روزبه معین‌زاده

مجمع یکی از شرکت‌های عظیم سیمانی چند روز قبل برگزار شد. این شرکت برای اولین‌بار در صورت‌های مالی خود، زیان شناسایی کرد. در مورد چرایی این ماجرا علت‌های مختلفی را می‌توان بیان کرد ولی آنچه مهم است، بی‌برنامگی در سطح ارشد مدیریت اقتصادی است. در حال‌حاضر ۵/ ۴ میلیارد تن سیمان در جهان تولید می‌شود. از این مقدار نیز تنها ۱۹۶ میلیون تن در تجارت جهانی استفاده می‌شود. این امر نشان می‌دهد سیمان کالایی است که باید در سطح منطقه‌ای و براساس نیاز کشور تولید و به فروش برسد. انتقال در مسیرهای دور، هزینه‌بر بوده و سود فروش این شرکت‌ها را سریعا از بین می‌برد. شرکت تولید‌کننده در صورت نداشتن مشتری در منطقه خود به ناچار یا باید سیمان را با زیان در مسیرهای دور به فروش برساند و یا باید از تولید خود بکاهد. در صورت کاهش تولید نیز گرفتار هزینه‌های ثابت، استهلاک مالی و هزینه‌های جذب نشده سرسام‌آور می‌شود.

سهم ایران در تجارت جهانی سیمان حدود ۱۰ درصد تجارت کل است (ایران رتبه اول جهانی را دارد). این موضوع جای تاسف دارد چراکه همانطورکه گفته شد سیمان کمتر در تجارت جهانی مورد استفاده قرار می‌گیرد مگر اینکه قیمت سیمان به مراتب بالاتر از هزینه‌های حمل باشد. به عبارت دیگر صادرات سیمان باید صرفه اقتصادی داشته باشد که در حال حاضر این موضوع با توجه به قیمت سیمان کاملا منتفی است. متاسفانه به دلیل اینکه هزینه انرژی در ایران برای سیمانی‌ها پایین است؛ قیمت گاز، برق و نفت‌کوره با قیمت پایینی برای این شرکت‌ها مورد محاسبه قرار می‌گیرد. با این حال با توجه به ارزان‌فروشی سیمانی‌ها در سطح تجارت جهانی، می‌توان گفت یارانه‌ای که به سیمانی‌ها تعلق می‌گیرد، مورد استفاده کشورهای همسایه قرار می‌گیرد. قیمت‌های صادراتی سیمان در حال‌حاضر حدود ۱۵ تا ۲۰ دلار به ازای هر تن است که بسیار نگران‌کننده است. در حال‌حاضر شرکت‌های تولید‌کننده ما با این شرایط رو‌به‌رو هستند. کشور ما با ظرفیت تولید ۸۰ میلیون تن سیمان، ۵۸ میلیون تن یعنی به مقدار ۷۳ درصد ظرفیت تولید می‌کند.از این مقدار ۴۸ میلیون تن مصرف داخلی است و مابقی صادر می‌شود. جالب اینجاست که ظرفیت تولیدی سیمان کشورمان با آمریکا برابری می‌کند. پیش‌بینی‌ می‌شود طی چند سال آینده تولید سیمان ایران از آمریکا نیز پیشی بگیرد و این در حالی است که جمعیت ایران یک چهارم این کشور است. با وجود شرایط بسیار سخت این صنعت، باز‌هم شرکت‌های جدید سیمان در حال راه‌اندازی هستند، چراکه مقدار زیادی از هزینه‌های ساخت را انجام داده و مجبورند پروژه را به اتمام برسانند. این سوال مطرح می‌شود که چرا در سال‌های ۸۴ تا ۸۷ این همه مجوز داده شده است که حالا این همه بودجه‌های صندوق ذخیره ارزی در کارهایی که توجیه ندارند مصرف شود؟ آیا یارانه مورد مصرف این صنعت باید در هزینه حمل کالا در مسافت‌های دور و همچنین ارزان‌فروشی به کشور‌های همسایه به فنا برود!