. در روز نخست هفته، عرضه بلوک ۱۵ درصدی ذوب آهن اصفهان با قیمت ۲۰ درصد بالاتر از تابلو (محدوده ۲۱۰ تومان) بدون خریدار ماند. این اتفاق البته با عنایت به زیان انباشته ذوب آهن و عدم تقسیم سود نقدی در دو مجمع آینده و نیز ارزش نسبتا اندک مدیریتی بلوک مزبور قابل پیشبینی بود. در رویداد جالب توجه دیگر، عرضههای بلوک ۲۰ درصدی حمل و نقل خلیج فارس و بلوک ارزشمند ۵۰ درصدی فولاد خوزستان تا اطلاع ثانوی به تاخیر افتاد، هنوز دلیل مشخصی برای این تعویق از سوی خصوصیسازی اعلام نشده است. به نظر میرسد در فضای رکودی حاکم بر بازار سرمایه فروشهای بلوکی سهام شرکتهای دولتی به روش گذشته امکان پذیر نباشد و دستیابی به اهداف در این زمینه نیازمند تغییر روشهای واگذاری در کنار بازاریابی موثرتر است.
ارسال نظر