«دنیای اقتصاد» نشانه بازگشت ریسک سیاسی به بازار سهام را بررسی میکند
معمای کمواکنشی بورس به دلار
دنیای اقتصاد- هاشم آردم: شاخص بورس تهران طی معاملات روز گذشته با ۱۶۶ واحد افت (معادل ۲/ ۰ درصد) به عدد ۷۹ هزار و ۸۰۱ واحد رسید. این در حالی بود که شاخص کل هموزن با افت تقریبا ۵/ ۰ درصدی مواجه شد. در واقع شرکتهای بزرگ و شاخصساز در روز گذشته از افت بیشتر شاخص جلوگیری کردند، اما شرایط در کلیت بازار به گونه دیگری بود. از میان گروههای ۳۷گانه بورسی، دیروز شاخص ۲۹ صنعت با افت مواجه شد و شاخص تنها ۳گروه سبزپوش بود. تحرکات دلار در روزهای گذشته نتوانست بورس تهران را با رشد مواجه کند.
دنیای اقتصاد- هاشم آردم: شاخص بورس تهران طی معاملات روز گذشته با ۱۶۶ واحد افت (معادل ۲/ ۰ درصد) به عدد ۷۹ هزار و ۸۰۱ واحد رسید. این در حالی بود که شاخص کل هموزن با افت تقریبا ۵/ ۰ درصدی مواجه شد. در واقع شرکتهای بزرگ و شاخصساز در روز گذشته از افت بیشتر شاخص جلوگیری کردند، اما شرایط در کلیت بازار به گونه دیگری بود. از میان گروههای ۳۷گانه بورسی، دیروز شاخص ۲۹ صنعت با افت مواجه شد و شاخص تنها ۳گروه سبزپوش بود. تحرکات دلار در روزهای گذشته نتوانست بورس تهران را با رشد مواجه کند. این در حالی است که افزایش نرخ ارز میتواند بهعنوان پتانسیلی برای رشد سودآوری شرکتهای صادراتی تلقی شود، اگرچه در برخی شرکتهای حاضر در گروه محصولات شیمیایی با افزایش نرخ ارز که همزمان با افزایش قیمتهای جهانی بود، قیمت سهام برخی شرکتها رشد کرد، اما کلیت بازار ظاهرا واکنشی معکوس به این مساله داشته است.
زخمی کهنه سر باز میکند؟
بخش عمدهای از شرکتهای بورسی با افزایش نرخ ارز، برای افزایش درآمدها زمینه پیدا میکنند. افزایش نرخ ارز در وهله اول، باعث افزایش درآمد ریالی شرکتهای صادراتی میشود. با افزایش نرخ ارز، شرکتهای صادراتی میتوانند ارز حاصل از فروش خود را با قیمت بالاتری در بازار داخلی به فروش برسانند، در نتیجه درآمد ریالی آنها افزایش مییابد. شرکتهایی که به واردات مواد اولیه وابسته هستند در طرف دیگر، با افزایش هزینههای ریالی و بنابراین با کاهش سود مواجه میشوند، اما این شرکتها با یک مرحله تاخیر یا مستقلا نرخ فروش را افزایش میدهند یا از مراجع ذیصلاح مجوز افزایش نرخ میگیرند. ضمنا افزایش نرخ ارز باعث میشود که کالاهای داخلی نسبت به کالاهای وارداتی مزیت قیمتی پیدا کنند. با این تفاسیر نمیتوان گفت که افزایش نرخ ارز به ضرر شرکتهای بورسی میانجامد. روندهای تاریخی نشان دادهاند که شاخص بورس تهران در بلندمدت همبستگی مثبتی با نرخ دلار دارد. تا پیش از سال ۹۲ و مناقشات هستهای ایران و غرب، ضریب همبستگی شاخص بورس و نرخ دلار تقریبا ۸/ ۰ بود. به عبارت بهتر به ازای هر یک درصد رشد نرخ دلار، شاخص بورس ۸/ ۰ درصد افزایش مییافت.
