گروه بورس- محسن ایلچی: با هر استدلالی که هست باید خبر داد که ابرنهادهای اقتصادی به‌طور خزنده به مجمع جزایر از هم گسیخته بانک‌های خصوصی گرایش‌یافته و در بازار اولیه و ثانویه در حال تصاحب سهام مدیریتی نهادهای مالی ذی‌قیمت هستند. با وجود اینکه پس‌لرزه‌های ابطال معامله ۸/۲۸درصد از سهام بانک پارسیان هنوز در بازار سرمایه احساس می‌شود، اما سناریوئی که از آن می‌توان به عنوان «گرایش مالی ابر بنگاه‌ها به سهام بانک‌های خصوصی» یاد کرد، راهبردی نیست که همزمان با این رویداد ۳۲۰میلیون دلاری پیش‌آمده باشد.

خریدهای خاموش

پیش از آنکه واقعه اخیر رخ دهد، شهرداری تهران که غالبا منابع مالی خود را در بانک‌های دولتی از جمله بانک‌ملی ایران به عنوان دولتی‌ترین بانک کشور نگهداری می‌کند، در یک حرکت خاموش حدود ۴۰درصد سهام بانک سرمایه را خریداری کرد.

خبرهای تایید نشده حکایت از این دارد، این تعداد سهم بانک سرمایه به ارزش حدود ۱۴۰میلیارد تومان توسط چهار نفر خریداری شده است.

این خرید بزرگ در حالی صورت گرفت که در ابتدای «خریدهای خاموش» ارزش هر سهم بانک سرمایه به‌دلیل وجود شایعات متعدد، زیر قیمت اسمی (۱۰۰تومان) در بازار اولیه حتی تا سطح ۹۰تومان نیز خریداری شده بود.

سهامداران حقیقی نگران یا به اصطلاح عمومی بازار «پول لازم»ها از این موضوع واهمه داشتند که «برنامه مالی» بانک تازه تاسیس فرجام خوشایندی ندارد، چون که قیمت هر سهم در بازار اولیه از سطح رسمی (۱۰۰تومان) تنزل یافته است. همچنین برخی از حقوقی‌ها نیز برای خریدهای خاموش با شهرداری تهران همکاری کرده‌اند.

دیری نگذشت که بازار سرمایه کشور متوجه شد «خریدهای مستمر و اما خاموش» سهام بانک سرمایه در ارقام یکصدهزار تا یک‌میلیون سهمی، چندان هم بدون انگیزه نیست. ابتدا کسی خبردار نشد که این شهرداری تهران است که به‌دلیل فشارهای رسانه‌ای شده بانک‌مرکزی برای فعالیت تعاونی اعتبار شهر، اقدام به خریدهای مستمر و روزانه سهام بانک سرمایه می‌کند.

اما بعد از مدتی به یکباره بازار متوجه شد که شهرداری تهران با خرید هر سهم از سطح ۹۰ تا ۱۰۶تومان، سه صندلی هیات‌مدیره آخرین بانک خصوصی جمهوری اسلامی را از آن خود کرده است. (البته اطلاعات دقیقی از میانگین قیمت خرید هر سهم بانک سرمایه با در نظر گرفتن قیمت خرید سهام بلوکی حقوقی‌ها در دسترس نیست).

عبور از مخالفت بانک‌مرکزی

شهرداری تهران که به دنبال تثبیت موقعیت مدیریتی خود در شهر تهران است، مدت‌ها است که به‌دلیل وجود یک جریان مالی قوی ۱۵۰۰ میلیارد تومانی در پیکره خود نیازمند داشتن یک موسسه مالی است که در نظام بانکی کشور دارای اعتبار بوده و سطح وابستگی‌اش به سایر بانک‌های دولتی کاسته شود.

بر همین اساس موسسه تعاونی اعتباری «شهر» را راه‌اندازی و تجربه کرد. اما از همان ابتدا بانک‌مرکزی با تاسیس این موسسه (که خود را تحت پوشش و نظر وزارت تعاون می‌داند) موافق نبود، چرا که موسسه‌های تعاونی در عمل در بازار پول فعالیت بانکی انجام می‌دهند. اما تحت‌نظر بانک‌مرکزی قرار ندارند.جنس حساسیت بانک‌مرکزی به این موسسه از نوع حساسیتی است که سال‌ها قبل نسبت به موسسه «امین» و «مالی اعتباری بنیاد» داشت.از این رو شهرداری تهران برای آن که از مخالفت بانک مرکزی عبور کند به خرید سهام بانک سرمایه روی آورد تا بتواند به اهداف خود در این حوزه دست پیدا کند.

