موانع ورود پول به بازار سهام
با اینکه تاریخ مذاکرات مشخص شده اما اخباری که پیرامون این مهم منتشر میشود بعضا ضد و نقیض است. اینکه آیا مذاکرات برنامه جامع اقدام مشترک به نتیجه میرسد و آثار آن بر گروههای مختلف بورسی چه خواهد بود، موضوعی بوده که موردتوجه فعالان بازار سرمایه کشور است.
نکته دیگر اینکه برخی از متغیرها مانند سرنوشت قیمتگذاری دستوری، نقش پررنگ بورس کالای ایران، ارتباط با بازارهای جهانی و مواردی از این قبیل همچنان در ابهام است. تا زمانیکه چنین پارامترهایی مشخص نشوند و به نوعی خیال سرمایهگذاران از این بابت آسوده نشود انتظار ورود پول هوشمند به صورت گسترده و افزایش قابلتوجه حجم و ارزش معاملات وجود نخواهد داشت. بنابراین راهکار در بیرون بازار سرمایه است و تا زمانی که این ریسکهای سیستماتیک اصلاح نشود حجم معاملات همینگونه خواهد بود.
این موضوع مسبوقبهسابقه است بهطوریکه در سالهای گذشته (پیش از مذاکرات برجام در سال ۱۳۹۴ و در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲) نیز چنین وضعیتی را تجربه کردهایم.
بنابراین تا زمانی که متغیرهای بیرونی اصلاح نشود وضعیت به همین منوال است. چراکه هر لحظه ممکن است ریسک ورود پول به بازار تا حدی زیاد شود که افراد ترجیح دهند وارد داراییهای بدون ریسک شوند. به اعتقاد بنده اتفاقی که اکنون در بازار سهام روی داده است به واسطه تعیین تاریخ مذاکرات (هشتم آذر ماه برای شروع) است.
تقریبا پیشقراول این رشد از هفته قبل در گروههایی نظیر خودرو و بانک به نوعی رقم خورده است. در عین حال ریسک سیستماتیک بازار تا حدودی کمرنگ شده است اما این مهم توام با اطمینان، دقت بالا و پیشبینی متقن نیست.
هر لحظه ممکن است اخباری ضد برجام، اخباری مبتنی بر اینکه ممکن است تحریمها بیشتر شود یا چشمانداز مذاکرات شفاف و روشن نباشد، افزایش فشار فروش را در بازار پدید آورد. با اینکه امیدواریم روند شکل گرفته در بازار سهام تداوم پیدا کند اما متاسفانه پایدار نیست و متغیرهای مرتبط با ریسک سیستماتیک حکایت از ادامهدار بودن وضعیت افزایشی ندارند.
در خصوص اینکه چه باید کرد تا رشد بازار سهام پایدار شود باید گفت که بازار کار خود را انجام داده است، گزارشهای مطلوب ۶ ماهه منتشر شد، قیمتهای جهانی با اینکه موضوعی بیرونی بوده اما وضعیت مناسبی دارد. فروش ریالی و مقداری شرکتها مناسب ارزیابی میشود، پوشش EPS شرکتها خوب بوده است اما این موارد کفایت نمیکند و اخبار ممکن است هر لحظه شرایط را دستخوش تغییر کند. بنابراین بازار سهام یا سیاستگذار مرتبط با آن خیلی اثرگذار نیست اما ورود پول به صندوقهای تثبیت و توسعه بازار، حمایت حقوقیها، هماهنگی در عدمعرضهها و رنجهای منفی به نوعی میتواند کنترلگر وضعیت باشد.
واقعیت این است که بخش قابلتوجهی از سرمایهگذاران حقیقی از بازار سهام خارج شدهاند و در پی آن خروج پول نیز صورت گرفته است، در عین حال اصلاح عمیق نیز در این فضا تجربه شد. این قشر از سرمایهگذاران هنوز وارد بازار سهام نشدهاند. به بیان ساده حجم معاملات پایین است چون بخش قابلتوجهی از پولی که در بازار وجود داشت، خارج شد و به عنوان پولهای پارک شده در خارج از بازار در انتظار اصلاح یا مشخص شدن متغیرهای بیرونی هستند که پیشتر به آن اشاره شد.
اکنون سرمایهگذاران حقوقی از آن چیزی که امروز در بازار مورد معامله قرار میگیرد (که اعداد قابلتوجهی هم نیست) حمایت میکنند. بنابراین دلیل اصلی اینکه گفته میشود چرا حقوقیها حجم معاملات را بالا نمیبرند این بوده که بخش قابلتوجهی از حقیقیها و پولهای اصلی از بازار سهام خارج و پارک شده تا روند متغیرها مشخص شود، این قشر از سهامداران در انتظارند تا روند متغیرها مشخص شده و در ادامه اقدام به تصمیمگیری دقیق کنند.
اگر روند کنونی و چشمانداز خوب مذاکرات ادامه پیدا کند و اخبار مناسبی به بازار سهام مخابره شود به اعتقاد بنده بازار بهتری را خواهیم دید. حجم معاملات افزایش پیدا میکند و در برخی از گروهها نظیر گروهها و نهادهای مالی، بانکها، خودرو و بیشتر صنایع وارداتمحور وضعیت مساعد میشود.
از منظر فروش مقداری و صادرات حتی شرکتهای صادراتمحور هم میتوانند در میانمدت شرایط بهتری را تجربه کنند. تمام عوامل مطرح شده منوط بر اخبار مذاکرات هستهای است.
سهامداران خرد نیز باید صرفا مبتنی بر گزارشهای بنیادی، ۶ماهه و پایش متغیرها بتوانند با دید بلندمدت یک پرتفوی قابلاطمینان را جمعآوری کنند.