شاخص سهام ۱۶ روز معاملاتی در کانال ۸۱ هزار واحدی حمایت شد
سه محرک کانالشکنی در بورس تهران
دنیای اقتصاد- سلیمان کرمی: شاخص کل بورس تهران در معاملات هفته گذشته با رشد اندک ۲/ ۰ درصدی مواجه شد. رشد اندک دماسنج بازار سهام نتوانست به حرکت کمنوسان این نماگر در کانال ۸۱ هزار واحدی خاتمه دهد. از اوایل مرداد که شاخص بورس توانست به مدد رشد قیمتی فلزیها پا به کانال ۸۱ هزار واحدی بگذارد، تاکنون ۱۶ روز متوالی است که شاهد حرکت کمنوسان بورس در این کانال هستیم. گرچه شاخص سهام چندینبار برای شکستن مقاومتهای پیشرو تلاش کرد اما فشار فروش در سمت عرضه و ضعف نقدینگی در سمت تقاضای سهام مانع از ادامه صعود شاخص کل شد.
دنیای اقتصاد- سلیمان کرمی: شاخص کل بورس تهران در معاملات هفته گذشته با رشد اندک ۲/ ۰ درصدی مواجه شد. رشد اندک دماسنج بازار سهام نتوانست به حرکت کمنوسان این نماگر در کانال ۸۱ هزار واحدی خاتمه دهد. از اوایل مرداد که شاخص بورس توانست به مدد رشد قیمتی فلزیها پا به کانال ۸۱ هزار واحدی بگذارد، تاکنون ۱۶ روز متوالی است که شاهد حرکت کمنوسان بورس در این کانال هستیم. گرچه شاخص سهام چندینبار برای شکستن مقاومتهای پیشرو تلاش کرد اما فشار فروش در سمت عرضه و ضعف نقدینگی در سمت تقاضای سهام مانع از ادامه صعود شاخص کل شد. از سوی دیگر ارزیابی فعالان بازار سهام از سطوح کنونی قیمتها باعث شده که سهامداران برای فروش سهام موجود در پرتفو تامل بیشتری کنند و برای خروج از بازار سهام بیگدار به آب نزنند. شاید رسیدن قیمتها به کفهای سالانه در برخی از صنایع و همچنین انتظار برای تعدیل مثبت سودآوری و کاهش نسبت قیمت به درآمد سهام در صنایع کالایی باعث شده که قدرت تقاضای سهام توان رقابت با سمت عرضه را داشته باشد و این موضوع مانع از دست رفتن کفهای روانی قیمتی شود. با این حال ضعف محسوس نقدینگی در بازار و همچنین هراس از نوسانات بازار جهانی باعث شده که خریداران نیز انتظار برای خرید در قیمتهای پایینتر و کاهش ریسک سرمایهگذاری را به هجوم برای خرید سهام ترجیح دهند. در این شرایط این سوال مطرح میشود که آیا شاخص بورس تهران پس از نوسانات اندک اخیر کانال ۸۱ هزار واحد را ترک خواهد گفت یا خیر؟ به عبارت دیگر خروج احتمالی از این کانال با شکستن سقف روانی ۸۲ هزار واحدی همراه خواهد بود یا اینکه شاخص سهام زیر فشار عرضهها دوام نیاورده و مسیر نزولی را در پیش خواهد گرفت؟
سیگنال ناقص بورس کالا به سهام
شاخص کل بورس تهران از ابتدای هفته و با کمک رشد قیمتی برخی از تکنمادها به بیش از ۸۱ هزار و ۷۰۰ رسید، با این حال روند صعودی شاخص ادامه پیدا نکرد. پس از جهش قیمتی مقاطع فولادی در بازار جهانی (دو هفته قبل) و انتظار انعکاس این موضوع در عرضههای هفته گذشته بورس کالا، استقبال معاملهگران بازار سهام از ابتدای هفته از نمادهای مرتبط رقم خورد. گرچه معاملهگران بورس تهران نسبت به پایداری قیمتها در بازار جهانی هراس داشتند اما خریداران مقاطع فولادی در بورس کالا با بیم از ادامه یافتن رشد قیمتی فولاد برای خرید هرچه بیشتر و پر کردن انبارهای خود هجوم آوردند. تقاضای چشمگیر در معاملات فولاد بورس کالا جهش قیمتهای پایانی را نسبت به قیمت پایه عرضه به دنبال داشت. با این حال معاملهگران بورس تهران که از ابتدای هفته به استقبال سهام شرکتهای مرتبط با انتظار برای جهش قیمتی فولاد در بورسکالا رفته بودند با هراس از افت قیمتهای جهانی در لاک احتیاط فرورفتند. به این ترتیب در روزهای پایانی معاملاتی هفته گذشته، همگام با قوانین محدودکننده دولت چین برای کنترل تقاضای سفتهبازی فلزات در این کشور که افت هر چند مقطعی قیمت فلزات در بازار شانگهای را به دنبال داشت، سهام شرکتهای وابسته در بورس با فشار عرضه