البته هم‌اکنون نیز بانک مرکزی با خرید ۴۰درصد سهام بانک سرمایه از سوی شهرداری موافق نیست، چرا که با این وضعیت عنوان بانک خصوصی برای بانک سرمایه دیگر بدون معنا است. حال باید در انتظار سایر واکنش‌های بانک مرکزی بود.

تحلیل رویداد

۱ - با این همه این سوال وجود دارد که چرا ابربنگاه‌ها به خرید سهام بانک‌ های خصوصی روی آورده‌اند؟ به نظر می‌رسد با وجود رشد مستمر نقدینگی، بانک‌های دولتی به دلیل کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی تا سطح ۱۴درصد، در برابر پرداخت تسهیلات به متقاضیان به ویژه بنگاه‌هایی که کمبود نقدینگی را مشکل تولید خود می‌دانند، مقاومت می‌کنند.همین مقاومت‌ها باعث شده است که «ابر بنگاه‌ها» فکر روش‌های دیگر تامین مالی از جمله حضور در بانک‌های خصوصی را تجربه کنند.

۲ - رشد نقدینگی همراه با وضعیت رکودی حاکم بر اقتصاد کشور، از یک‌سو سرعت گردش پول را کاهش داده و از سوی دیگر به دلیل وجود پارامترهای روانی در فضای کسب‌وکار کشور و امنیت اقتصادی تا اندازه‌ای تعدیل شده است.

نبود چشم‌انداز روشنی در برابر سرمایه‌داران برای بسترهای سرمایه‌گذاری (مسکن، طلا، بورس، بازار اولیه فارکس و بازار ارز) باعث شده که سرمایه‌گذاران سرمایه خود را در بانک‌ها به ویژه بانک‌های خصوصی به دلیل نرخ سود سپرده بالاتر از بانک‌های دولتی نگهداری کنند.از این رو انباشت منابع در بانک‌های خصوصی، ابربنگاه‌ها را وسوسه کرده است که به خرید سهام مدیریتی موسسات مالی بزرگ روی آورند. چرا که هزینه تامین و تجهیز منابع از این طریق بسیار ارزان‌تر از سایر روش‌‌ها است.

۳ - مساله مهم دیگری که باعث شده است ابر بنگاه‌ها به خرید سهام بانک‌های خصوصی روی آورند هزینه‌های اجتماعی و اقتصادی تاسیس یک بانک خصوصی جدید است. اول این که بانک مرکزی به آسانی مجوز تاسیس بانک خصوصی را صادر نمی‌کند. تاسیس یک بانک جدید جدای از ارائه توجیه‌های منطقی فنی و اقتصادی از طرح تجاری و مالی بانک، نیازمند سرمایه اولیه به ارزش ۳۵۰۰میلیارد ریال است که تهیه و تامین چنین سرمایه‌ای برای ابر بنگاه‌ها دغدغه آفرین است. بنابراین گزینه مناسب مالکیت بخشی از یک بانک خصوصی است.

۴ - ارزان بودن یا ارزان شدن سهام برخی از بانک‌های خصوصی در بازار اولیه و ثانویه که بخشی از دلایل آن به چشم‌اندازی که در صنعت بانکداری در خصوص کیفیت تعامل دستوری بانک مرکزی و دولت با بانک‌های خصوصی مربوط می‌شود دلیل دیگری است که ابر بنگاه‌ها را به خرید سهام بلوکی و مدیریتی بانک‌های خصوصی وسوسه کرده است. چرا که ارزش ویژه هر سهم و دارایی بانک‌ها بسیار ارزنده‌تر از قیمت جاری سهام بانک‌ها است. به نظر شما مجوز فعالیت یک بانک خصوصی جدای از سرمایه اولیه تاسیس دارای چه قیمتی است؟ حال شما تصور کنید روندهای بوروکراتیک در نظام بانکی طی شده است، بانک فعالیت خود را آغاز کرده است و شعب آن افزایش یافته است. آیا خرید سهام چنین بانکی حتی زیر قیمت اسمی، منطقی جلوه نمی‌کند؟

۵ - دلیل دیگری که باعث شده است ابربنگاه‌ها به خرید بانک‌های خصوصی روی آورند، کسب سود سپرده از نقل و انتقال خود به منابع بانک‌های خصوصی است. بخش عمومی و دولتی برای کسب سود از حساب‌های خود در بانک‌های دولتی با محدودیت قانونی جدی روبه‌رو است.مثلا شهرداری نمی‌تواند بابت نگهداشت و مانده حساب خود در بانک ملی از این بانک سود سپرده دریافت کند.اما با انتقال منابع مالی خود به بانک سرمایه حساب‌های شهرداری مشمول دریافت سود می‌شود و منابع جدیدی استحصال می‌کند. آیا موارد ذکر شده نمی‌تواند انگیزه کافی برای گرایش به خرید سهام یک بانک خصوصی باشد؟