سوژه دیگر صحبت‌‌‌‌‌‌‌‌‌های عباس تابش، معاون وزیر صنعت بود که دستور داده بود: «هرگونه افزایش قیمت کالایی که امسال صورت‌گرفته است همین امشب اصلاح شود و به قیمت سال‌قبل برگردد.‌» در کنار این اظهارنظر، صحبت‌‌‌‌‌‌‌‌‌های رئیس دولت سیزدهم هم بود؛ ابراهیم رئیسی در نشست هیات دولت از افزایش قیمت کالاهای اساسی در روزهای اخیر ابراز نارضایتی کرده بود و به ‌دستگاه‌های نظارتی دستور داده بود تا پشت‌پرده این گرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را بررسی و عوامل آن را شناسایی کنند. این دستورهای مقامات دولتی، دست به‌دست هم دادند تا موجی از انتقاد و عصبانیت روانه سیاستگذاران و وضعیت اقتصادی مردم شود. حتی روزنامه جوان هم به میدان انتقادها وارد شد و نوشت که «آقای رئیسی! گرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها پشت‌‌‌‌‌‌‌‌‌پرده ندارد، هرچه هست آن را در مدیریت همکاران‌‌‌‌‌‌‌‌‌تان و در دولت جست‌وجو کنید.‌» در کنار انتقادها و عصبانیت مردمی که در شبکه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اجتماعی حضور دارند و نسبت به وضعیت بد اقتصادی و کاهش قدرت خریدشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسند، نماینده‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مجلس هم چند وقتی است که نسبت به اوضاع آشفته اقتصادی و تورم افسارگسیخته نه‌تنها هشدار می‌دهند، بلکه انتقاد هم می‌کنند. در همین رابطه هفته گذشته اتفاق جالب‌توجهی رخ داد. تعدادی از نماینده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مجلس در جلسه علنی در قالب تذکرات شفاهی و نطق‌‌‌‌‌‌‌‌‌های پیش از‌‌‌‌‌‌‌‌‌دستور، نسبت به گرانی و تورم در کشور اعتراض کردند، اما در شبکه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اجتماعی مخصوصا توییتر انتقادها صریح‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر و مستقیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر بود. مردم، دولت سیزدهم را دولت دستورها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوانند. دستورهایی که به قول آنها باری به هر جهت است و صرفا در قالب اظهارنظر و از سر خود بازکردن مسائل است. توییت مصطفی تاج‌زاده در رابطه با این دستورها در آخر هفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که گذشت، هم در توییتر و هم در اینستاگرام مورد‌توجه قرار گرفت. تاج‌زاده در صفحه خود نوشته بود: «دستور تابش، معاون وزیر صمت مبنی‌بر اینکه: قیمت‌ها همین امشب، به قیمت‌های سال‌قبل کاهش یابد، مرا به یاد این ادعای بابک زهرایی در ابتدای پیروزی انقلاب انداخت که در مناظره با بنی‌‌‌‌‌‌‌‌‌صدر گفت: دو روزه می‌توان کشاورزی کشور را سر و سامان داد.‌» او برای این توییت از هشتگ الگوی جذاب ملت‌ها استفاده کرده بود. مقایسه ایران با شوروی و آلمان‌شرقی هم از دیگر محورهای نوشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها بود. مساله‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که مورد‌توجه بود از این قرار بود که مقامات این کشورها هم مدام دستور عدالت، برابری، تولید و رفاه می‌دادند اما مملکتشان، مملکت صف‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و کمبودها بود.

در صحبت از کشورهای کمونیستی و ذکر درس‌نگرفتن از تجربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های گذشته و تکرار رفتار کشورهایی که در چنین وضعیتی به‌سر برده‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و نتیجه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پوچی گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، پیمان مولوی، فعال اقتصادی در صفحه خود این پرسش‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را مطرح کرد: «چرا دولت باید مالک دلار (ارز حاصل از صادرات) بخش‌خصوصی باشد؟ تا بخواهد همانند اقتصادهای کمونیستی اولویت‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندی نیازها را تعیین کند؟» او در ادامه نوشت: «دهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها است که اقتصاد ایران همانند یک اقتصاد کمونیستی شده است.‌» در صحبت از اقتصاد ایران، حسین سلاح‌‌‌‌‌‌‌‌‌ورزی، نایب‌رئیس اتاق بازرگانی ایران هم در توییتر خود نوشت: «روزی که مسوولان فهمیدند به‌جای اصرار بر کاهش نمایشی قیمت کالاها (که موجب قحطی است) و افزایش نمایشی دستمزدها (که موجب بیکاری است) باید با افزایش بهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌وری عوامل تولید قدرت خرید جامعه را افزایش داد؛ اقتصاد ایران در مسیر درست قرار می‌گیرد.‌» در یک نگاه کلی، توییتر فارسی و اینستاگرام چند روزی می‌شود که از رخوت و بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌تفاوتی نسبت به سوژه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها بیرون آمده‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. فضای عصبانیت، انتقادهای تند و تیز و... در توییتر فارسی بیشتر شده و به اینستاگرام هم سرایت کرده است. بیشترین موضوع هم نه بورس و دلار، بلکه اقتصاد و کیفیت زندگی آدم‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها است.