در کنار خبرها و اتفاق‌های روز که در یک فضای همه‌گیری دغدغه تمام کاربران توییتر و اینستاگرام شده است، از جمله موضوعاتی که در حوزه فعالان اقتصادی و بورسی همچنان درباره آن صحبت می‌شود و چند روزی است که داغ بودن خود را از دست نداده است، بحث کابینه دولت سیزدهم است. دیروز بحث دیگری هم در حاشیه این موضوع شکل گرفت و آن هم مقایسه اعضای دولت‌های سیزدهم و دوازدهم بود.

برای مثال در مقایسه حوزه تیم اقتصادی دولت ابراهیم رئیسی و حسن روحانی، میثم هاشم‌خانی، اقتصاددان در توییتر خود نوشت: «شایستگی خاندوزی برای وزارت اقتصاد، بسیار بالاتر از دژپسند است. توانمندی وزرای رفاه و  ICT (عبدالملکی و زارع‌پور)، پایین‌تر از وزرای روحانی ا‌ست. میانگین توانمندی تیم اقتصادی رئیسی، بالاتر از میانگین تیم اقتصادی روحانی است.» در ادامه این بحث و پرداختن به تیم اقتصادی دولت سیزدهم، صادق الحسینی، اقتصاددان در صفحه توییتر خود نوشت: «آدم‌ها در آینده کشورهای جهان‌سوم نقش کلیدی دارند. چون نهادها در این کشورها کیفیت لازم را ندارند. مصداق تاریخی هم تفاوت امیرکبیر و آقاخان نوری است. یکی وطن‌پرست و دیگری نوکر اجنبی. یکی ناکام در اصلاحات ولی تلاشگر توسعه و دیگری طراح پشت‌صحنه عهدنامه پاریس و پیشکش هرات به انگلیس. سرنوشت این دو هم شوربختی اصلاح‌گران را ترسیم می‌کند. اصلاح‌گر اگر داماد شاه هم باشد در حمام کشته می‌شود ولی چاپلوسِ خائن و دودمانش با وطن‌فروشی خوش و خرم در بهترین کشورهای جهان زندگی می‌کنند. به‌راستی پاپلی چه خوب می‌گوید. این اصلا تعریف جهان سوم است…»

بحث‌ها در این رابطه تا هشتگ شدن دولت عبرت و دولت خدمت هم بالا گرفت و کاربران به مقایسه رفتار دو رئیس دولت دوازدهم و دولت سیزدهم که چند روز است روی کار آمده است، پرداختند. رضا کاشف هم در توییتر خود نوشت: «کابینه بحران است یا بحران کابینه؟ تداوم تحریم‌های کمرشکن، کسری بودجه، تورم بالا، رشد نقدینگی سرسام‌آور، افزایش فقر و سختی معیشت، کاهش شدید قدرت خرید مردم، کاهش شدید برابری پول ملی با ارزهای خارجی، بحران خشکسالی و منابع آب، استهلاک سرمایه‌های فیزیکی و رشد منفی تشکیل سرمایه ثابت...»

باز هم توییت سیداحسان خاندوزی که از گزینه‌های وزارت اقتصاد است، باعث شکل‌گیری بحث و جدل و ارائه پیشنهادهایی به او شد. خاندوزی دیروز در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: «ارتقای جایگاه بازار سرمایه در اقتصاد ملی و تامین مالی تولید، یک انتخاب تشریفاتی نیست، یک الزام است و مقامات دولت نباید خود موجب تزریق بی‌اعتمادی باشند.» یکی از افرادی که در قسمت نظرات برای احسان خاندوزی، مطلبی نوشت، پیمان حدادی، کارشناس حوزه بورس بود: «دکتر خاندوزی برای اولین بار شورای عالی هماهنگی بازارهای مالی را مطرح کردند تا مبادا بانک مرکزی تصمیمی بگیرد که علیه منافع سهامداران در بازار سرمایه باشند.» کامل ابراهیمیان از فعالان حوزه بورس هم پنج پیشنهاد به احسان خاندوزی داد و برای او نوشت: «۱. اصلاح و ارتقای قانون بازار سرمایه، ۲. استفاده از بدنه کارشناسی و نخبه (که خوشبختانه مدیران فعلی نشان داده‌اند جسارت تصمیمات بزرگ را دارند)، ۳. کاهش ریسک قوانین متوالی در مجلس (قیمت‌گذاری‌ها و حقوق مالکانه و انرژی و…)، ۴. مبارزه با قیمت‌گذاری دستوری و ۵. پذیرش شرکت‌ها در بازار.»

شاهین چراغی / فعال بازار سرمایه:

کلی مانع برای تولید ایجاد کرده‌ایم، بعد کمیسیونی برای رفع موانع تولید ایجاد می‌کنیم! سرمایه‌گذار از زمان شروع سرمایه‌گذاری تا رسیدن به تولید بیش از دو سال باید در ادارات دوندگی کند، بعد توقع داریم بازار اولیه شکل بگیرد و از مردم انتقاد می‌کنیم چرا پول به سمت بازار ثانویه می‌برند! چون مردم عاقلند و می‌فهمند.