مواجه شد و افت اندکی را نسبت به سقفهای اخیر خود تجربه کردند. گرچه قوانین ضدسفتهبازی دولت چین افت مقطعی فلزات و مواد معدنی را به دنبال داشت اما این قوانین چندان کارآمد نبودند و طی روزهای پایانی هفته گذشته و همزمان با تعطیلات آخر هفته بورس تهران، قیمت فلزات در بازار چین بار دیگر مسیر صعودی را در پیش گرفت. به این ترتیب نهتنها افتهای قیمتی در میانه هفته گذشته جبران شد، بلکه بعضا قیمتها سقفهای پیشین را درهم شکستند. در این خصوص آربیتراژ مثبت روی در بازار فلزات شانگهای نسبت به بورس فلزات لندن در کنار کاهش میزان تولیدات این فلز در چین باعث شد که قیمت فلز روی از سقف ۳ هزار دلاری ( در هرتن) عبور کند. در لحظه تنظیم این گزارش هر تن روی در قیمتهای بیش از ۳۱۰۰ دلار و هر تن مس در قیمتهای بیش از ۶۴۰۰ دلار در حال معامله بود. قیمت بیلت و ورق فولادی و به تبع آن سنگآهن نیز در بازار فلزات چین روند صعودی را در پیش گرفت.
عدم قطعیت در بازار جهانی
نوسانات و حرکت قیمتی کالاها در بازار جهانی برخلاف انتظارات تحلیلگران و موسسات بینالمللی موضوع تازهای نیست. پس از سقوط قابلتوجه قیمت کالاها و برخورد قیمتی کالاها با کفهای قیمتی خود در اواخر سال ۲۰۱۵ میلادی تحلیلگران بازارهای جهانی به هراس از افت بیشتر قیمتها اشاره میکردند. علت اصلی نگرانی تحلیلگران در زمان ریزش قیمتهای جهانی نگرانی از اقتصاد چین بهعنوان دومین اقتصاد جهان بود. علاوه بر این انتظار ضعف اقتصادی در سایر کشورها نیز باعث شده بود که چشمانداز بهبود تقاضا چندان روشن نباشد. از سوی دیگر عرضه نیز در مسیر گذشته خود قرار داشت که مازاد عرضه در برابر ضعف تقاضا ریزش شدید شاخص بازارهای کالایی را در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ به دنبال داشت. از اوایل سال ۲۰۱۶ به تدریج بازارهای کالایی جان تازهای گرفتند. قیمت نفت به تدریج از کف خود فاصله گرفت و به بالاتر از سطح ۴۰ دلار به ازای هر بشکه در پایان فصل نخست ۲۰۱۶ مصادف با آغاز سال ۹۵ رسید. از سوی دیگر سنگآهن و دیگر فلزات نیز به تدریج از کفهای قیمتی خود فاصله گرفتند. از این زمان عدم قطعیت در بازار جهانی بار دیگر اوج گرفت. همزمان با رشد قیمت سنگآهن در بازار جهانی کارشناسان به نبود دلیل بنیادی برای رشد قیمتی این ماده معدنی با توجه به مازاد عرضه موجود در بنادر چین و همچنین ضعف تقاضا از سمت فولادسازان اشاره کردند. با وجود افتهای قیمتی مقطعی سنگآهن برای مدت طولانی نسبت به کف قیمتی در اواخر سال ۲۰۱۵ فاصله چشمگیری داشته است. این موضوع درخصوص فلزات و دیگر مواد معدنی نیز صادق است. در حالیکه کارشناسان بازار جهانی در سالهای اخیر بارها نسبت به تخلیه حباب مسکن چین هشدار دادهاند اما بعضا شاهد حرکت قیمتی کالاها به خصوص فلزات پایه برخلاف انتظارات موجود هستیم. در شرایط کنونی نیز علت اصلی رشدهای اخیر قیمت فلزات نگرانی از ضعف عرضه آتی فلزات عنوان میشود. عمده تحلیلگران این موضوع را دلیل بنیادی قدرتمندی برای حمایت از سطوح کنونی قیمتها نمیدانند و بر این اساس بار دیگر بر افت قیمتها در بازار جهانی مصرند. این تحلیلگران محرک اصلی رشدهای اخیر مواد معدنی و فلزات را فعالیتهای سفتهبازانه عنوان کرده و بر این باورند به تدریج با خودنمایی عوامل بنیادی مانند نشانههای ضعف تقاضا و همچنین حذف نگرانی از سمت عرضه قیمتها مسیر نزولی را در پیش میگیرند. گرچه احتمال اصلاح قیمتها در بازار جهانی بسیار زیاد است اما درخصوص زمان و میزان اصلاح نمیتوان اظهار نظر دقیقی داشت، زیرا نگرانیهای کنونی در نبود دلیل بنیادی برای حمایت از قیمت فلزات تازگی نداشته و در سالهای اخیر بارها عنوان شده است ولی همچنان بازار بیتوجه به این عوامل به حرکت خود ادامه میدهد.
