خیز دولت برای تامین مالی
در کشورهای دیگر حجم بزرگی از اقتصاد آن کشورها را بازار بدهی تشکیل میدهد، این در حالی است که در اقتصاد ایران بعد از قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی ،بازار بدهی توسعه بیشتری یافته و شکل بازار تری به خود گرفته است. درحالحاضر نیز ابزارهای متنوعی در بازار بدهی مورد معامله قرار میگیرد. گرچه بخش عمده ابزارها اوراق دولتی هستند اما در بخش خصوصی نیز فضای مناسب تامین مالی وجود دارد. بررسی سالهای گذشته نشان میدهد خلاقیت در طراحی ابزارهای مختلف میتواند مسیر رشد بازار بدهی را تغییر دهد. به عنوان مثال میتوانیم از طراحی اوراق اسناد خزانه اسلامی دولت نام ببریم که بعد از آمدن حجم زیادی از تامین مالی دولت وبخش بزرگی از ابزارهای بازار بدهی از طریق اسناد خزانه انجام شد و بخش زیادی از بازار بدهی نیز در اختیار اسناد خزانه قرار گرفت.
در سالهای اخیر نیز دولت به سمت اوراق مرابحه عام خیز جدی برداشته که با تغییراتی در دستورالعملهای انتشار اوراق، این ابزار برای دولت به وجود آمد به طوری که در حالحاضر شاهد رشد انتشار اوراق مرابحه عام هستیم. این اوراق در بازار سرمایه گسترش یافته و کمک بزرگی به تامین مالی دولت میکند.
بازار بدهی ایران را نمیتوان با استانداردهای جهانی سنجید. تعریفی وجود دارد به نام تعریف پایداری بدهیهای دولت یعنی بازار بدهی در هر کشوری با توجه به وضعیت اقتصادی آن کشور تعریف میشود و رشدهای متفاوتی را پشت سر میگذارد. برای دولت سقفی از بدهیها را تعیین میکنیم که بخش عمدهای از بدهیهای دولت در قالب بازار بدهی تعیین میشود، به همین دلیل بسته به تولید ناخالص داخلی و حجم اقتصاد کشور، حجم بازار بدهی نیز تعیین میشود.
در توضیح اینکه آیا این بازار ریسک کمتری نسبت به بازار سرمایه دارد باید یادآور شد که ابزارهای مختلف ریسک و متقاضیان متفاوتی نسبت به هم دارند.حجم بزرگی از تقاضای بازار بدهی توسط صندوقها به خصوص صندوقهای با درآمد ثابت تعیین میشود.
بعد از آن هم سایر نهادهای حقوقی یا سرمایهگذاران حقیقی به این بازار وارد میشوند.اما اینکه بازار بدهی را از لحاظ ریسک و بازده با بازار سهام مقایسه کنیم مقایسه درستی نیست بلکه باید بازار بدهی را با سایر ابزارهای با درآمد ثابت از جمله سپرده بانکی مقایسه کنیم. کارشناسان بازار سرمایه همواره بر این نکته تاکید میکنند که به جای اینکه مردم پولشان را در بانکها سرمایهگذاری کنند از ابزارهای با درآمد ثابت بدهی یعنی انواع اوراق استفاده کنند. اگر مردم بخواهند در بلندمدت در سپردههای بانکی سرمایهگذاری کنند، با ریسک نرخ شکست مواجه میشود.
سپردههای بانکی نسبت به اوراق، بازدهی کمتری دارند. بر همین اساس به سرمایهگذاران پیشنهاد میشود اگر قرار است ابزاری با درآمد ثابت را انتخاب کنند روانه بازار بدهی شوند و از انواع اوراقی که در بازار بدهی منتشر میشود استفاده کنند. از طرفی در بازار بدهی با ابزارهایی همچون اوراق مشارکت روبهرو هستیم که سود انتظاری دارند و اگر سازوکار آنها به درستی اجرا شود سود بیشتری در بازارهای بدهی نصیب دارندگان اوراق میشود.
متقاضیان متفاوت دو بازار
بازار بدهی و بازار سهام جنس ومتقاضیان متفاوتی دارند. اشتهای ریسکی که سرمایهگذار را به سمت این دو بازارهدایت میکند بسیار متفاوت است.
بازار سهام و بازار بدهی مکمل یکدیگر هستند ودر کنار یکدیگر رشد میکنند. در زمان رونق بازار سهام شاهد رونق بیشتر بازار بدهی نیز هستیم. بر اساس آمار سازمان بورس هرگاه بازار سهام صعودی بوده ورود سرمایهگذاران حقیقی به بازار بدهی نیز بیشتر شده است. از سوی دیگر هرگاه بازار سرمایه با روند نزولی مواجه شده بازار بدهی نیز در مدار نزولی سرمایهگذاران قرار گرفته است. از این رو دو بازار سرمایه و بدهی هیچ گاه رقیب یکدیگر نبوده و همسو با یکدیگر در حرکت هستند.
اکنون بخش خصوصی در جهت حمایت از تولید، اوراق منتشر میکند و وقتی بازار بدهی تقویت شود یعنی هم سرمایهگذاران حقیقی و هم حقوقی به سمت بازار بدهی هدایت شوند نوید این را میدهد که بورس و نقدینگی به سمت تولید هدایت میشود. از منظر سرمایهگذاری نیز این موضوع قابل بحث است. برای سرمایه، سود سرمایهگذاری در بازار بدهی از پارک پول در سپردههای بانکی بیشتر است. برهمین اساس از نظر سرمایهگذاری اگر سرمایهگذار به عنوان یک گزینه ابزارهای بازار بدهی را انتخاب کند برای او نسبت به سپردههای بانکی به صرفهتر است.
بازار بدهی در سال ۱۴۰۰ رشد مطلوبی را تجربه خواهد کرد ودولت در بودجه، ۱۲۵ هزار میلیارد تومان پیش بینی انتشار اوراق داشته و به نظر میرسد بازار بدهی رشد خوبی را تا پایان سال تجربه کند.