نقش پررنگ ورود و خروج حقیقیها در حرکت شاخص
بهنام بهزادفر
مدیر امور اعضای کانون کارگزاران
از ریزش بازار سرمایه در ۱۵ دی ماه ۱۳۹۲ تاکنون ۳۷ ماه میگذرد. از آن زمان تاکنون بازار تنها دوبار توانسته به محدوده ۹۰ درصدی قله خود برسد. این موضوع حکایت از رکود حاکم بر بورس تهران دارد. در چنین وضعیتی سوال اساسی که ذهن تحلیلگران را درگیر میکند، این است که آیا رشد شاخص در یک برهه زمانی بهصورت یک جرقه است یا پایداری چند روزه و چند هفتهای دارد. این سوال در دوران رکود بسیار پررنگتر از دوران افول یا رونق است.
بهنام بهزادفر
مدیر امور اعضای کانون کارگزاران
از ریزش بازار سرمایه در ۱۵ دی ماه ۱۳۹۲ تاکنون ۳۷ ماه میگذرد. از آن زمان تاکنون بازار تنها دوبار توانسته به محدوده ۹۰ درصدی قله خود برسد. این موضوع حکایت از رکود حاکم بر بورس تهران دارد. در چنین وضعیتی سوال اساسی که ذهن تحلیلگران را درگیر میکند، این است که آیا رشد شاخص در یک برهه زمانی بهصورت یک جرقه است یا پایداری چند روزه و چند هفتهای دارد. این سوال در دوران رکود بسیار پررنگتر از دوران افول یا رونق است. برای پاسخ به این سوال، تحلیلگران به دنبال عواملی هستند که حرکت شاخص را تایید کند و حتی به دنبال عواملی که زودتر از رشد شاخص، سیگنال ورود دهد. یکی از این عواملی که میتواند رشد شاخص را قبل از حرکت آن پیشبینی کند، ورود اشخاص حقیقی و نحوه معاملات این افراد است.
بررسیها نشان میدهد ورود نقدینگی اشخاص حقیقی به بورس موجب رشد بازار سرمایه میشود و در واقع این حقیقیها هستند که با ورود فعال منجر به رشد مقطعی بازار میشوند. برای این موضوع چند دلیل میتوان متصور بود که عمده آن به شرح زیر است:
۱- در روند صعودی عمدتا حقوقیها از بهای تمام شده سهام خریداری شده عبور کردهاند و در سود قرار میگیرند، در نتیجه اقدام به فروش، توسط آنها امری طبیعی است.
۲- در نمادهای مورد توجه بازار حقیقیها فعالتر هستند، در نتیجه به محض اینکه در این نمادها اقدام به خرید میکنند، علائم آن در شاخص خود را نشان دادهاند و تبدیل به یک حرکت میشود.
۳- عمدتا حقیقیها به دنبال کسب منفعت کوتاهمدت هستند و بهترین فرصتها را در روندهای صعودی کوتاهمدت میبینند.
۴- در برخی از معاملات در ظاهر حقیقیها خریدار بودهاند. در حالی که انتقال از کد حقوقی به کد حقیقی است که در این صورت، در نمای کلی، بازار حقوقی را فروشنده و حقیقی را خریدار میپندارد.
۵- اعتماد سهامداران حقیقی و خرد نسبت به بازار سهام کمتر از حقوقیها بوده است و در نتیجه به سرعت در یک روند خریدار هستند و با همان شدت نیز اقدام به فروش میکنند. در نتیجه روند بازار با حرکات آنها گره میخورد.
۶- حقوقیها متولی روانسازی معاملات و حفظ نقدشوندگی هستند. معمولا صفهای فروش را در بازار منفی جمع میکنند و به شکل خرید در منفی خود را نشان میدهد. صفهای خرید هم در روند مثبت میدهند که فروش در روند مثبت تلقی میشود.میزان مشارکت اشخاص حقیقی و حقوقی در بازه زمانی ۶ساله بررسی شده است.
این بررسیها نشان میدهد عمدتا رشد بازار پس از خرید و ورود حقیقیهای فعال شکل گرفته است و در ریزشها نیز نقش معاملهگران حقیقی بسیار پررنگ بوده است. بهعنوان نمونه در بهمن ماه سال گذشته ورود معاملهگران حقیقی بسیار پررنگ بوده است. همین موضوع منجر شده است که شاخص از محدوده ۶۰ هزار واحدی به محدوده ۸۰ هزار واحدی برسد. پس از آن اشخاص حقیقی عملا منفعل بودند که این موضوع نیز از این بررسیها به خوبی نمایان است.و اما در بازه مزبور، میتوان گفت در آذر و دی ماه سال جاری روند خرید اشخاص حقیقی منفی بوده است. این موضوع نشان میدهد بازار آمادگی رشد در بهمن ماه را ندارد.
در یک بررسی دیگر خرید اشخاص حقیقی و حقوقی در بازه زمانی ۸۲ ماهه به همراه عدد شاخص مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه این بررسیها نشان میدهد بهطور معمول میزان مشارکت فعالان حقیقی و حقوقی در بازه زمانی بلندمدت بهصورت مساوی ۵۰ درصد است اما در بازههای کوتاهمدت هرگاه درصد رشد معاملات حقیقی زیاد شده بازار نیز بلافاصله پس از آن رشد داشته است. البته در مرداد ماه سال جاری با ورود نقدینگی صندوقها با درآمد ثابت شاخص نیز با رشد حدودا ۶ درصدی مواجه شده است اما از معدود دفعاتی بود که اشخاص حقوقی رشد بازار را به دوش کشیدهاند.موضوعی که البته پایدار نیز نبود. این نسبت در دی افزایشی بوده است اما در محدوده ۵۰ درصدی قرار دارد که حکایت از جو آرام معاملات اشخاص حقیقی و حقوقی دارد. مفروضات این نمودار نشان میدهد حرکت قابل توجهی از طرف اشخاص حقیقی در بازار سرمایه در طول چند ماه گذشته صورت نگرفته است و تنها این درصد مشارکت به تعادل رسید.
در جدول همراه خالص معاملات اشخاص حقیقی در ۲۷ ماه گذشته گردآوری و به نمایش گذاشته شده است. همانطور که مشخص است از منظر کوتاهمدت نیز حقیقیها روند خاصی را آغاز نکردند و کماکان برآیند معاملات منفی است. مجموع بررسیها نشان میدهد در حال حاضر محرک قوی حداقل از این منظر وجود ندارد. علاوه بر آن نسبت قیمت به درآمد بازار در انتهای دی ماه به رقم ۵/ ۷ رسید. این رقم حدودا ۲ برابر نسبت قیمت به درآمد بازار بدهی با ارقام سود بالای ۲۵ درصد است. همچنین ارزش معاملات خرد روزانه بازار حتی با احتساب ابزارهای بدهی (که روزانه ۳۰ درصد معاملات را شامل میشوند) به محدوده ۱۰۰ میلیارد تومان رسید که پایینتر از رقم میانگین معاملات سه سال گذشته (۱۵۰ میلیارد تومان) قرار دارد. مجموع عوامل فوقالذکر نشان میدهد در بازه زمانی کوتاهمدت احتمالا بازار در حال استراحت قرار گیرد.
ارسال نظر