اما از سال ۱۳۹۲ این روند به کل تغییر کرد. مناقشات هستهای آغاز شده و آثار تحریمهای ظالمانه غرب علیه ایران آشکار شده بود. از سال ۹۲ تا ۹۴ نوسان بورس تنها به اوضاع مذاکرات هستهای وابسته شده بود. هر زمان که خوشبینی به مذاکرات هستهای افزایش مییافت، شاخص بورس تحت اثر رشد قیمت در نمادهای خودرویی، بانکی و سایر گروههای وابسته به مذاکرات، رشد میکرد. هر زمان که فعالان بازار از آینده مذاکرات هستهای دلسرد میشدند، قیمت سهام و در نتیجه سطح شاخصها رو به نزول میگذاشت. گروههای کالایی مسیر متفاوتی داشتند، با توجه به آنکه قیمتهای جهانی رو به نزول گذاشتند، گروههای معدنی-فلزی و پالایشگاهها روند کلی نزولی را تجربه کردند، اما همانطور که اشاره شد، شاخص بورس تنها به انتظارات فعالان از مذاکرات هستهای گره خورده بود. در بازار ارز اما وضع به گونه دیگری بود. با نزدیک شدن به بزنگاههای هستهای، نرخ ارز تا حدودی کاهش مییافت و با تمدید مذاکرات، نرخ دلار دوباره صعودی میشد. در واقع شاخص بورس و نرخ دلار دقیقا بر خلاف جهت یکدیگر حرکت میکردند. در نتیجه همبستگی تاریخی شاخص کل و نرخ دلار شکسته شد و عددی منفی اختیار کرد. بین سالهای ۹۲ تا ۹۴ ضریب همبستگی شاخص کل و نرخ دلار منفی ۸/ ۰ درصد بود. به عبارت بهتر، با افزایش یک درصدی در نرخ دلار، شاخص بورس ۸/ ۰ درصد افت میکرد.
در واقع در آن دوره رشد نرخ ارز دیگر بهعنوان عامل محرک بورس عمل نمیکرد. دلیل اصلی این بود که در آن دوره تصمیمگیری سرمایهگذاران نه بر مبنای متغیرهای اقتصاد، بلکه بر مبنای متغیرهای سیاسی انجام میشد. افزایش نرخ دلار در بازار ارز نشانه ناامیدی از مذاکرات هستهای بود و به بازار سهام سیگنال منفی میداد. بازار ارز ایران همواره نشان داده است که از بازار سهام تهران هوشمندتر عمل میکند. به همین علت است که فعالان بازار سهام بعضا به تحرکات بازار ارز بهعنوان عامل تحرکات در بازار سهام نگاه میکنند. روند اخیر معاملات در بورس تهران نشان میدهد که همبستگی نرخ دلار و شاخص بورس دوباره منفی شده است. به رغم آنکه افزایش نرخ ارز میتواند منجر به افزایش درآمد شرکتها و در نتیجه افزایش سود شرکتها شود، اما شاخص بورس یا درجا میزند (با حمایتهای دستوری حقوقیها) یا ریزش میکند. همانطور که اشاره شد، در سالهای ۹۲ تا ۹۴، به دلیل آنکه متغیرهای سیاسی بیش از متغیرهای اقتصادی روی بازارها تاثیر داشتند، افزایش نرخ ارز نه بهعنوان عاملی برای رشد سودآوری شرکت، بلکه بهعنوان نشانهای از افزایش ریسکهای سیاسی تلقی میشد. این روزها نیز به نظر میرسد که افزایش نرخ ارز باعث میشود فعالان بازار احساس کنند ریسک سیاسی اقتصاد کشور افزایش یافته است. دلیل عمده آن نیز انتخاب رئیسجمهوری افراطی و غیرقابل پیشبینی در ایالات متحده آمریکا است. فعالان اقتصادی در این برهه تصمیم دارند ریسک روی کار آمدن دونالد ترامپ و تهدید از بین رفتن برجام را جدی شمرده و در استراتژی سرمایهگذاری خود ترتیب اثر دهند. به نظر میرسد زخم کهنه ریسکهای سیاسی در بورس تهران، دوباره سرباز کرده است.