سوخت شاخص برای عبور از سقف
در صورتیکه برخلاف انتظارات کارشناسان بازار جهانی ثبات نسبی در بازار فلزات طی هفتههای آتی داشته باشیم و انتظار ریزشی شاخص بازار فلزات کمرنگ شود میتواند انگیزه خوبی برای فعالان بازار سهام ایجاد کند. طی هفتههای اخیر بورس تهران روند منطقی کمنوسانی در پیش گرفته است. این کمنوسانی پس از ورود به کانال ۸۱ هزار واحدی و نبود هیجان برای ادامه مسیر صعودی را میتوان نشانهای از تامل بیشتر معاملهگران و رصد دقیقتر عوامل اثر گذار عنوان کرد. در شرایط کنونی حرکت کمنوسان شاخص برای ۱۶ روز معاملاتی متوالی اخیر در کانال ۸۱ هزار واحد میتواند به تدریج پایان یابد. در این میان افت قیمت سهام و ریزش شاخص به کمتر از ۸۱ هزار واحدی با توجه به رفتار معاملاتی اخیر معاملهگران و همچنین کاهش فشار عرضه در سطوح فعلی قیمت سهام چندان محتمل نیست. این موضوع فضا را برای ایجاد جرقهای به منظور افزایش تقاضای سهام فراهم خواهد کرد. این جرقه میتواند ثبات بازار جهانی طی هفتههای آتی باشد. در این شرایط با افزایش ریسکپذیری و انتظار برای جهش سودآوری آتی گروه معدنی و فلزی میتوان شاهد حرکت نقدینگی به سمت این نمادها بود. از سوی دیگر افت قیمت و شکستن کف ۸۱ هزار واحد نیز به نظر میرسد همچنان بسته به بازار جهانی و میزان اصلاح احتمالی قیمتها رخ دهد.
بر این اساس، ثبات فعلی قیمتها در بازار جهانی طی هفتههای آتی، کاهش انتظارات نسبت به افت قیمت سهام و پایداری کفهای حمایتی در سایر گروهها مانند خودرو، شیمیایی، پالایشی، دارویی و بانکها میتواند فضا را برای ورود نقدینگی تازه به بازار فراهم سازد. البته در این میان همچنان بازگشایی برخی نمادهای بزرگ مانند «خساپا»، «وبصادر» و «رمپنا» میتواند اثر متفاوتی بر شاخص کل داشته باشد. در این میان نقدینگی لازم برای رشد قیمت سهام نیز به نظر میرسد با حصول اطمینان کافی به تدریج به سمت بازار حرکت کند. در این خصوص میتوان به عرضههای اولیه اخیر بورس اشاره کرد. صف خرید به ارزش نزدیک به ۳ هزار میلیارد تومان برای «پرداخت» در روز پس از عرضه اولیه سهام، نشان از قدرت نقدینگی موجود در بورس تهران داشت. البته به نظر میرسد بخش قابل توجهی از این نقدینگی، در دسته پولهای داغ قرار میگیرند. این سرمایهها به دنبال کسب سود حداکثری در کمترین زمان ممکن هستند. گرچه حرکت این نقدینگی به سمت نمادهایی که نوسانات قیمتی آنها کند است (به اصطلاح سنگین حرکت میکنند) و بازیگران بیشمار آنها مانع از رشدهای قابل توجه و ارضای پولهای داغ میشود، اما به نظر میرسد نشانههای مثبت از وضعیت بنیادی بتواند حتی بخشی از این پولها را به تدریج به سمت بورس تهران جذب کند. بر این اساس با حمایتهای کفهای قیمتی کنونی در گروههای مختلف و پایداری نسبی قیمتهای کنونی در بازار جهانی میتوان به جذب نقدینگی به سمت سهام نیز امیدوار بود. البته این نقدینگی با توجه به ریسکهای موجود در بازار جهانی احتمالا روند کندی را برای حرکت به سمت سهام در پیش بگیرد.
ارسال نظر