دامهای مالی رفتاری و رویکرد رفتار گلهای سهامداران
به دیگر سخن، مالیه رفتاری را میتوان ادغام اقتصاد کلاسیک و علوم روانشناسی و تصمیمگیری دانست. به طور کلی، سرمایهگذاران حقیقی در زمان تصمیمگیری به دو عامل مهم ریسک و بازده توجه دارند. بر خلاف سرمایهگذاران عمده که ابزارها و امکانات گستردهای را برای ایجاد تناسب بین این دو متغیر در اختیار دارند. سرمایهگذاران انفرادی غالبا فاقد این ابزارها هستند. به علاوه بالا بودن میزان نوسانات اقتصادی و سیاسی، بیثباتی قوانین و مقررات و... به افزایش ریسک تصمیمگیری در بورس اوراق بهادار منجر میشود. مجموعه این عوامل باعث میشود بازار سرمایه با ریسک ثانویه ناشی از فردگرایی و پیشبینی ناپذیر بودن رفتار سرمایهگذاران حقیقی مواجه شود. بنابراین ما باید به دنبال پاسخگویی به این سوال باشیم که آیا عوامل فرهنگی و اجتماعی و روانی بر رفتار سرمایهگذاران موثر است؟ ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی خاص سرمایهگذاران و همچنین عدم آگاهی و شناخت آنها نسبت به دامهای «مالی-رفتاری» و بازار سرمایه و سازوکارهای آن موجب شده است که بازار سرمایه کشور که به منزله قلب پیکره اقتصاد کشور محسوب میشود از پویایی کافی برخوردار نباشد و سرمایهگذاران به علت عدم شناخت این عوامل در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری خود دچار اشتباه شده و همین امر، زمینه خروج آنها را از بازار سرمایه فراهم میآورد و خروج سرمایه از این بازار میتواند عواقب خطرناک اقتصادی و فرهنگی برای کشور در پی داشته باشد. از طرفی اختلافات فرهنگی و اجتماعی موجود بین سرمایهگذاران که میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد موجب بروز رفتارهای خاصی در این بازار شده که آگاهی از این رفتارها چه در جایگاه سرمایهگذار و چه در جایگاه نهاد نظارتی و اجرایی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. از طرفی پژوهشهای مختلفی در رابطه با اثرات فرهنگی و اجتماعی و روانی بر رفتار سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار در دنیا انجام شده که خلاصهای از آن به شرح ذیل عنوان میشود:
اپتین تاثیر اطلاعات اجتماعی بر رفتار سرمایهگذار حقیقی را بررسی کرد. یافتههای تحقیق او بیانگر آن است که گزارشهای مالی سالانه شرکتها تاثیر چندانی بر تصمیمهای سرمایهگذاران ندارند. اطلاعات اجتماعی بر رفتار سرمایهگذار حقیقی نسبت به گزارشهای مالی سالانه شرکتها تاثیر بیشتری دارد. کیم و نوفسینگر در پژوهشی با عنوان «مالی رفتاری در آسیا» به شناسایی رفتار سرمایهگذاران پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان داد آسیا به دلیل سطوح مختلف سرمایهداری، مکان جالبی برای مطالعه مالی رفتاری است. سرمایهگذاران فردی در آسیا اغلب یک قمارباز(بورس باز) انحصاری دیده میشوند. آسیاییها بیشتر از فرهنگهای غربی از اریبهای شناختی رنج میبرند و تمایل دارند رفتارهایشان مبتنی بر یک پارادایم جمعگرایی اجتماعی باشند.
همچنین در زمینه عوامل روانی تاثیرگذار بر تصمیم سهامداران(که خود ریشه در مسائل فرهنگی فرد و جامعه و سازمان دارد) تحقیقات مختلفی انجام شده است. برخی این موضوع را تحت عناوینی مثل اثر توصیه دوستان و اثر ویژگیهای شخصی برشمردهاند.