محصولات شیمیایی در مرکز توجه
همانطور که اشاره شد، در معاملات روز گذشته بورس، تنها شاخص سه صنعت رشد کرد. اگر گروه استخراج سایر معادن را که تنها یک نماد دارد و در مقایسه با بازار سهام کمارزش است در نظر نگیریم، تنها گروههایی که روز گذشته سهامداران خود را خوشحال کردند، محصولات شیمیایی و شرکتهای معظم چندرشتهای صنعتی بودند. شاخص گروه محصولات شیمیایی (بزرگترین گروه بورس از نظر ارزش بازار) دیروز بیش از ۷/ ۰درصد رشد کرد. سنگینترین صف خرید در این گروه به نماد «شاراک» اختصاص داشت. پس از آن سهامداران عمده این نماد («وبانک» و «تاپیکو») نیز مورد اقبال فعالان بازار قرار گرفتند و با افزایش قیمت مواجه شدند. در نتیجه نمادهای مذکور با کمک «جم»، «وصندوق» و «پارسان» شاخص بورس را جمعا ۱۰۰ واحد ارتقا دادند و از ریزش بیشتر شاخص جلوگیری کردند. به نظر میرسد افزایش نرخ ارز و قیمتهای جهانی تنها عامل توجه فعالان بازار به این گروه نیست. با افزایش نوسان و بیثباتی در بازار ارز، قدم به قدم از تکنرخی شدن ارز فاصله میگیریم. در واقع مساله تکنرخی شدن ارز است که باعث شده نسبت P بر E در نمادهای گروه محصولات شیمیایی نسبت به کل بازار تا این اندازه پایین باشد. میانگین نسبت قیمت به درآمد در این صنعت ۲۶/ ۶ مرتبه است. این در حالی است که میانگین P بر E بازار ۵/ ۷ مرتبه است. اغلب نمادهای پتروشیمی بخشی از درآمدهای خود را از محل تسعیر نرخ ارز شناسایی میکنند. با تکنرخی شدن ارز درآمد این شرکتها کاهش خواهد یافت لذا هرچه از تکنرخی شدن فاصله بگیریم، تهدید از بین رفتن درآمد تسعیر ارز در پتروشیمیها کمرنگتر خواهد شد. همین موضوع است که باعثشده نماد شاراک که P بر E، ۴ مرتبهای دارد تا این حد موردتوجه بازار قرار بگیرد.
مروری بر آمار معاملات
همانطور که اشاره شد، شاخص کل در روز گذشته متاثر از افت قیمت نمادهای ملی مس، فولاد مبارکه و پارسخودرو ۱۶۶ واحد افت کرد وبه رقم ۷۹هزار و ۸۰۱ رسید. همچنین دیروز سهامداران بیش از ۶۴۰ میلیون برگه سهم، حق تقدم و سایر داراییهای مالی را به ارزش ۱۴۳ میلیارد تومان در ۴۸ هزار نوبت معاملاتی دست به دست کردند.در نتیجه داد و ستدهای دیروز حق تقدم پارسخودرو با معامله ۱۵۸ میلیون سهم بیشترین حجم معاملات و پتروشیمی اراک بیشترین ارزش معاملات را ثبت کردند. این در حالی بود که نمادهای سرمایهگذاری گروه توسعه ملی، سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی، گسترش نفت و گاز پارسیان و پتروشیمی جم با بیشترین تاثیر مثبت بر شاخص مانع افت بیشتر این متغیر شدند. صدرنشینی بازار نیز با بیشترین رشد قیمت متعلق به نمادهای کابل البرز، حمل و نقل بینالمللی خلیجفارس، مس شهیدباهنر، معدنی دماوند، پتروشیمی شازند، فرآوری مواد معدنی و قند پیرانشهر بود. در مقابل نمادهای نوسازی و ساختمان تهران، تولیدی مهرام، گروه صنعتی بوتان، ریختهگری تراکتورسازی ایران، سپنتا، کاشی الوند و بیمه دانا با بیشترین کاهش قیمت در انتهای جدول معاملات نشستند.
در پایان دادوستدهای دیروز سهامداران برای خرید سهام پتروشیمی شازند، واحدهای صندوق درآمد ثابت امین یکم فردا، صندوق پارند پایدار سپهر، اوراق صکوک مرابحه سایپا، اوراق صکوک ساخت توسعه ملی، اوراق مشارکت شهرداری شیراز و سهام مس شهید باهنر بیشترین تقاضاها و سنگینترین صفها را تشکیل دادند. این در حالی بود که گروهی دیگر سعی کردند با پرحجمترین عرضهها از واحدهای صندوق پارند پایدار سپهر، حق تقدم پارسخودرو، سهام نوسازی و ساختمان تهران، اوراق صکوک بناگستر کرانه، سهام سیمان قائن، اوراق صکوک مرابحه سایپا و واحدهای صندوق پاداش سهامداری توسعه خارج شوند.
ارسال نظر