کیمئو و همکارانش در مقالهای با عنوان عوامل رفتاری موثر بر تصمیمگیری سرمایهگذاری در بین سرمایهگذاران حقیقی در بورس اوراق بهادار «نایروبی» به بیان چهار دسته عوامل اثرگذار پرداختهاند. عامل اکتشافی اولین عامل مورد اشاره ایشان است که از سه جنبه اعتماد، تورشهای موجود در بازار و اطمینان بیش از حد بررسی شده است. دومین عامل عوامل مورد انتظار سرمایهگذاران حقیقی است که عبارتاند از: زیان گریزی، جلوگیری از پشیمانی و محاسبات ذهنی سرمایهگذار. عامل سوم حرکتهای تودهوار در فضای بورس اوراق بهادار است که ناشی از اطلاعات بازار و حجم معاملات است. این مطالعه در وهله آخر به عامل عقلانیت به منزله عاملی کلیدی توجه کرده و آن را متاثر از تغییرات قیمتی و ترجیحات مشتریان معرفی کرده است. این چهار عامل در نهایت ساختار رفتاری تصمیمگیری سهامداران حقیقی برای سرمایهگذاری را تشکیل میدهند که در عملیات خرید و فروش سهم، انتخاب سهم، مدت زمان نگهداری و میزان و حجم سهم تبلور مییابد.
فلاح شمس و همکاران (۱۳۹۱) پژوهشی با عنوان «بررسی تاثیر کانون کنترل بر خطاهای ادراکی در تصمیمگیری سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تهران» انجام دادند و تاثیر عوامل روانشناختی و عوامل رفتاری(روانی) را بر تصمیمگیریهای عقلایی و غیرعقلایی سرمایهگذاران در بورس بررسی کردند. آنها به این نتیجه رسیدند که عوامل رفتاری و روانشناختی بر خطاهای ادراکی سرمایهگذاران تاثیرگذار است. قلیپور(۱۳۸۹) در تحقیقی با عنوان تبیین ارتباط بین انواع شخصیت با خطاهای ادراکی سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تهران انجام دادند. در انجام این پژوهش خطاهای ادراکی مطرح شده رابطه معنیداری با شخصیت سرمایهگذاران دارد. نتایج این پژوهش بیانگر این است که بین برونگرایی و گشودگی با خطای پسبینی و بیشاطمینانی، بین روان رنجوری با خطای تصادفی، تشدید تعهد و دسترسی رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین بین سازگاری و وظیفهشناسی با خطای تصادفی و بین گشودگی با خطای دسترسی رابطه معکوس وجود دارد. تحقیق دیگری اذعان میدارد در شرایطی که اعتماد سرمایهگذاران به اطلاعات اعلامی متزلزل باشد، نوعی رفتار جمعی شکل میگیرد که به دلیل علایق مشترک سرمایهگذاران خرد یا تقلید از یکدیگر حاصل میشود.
پیشنهاد به متولیان اجرایی:
۱- توسعه فرهنگ سهامداری به کمک رسانههای جمعی
۲- برخورد با ایجادکنندگان جو روانی کاذب و اخلالگران: در عرصه اقتصادی در دنیای امروز که دامنه انتشار هر خبری از طریق شبکههای مجازی در چند دقیقه کل کشورها را در بر میگیرد به محض ایجاد جو روانی موج ساز در کشور(چه در عرصه اجتماعی و چه در عرصههای مرتبط دیگر) سریع، پیشنهاد میشود از طریق کارشناسان متخصص، اقدام به شفافسازی و بیان علنی و فراگیر حقایق شود. در همین زمینه پیشنهاد میشود کمیته حقوقی و قضایی خاص برای پیگیری ایجادکنندگان جو روانی کاذب و اخلالگران در عرصه اقتصادی تشکیل و نتیجه اقدامات آنها به اطلاع عموم رسانده شود.
۳- راهاندازی کانونهای مشاوره، طراحی مکانیزمهای اطلاعرسانی سالم و بدون ملاحظه خاص، کمک به تولید و خلق دانش تخصصی و...
۴- سختتر کردن شرایط صدور کد سهامداری و هدایت سهامداران غیرمتخصص به سمت صندوقهای سرمایهگذاری و سبدگردانها .